برآن عهد که بستیم، هستیم
«پدربزرگم حدود یک قرن پیش با یکی از اهالی روستا پیمان برادری بست. حالا با گذشت سالها پدربزرگم و برادرخواندهاش در قید حیات نیستند اما پیمانشان ماندگار شده و نوهها و نتیجههای 2خانواده همچنان با هم در مراودهاند. چون عقد اخوت ریشهای عمیق دارد.» اینها را سیدحمید خداداد حسینی، از مبلغان دینی و امام جماعت مسجد جعفری تهران تعریف میکند و در عید غدیر یکی از تأکیدهایش عقد اخوت است. چون تأثیرات مثبتش را در خانواده دیده است.
گسترش ارتباطات
براساس موارد مطرح شده در مفاتیح الجنان، وقتی دو طرف با یکدیگر عقد اخوت میخوانند، همه حقهای برادران خونی را بر یکدیگر میبخشند و تنها 3حق شفاعت از هم در روز قیامت، فراموش نکردن دیگری در دعا کردن و دیدار و زیارت یکدیگر بر گردن یکدیگر باقی میگذارند. حجتالاسلام خداداد حسینی میگوید: «وقتی پیمان برادری بین 2فرد بسته میشود، ارتباطات آنها گسترش پیدا میکند و این موضوع به خانوادههایشان هم کشیده میشود. مثلاً وقتی پدر بزرگم مرحوم سیدعلی حسینی با مرحوم میزبان پیمان برادری بستند، 2خانواده به هم نزدیک شدند تا جایی که در گذر زمان در غم و شادیها شریک بودند و حتی زمینهساز ازدواجهایی هم شد.»
به شفاعت ضامن آهو
ماجرای پیمان برادری مرحوم حسینی و مرحوم میزبان هم شنیدنی است: «پدربزرگم و مرحوم میزبان در روستای گوش مشهد زندگی میکردند. با هم آشنا بودند اما در جریان سفری به آستان امامرضا(ع) دوستیشان بیشتر شد و در حرم امام رضا(ع) عقد اخوت بستند. پس از بازگشت ارتباطها بیشتر شد. 2 برادر در زمینهای همدیگر کار میکردند. در عزاداریها و جشنها با هم بودند و اعضای خانواده هم به خانههای هم میرفتند. پس از آن گرچه هریک از فرزندان پدر بزرگم و برادر خواندهاش به شهری مهاجرت کردند اما این ارتباطات ادامه دار ماند. تاجایی که وقتی من و خانوادهام به روستای گوش میرویم، خانواده آقای میزبان، از ما در باغشان پذیرایی میکنند. یا در دورهای که ساکن قم بودم، خانواده نوهها و نتیجههای آقای میزبان هر وقت برای زیارت به قم میآمدند ما از آنها میزبانی میکردیم و حس میکنیم که آنها عضوی از خانواده واقعی خودمان هستند.»