ما مخاطب رهبری هستیم؟
یکم
آیا سخنان رهبری درباره امید و ایمان سبک گلایههای ما از مشکلات را تغییر میدهد؟
دوم
برای پاسخ به این سؤال باید تفاوت 2 چیز را بدانیم؛ امیدهای مرسوم و امید ایمانی.
سوم
امید متداول چیست؟ امیدی که میگوید اگر مقدمات فراهم باشد نتیجه نیز حاصل میشود.
چهارم
مثل چی؟ اگر دانه باشد و آب و خاک مناسب و نور خورشید و باغبان و سمزدایی هم باشد امید است جوانه بزند.
پنجم
اما امید ایمانی چیست؟ فراتر از علل و عوامل طبیعی نیز سنتهایی داریم که حاکم بر این مقدمات است.
ششم
مثل چی؟ من یتقالله یجعل له مخرجا و یرزقه من حیث لا یحتسب یا مثل اینکه: ادعونی استجب لکم.
هفتم
حالا ثمره فهم تفاوت این دو چیست؟
هشتم
اثرش این است که امور ظاهری برای کسانی که توجه به آن قواعد برتر و حاکم دارند بهگونه دیگری محاسبه میشود. یعنی نظام محاسباتیمان تغییر میکند.
نهم
سادهتر هم میشود گفت؟ بله. این افراد زمانی که با موانعی از سمت علل مادی مواجه میشوند مأیوس نمیشوند.
دهم
از این بالاتر هم هست؟ بله. این افراد میدانند که فراتر از علل طبیعی عواملی است که به آنها قدرت و سرعت میدهد.
یازدهم
تغییر نظام محاسباتی یعنی همین.
دوازدهم
یک جمله از حاج قاسم سلیمانی برای فهم سادهتر این نظام محاسباتی: فرصتی که در دل تهدیدها هست در خود فرصتها نیست.
سیزدهم
توضیح جمله حاج قاسم چیست؟ پشت سر تهدیدات ظاهری یک عامل قویتر هست که تهدید را فرصت میکند.
چهاردهم
البته این یک شرط مهم دارد و آن چیست؟ کم و کسریهای ظاهری، ناشی از تنبلی و سستی ما نباشد بلکه ناشی از نقصهای طبیعی، قصورها، موانع و دشمنیها باشد.
پانزدهم
و رمز اساسی تحقق این امید حرکت است؛ حرکتی که براساس محاسبات ایمانی و توجه به سنتهای الهی در نصرت مومنین باشد. اینجاست که پیروزی قطعی است.
شانزدهم
برگردیم به سؤال اول؛آیا سخنان رهبرانقلاب تفاوتی در سبک نقدهای ما ایجاد میکند؟
هفدهم
بله. خروجی نقد ما نباید ناامیدی از اصلاح باشد. چرا؟ چون کشور در حال حرکت است و نقصها نه از سر نخواستن ، بلکه ناشی ازموانع طبیعی حرکت است.
هجدهم
مردم و این نظام ایمانیاند؛ چهل و اندی سال است که در حال حرکتند. بنابراین سنتهای الهی حاکم بر حرکت این کشور است. پس مشکلات قابل اصلاح است.
نوزدهم
اینجاست که وقتی مشکلی میبینیم با توجه به نصرت حق بر این مردم باید امیدوار بود و صرفا در موانع حرکت این مردم متوقف نشد.
بیستم
با این مقدمه، اگر نقدها و گلایههای ما منجر به ناامیدی خود یا دیگران از وضع موجود شود مطابق با راهبرد امیدهای ایمانی نیست.