عمادالدین قاسمیپناه| روزنامهنگار:
در گذشتههای نه چندان دور طلاق به حدی کم بود که اگر در خانوادهای شنیده میشد فلانی طلاق گرفته یا طلاق داده، همه با تعجب و شگفتی از آن یاد میکردند.
امروز اما آمارها حکایت از افزایش این آسیب اجتماعی در کشور دارد به طوری که در سال 96 تا 15 اردیبهشت 97 تعداد 176 هزار و 924 مورد طلاق ثبت شد. بر این اساس، میانگین سن مردان در هنگام طلاق 5/36 و زنان 6/31 سال بوده است. همچنین بیشترین تعداد طلاق در تهران، کرمانشاه، کردستان، قم و گیلان ثبت شده و کمترین تعداد مربوط به سیستان و بلوچستان، چهارمحال و بختیاری، ایلام، خراسان جنوبی و هرمزگان بوده است.
این آسیب اجتماعی، به دلیل فشار روانی وارد بر انسان، همردیف بحرانهایی چون مرگ عزیز، از دست دادن شغل، بروز جنگ و بلایای طبیعی سنگین قرار دارد، زیرا تا مدتها آثار آن بر زندگی فرد مشهود است و همه رفتارهای انسان را تحتالشعاع قرار میدهد.
هدف این نوشتار پرداختن به دلایل بروز طلاق نیست، زیرا تاکنون به اندازه کافی درباره علتها سخن گفته شده است. شاید حالا شناخت نحوه مواجهه با این موضوع بیشتر از ریشهیابی علتها ضرورت داشته باشد.
گریزی از تندبادهای زندگی نیست، بلکه چگونگی رویارویی با آنهاست که میتواند انسانها را از یکدیگر متمایز کند.
سالهاست مشاوره پیش از ازدواج در کشور از جایگاه ویژهای برخوردار است. حتی مشاوره پیش از طلاق هم بسیار رواج یافته و زوجها از این امکان بهره میبرند. با این حال، آنچه اکنون مشاهده نمیشود، آموزش افراد برای رویارویی با این بحران است. چگونه این بحران از سوی طرفین پذیرفته شود؟ ارتباط والدین با فرزندان چگونه تعریف شود؟ آیا باید بلافاصله ازدواج کرد؟ آیا باید به تنهایی زندگی را ادامه داد؟ هدف از ازدواج دوباره چیست؟
آیا ازدواج دوباره برای رفع خلأ عاطفی موجود است یا برای جبران احساس شکست؟ و بسیاری سوالهای دیگر. برای پاسخ به این پرسشها راهی وجود ندارد، مگر آنکه فرد قبل از هر چیز قدم در راه شناخت خود بگذارد؛ راهی که دشوار و دردناک است، اما مقصدش مطمئن و امن. «روانکاوی» و نه صرفاً مشاورههای روانشناسی مهمترین راهکار برای شناخت ویژگیهای فردی است. روانکاوی به دلایل گوناگون هنوز در فرهنگ ما جایگاه خود را پیدا نکرده است. هزینههای آن سنگین است و روندی طولانی دارد که بسیاری عطایش را به لقایش میبخشند. با این حال، میتوان با فرهنگسازی و تقبل بخشی از هزینهها از سوی بیمههای درمانی، روانکاوی را ترویج کرد تا آثار آن بر زندگی فرد و به تبع آن در جامعه نمود یابد. همچنین به عنوان اقدامی اولیه میتوان در همه استانها «کلاسهای آموزشی پس از طلاق» را در دستور کار قرار داد.
هشیار باشیم؛ بسیاری از طلاقهای دوباره و سهباره ناشی از تکرار الگوهای رفتاری و شخصیتی و درواقع نبود شناخت از خود است.
پس از جدایی!
در همینه زمینه :