بایستههای رونق کسبوکارها
محمدصادق مفتح؛ کارشناس اقتصادی
سخنان روز سهشنبه 10بهمنماه رهبر معظم انقلاب در جمع تولیدکنندگان بهطور ویژه بر مشکلات کسبوکارها ازجمله صدور مجوزها و کمبود نقدینگی در فضای تولید کشور تمرکز داشت. در این خصوص باید به 3 نکته اشاره کرد:
1- در بخش صدور مجوزها، مشکل اصلی هماهنگ نبودن سازمانهای مختلف در صدور مجوزهای کسبوکار است.
بسته به نوع کسبوکارها نهایتا 3 سازمان باید در هماهنگی با یکدیگر مجوز کسبوکارها را صادر کنند، ولی این هماهنگی ضعیف است. بهعنوان مثال ناهماهنگی بین سازمان امور مالیاتی و ستاد صمت، امور طیف وسیعی از فعالان کسبوکار را معطل میگذارد. سیاستگذاری متمرکز بین سازمانها و وزارتخانههای متولی یک ضرورت در این بخش است.
قوانین متعدد ازجمله تسهیل صدور مجوزهای کسبوکار یا رفع موانع تولید اگرچه در رفع مشکلات تولید کشور بیتأثیر نبودهاند ولی به نتیجه مطلوب نرسیدهاند. سامانه وزارت اقتصاد برای کسبوکار کمک زیادی به مشاغل کرد ولی کفایت نمیکند. بخش تولید و کسبوکار از نظر قوانین و سیاستهای بالادستی کمبود چندانی ندارد و 90درصد مشکلات ناشی از تفسیر کارگزاران از قوانین است. سازمانها، وزارتخانهها، مدیران و کارشناسان مختلف از قوانین، آییننامهها، ضوابط و مقررات کافی برخوردارند ولی در اجرا و هماهنگی میان مجریان مشکل وجود دارد.
این کاستی بیش از آنکه ناشی از کارشکنی یا قصد مجری باشد، بهدنبال فرار از مسئولیت امضا، نگرانی از ارگانهای نظارتی، تحفظهای بیش از حد، ریسکناپذیری و توجیه نبودن مدیران میانی و کارشناسان سازمانها و وزارتخانهها ایجاد میشود.
2- در مرحله پس از صدور مجوزها نیز کسبوکارهای کوچک و متوسط با 2مشکل بزرگ تامین نقدینگی و نوسانات شدید اقتصادی در کشور مواجه هستند. آنچه گلوگاه اصلی در نظام تولید کشور شده است، بحث کمبود نقدینگی است. برای تولیدکننده در بحث تامین منابع، «در دسترس بودن وام» اولویت اول را دارد. وقتی قیمت دلار و کالا بالا میرود، اگر قبلا با 100واحد نقدینگی، 50کالا هر کدام 2واحد نقدینگی میشد، وقتی تورم بالا میرود این رقم ممکن است به تولید 25کالا با قیمت تمامشده هر کدام 4واحد نقدینگی برسد. در این حالت تولید نصف میشود ولی هزینههای ثابت کارخانه مثل کارگر و استهلاک روی قیمت تمامشده بیشتر میشود. و این اثر معکوس بیشتری بر بازار میگذارد و شرایط را به سمت رکود میبرد.
بهطور اعم نظام تولید کشور به وامهای بانکی در دسترس نیاز دارد. اگر نظام بانکی نقدینگی واحدهای تولیدی را تامین کند، حتما دغدغه واحدهای تولیدی کمتر خواهد بود. کارخانه وقتی نیاز به نقدینگی دارد نظام بانکی کشور باید آن را تامین کند. نقدینگی مثل جریان خون در بدن است که اگر کم باشد فعالیت سایر ارگانهای بدن کم میشود.
3- واحدهای تولیدی در سالهای اخیر بهطور پیوسته با نوسانات قیمتی هزینههای تولید مواجه بودهاند. اگر تغییرات در هزینه نهادههای تولید و حاملهای انرژی در یک بازه زمانی از حدی بیشتر باشد، فعالان اقتصادی را به سردرگمی میاندازد. این اتفاق تشتت زیادی در قیمت کارخانه ایجاد میکند. آنچه برای واحد تولیدی مهم است بحث هزینه و قیمت جایگزینی است تا قیمت تمامشده کالا. هرچه ثبات در نهادههای تولید مثل برق و مواداولیه بیشتر باشد، قاعدتا بازار به ثبات بیشتری میرسد و تولیدکننده نیز آرامشخاطر خواهد داشت، چون بازار برایش قابل پیشبینیتر میشود. پایداری شرایط در نظام پولی و ارزی کشور به همراه سیاستگذاری مناسب در مناسبات تجاری و بهرهمندی از یک آینده قابل پیشبینی، میتواند تولیدکننده و کسبوکارها را امیدوارتر کند.