حجتالاسلام علی مهدیان، مدرس حوزه و دانشگاه مطرح کرد
درمان تحریف امامخمینی ره
همواره مقام معظم رهبری مکتب امامخمینی(ره) را نقشهراه پرامید ملت ایران خوانده اند و با اشاره به ضرورت مقابله با تحریف شخصیت امام(ره)، تأکید کرده اند: «بازخوانی اصول مستند مکتب امام(ره)، تنها راه مقابله با تحریف شخصیت آن بزرگوار است.» در همین راستا حجتالاسلام علی مهدیان، نویسنده و پژوهشگر در مکتب امام(ره) و مدرس حوزه و دانشگاه معتقد است 2جنس تحریف داریم؛ یکی انحرافاتی که تحت نام امام(ره) و شعارهای امام(ره) اتفاق میافتد و دیگری تحریف عملی است که بسیار مبتلابه است و میتواند برای همه ما اتفاق بیفتد و راه مقابله با آن هم توجه به مکتب حاجقاسم سلیمانی است.
تحریف امام(ره) 2گونه است؛ یک، جماعتی که آگاهانه سخنشان را به نام حضرت امام(ره) به مردم ارائه میکنند؛ مانند کاری که برخی جریانات در زمان پیامبراکرم(ص) با دین انجام دادند و سخنشان را آگاهانه به نام دین به مردم عرضه کردند. این جریان از ابتدای شروع فعالیتهای امام(ره) وجود داشت؛ یعنی به موازات حرکت امام(ره) و انقلاب بین مذهبیها، انقلابیها و حوزویها جریاناتی شکل گرفت که تلاش میکردند مسیر حضرت امام(ره) را به نفع خودشان مصادره کنند. این گروه به نوعی مماشات با نظام را تئوریزه و بیانشان را در قالب بحثهایی که در فضای اجتماعی حرکت امام(ره) شکل گرفته بود، پنهان میکردند و انتظار داشتند تأییدی از حضرت امام برای فعالیتهایشان بگیرند؛ درحالیکه میدانستند خروجی و هویت حرفشان همراهی با رژیم است. در مقابل هم جریان و تشکیلات تند مسلحانه بودند که ربطی با سبک مبارزه حضرت امام(ره) نداشتند و تلاش میکردند مبارزه را از گروههای چپ آن زمان که معروف به مبارز بودند، بگیرند و در قالبی از دین به مردم ارائه کنند که آنها هم به نفاق شناخته میشوند. بعد از انقلاب هم جریاناتی شکل گرفت که خودشان را پشت مکتب امام(ره) پنهان میکردند؛ مانند جریان لیبرال و جریان متحجری که متدین بودند و امام(ره) در اواخر عمرشان به آنها اشاره میکند. همینطور جریاناتی را داریم که بعد از انقلاب کنار گذاشته شده بودند، ولی در دورهای خودشان را بازسازی کرده و کاملا متمایل به غرب شدند؛ یعنی اندیشههای فلسفی، معرفتشناسانه، اخلاقی و سیاسی و... را از غرب گرفتند و ترجمه کرده و با رنگ و لعاب حرکت انقلاب اسلامی و به نام امام(ره) به مردم ارائه کردند.
نفاق در جهتدهی ذهنی عموم مردم
بعد از آن هم مدلهای دیگری از تحریف را داشتیم که نزدیکان امام(ره) با اینکه متوجه بودند چارچوب فکریشان با امام(ره) فرق کرده است، ولی تلاش میکردند اندیشههای امام(ره) را تغییر بدهند و به نام همراهی با دشمن و کنار گذاشتن دشمنیها به مردم عرضه کنند که در آن دوران خطرناکترین حملات علیه مکتب امام(ره) به لحاظ تحریف اتفاق افتاد و رهبری به مردم هشدار دادند اگر مراقب نباشید، سیلی میخورید.
ویژگی اصلی جریان تحریف این است که آگاهانه اندیشه خود را در پوسته مکتب امام(ره) عرضه میکنند تا مردم را به سمت خودشان سوق بدهند؛ یعنی نوعی نفاق در گفتمان و نفاق در جهتدهی ذهنی عموم مردم. این نفاق یک نفاق فکری است و بهمعنای به نفع اراده دشمن بودن نیست؛ یعنی فرد به لحاظ فکری بهگونهای میاندیشد، اما در پوسته اندیشههای دیگران آن را ارائه میدهد.خوب است مقالاتی که بعد از انقلاب در مورد امام(ره) نوشته شده را مطالعه کنیم و ببینیم در اوج محبوبیت امام(ره)، مقالاتی درباره امام(ره) نوشته شده، اما اندیشههای دانشگاهی شرقی و غربی را در ذیل سخنان امام(ره) ترویج میکند و ادعا دارد این همان اندیشه امام(ره) است. این یک جریان خطرناکی است که امروز هم وجود دارد و لازم است نخبگان با آن مقابله کنند.
شکلگیری دیپلماسی التماس، به نام مصلحت
جنس دیگری از تحریف وجود دارد که ناخودآگاه است مانند شرک خفی در مقوله توحید که گاهی این شرک برای خود فرد هم پنهان است و متوجه آن نمیشود.
این مدل از تحریف مکتب امام(ره) خیلی مبتلابه است و به آن کم توجه میشود و معمولا کسانی که وارد فعالیتهای عملیاتی و اجرایی میشوند بدون اینکه متوجه شوند در مقام عمل به نفع یک اندیشه و سبک خاص غربی و شرقی متمایل میشوند؛ زیرا مسیری که امام(ره) دارند مانند مسیر توحید است و نیاز به انسانهای تربیتیافته و خودساخته دارد.این انحراف گاهی بهدلیل اختلاف مزاجها و گاهی بهدلیل اندیشههایی است که از جاهای مختلف میگیرند و گاهی به خاطرتوجه بیشتر به بخشهایی از اندیشه امام(ره) و توجه کمتر به بخشهایی از اندیشه امام(ره) است و اینجا جریاناتی شکل میگیرد که میبینیم از مسیر عدالت و مسیر امام(ره) خارج میشوند، مردمسالاری را به نفع جریانی رقیق میکنند یا درباره اقتصاد به سمت بازار آزاد حرکت کرده و حاکمیت دینی را در ساحت اقتصاد کمرنگ میکنند یا در سمت مقابلش به نام حاکمیت دینی در اقتصاد، آزادی و حضور مردم در اقتصاد را کمرنگ میکنند و گاهی به نام عزت مصلحت را رها میکنند و گاهی به نام مصلحت دیپلماسی التماس شکل میدهند؛ یعنی شناخت راه امام(ره) و قصد پیاده کردن آن در مقام عمل باعث میشود برخی از راه امام(ره) فاصله بگیرند و این باعث بسترسازی برای افرادی میشود که به شکل اول میخواستند امام(ره) را تحریف کنند.
حاجقاسم یک الگوی مهم برای مقابله با تحریف امام ره
راهکار مبارزه با تحریف امام(ره) پیروی از مکتب حاجقاسم سلیمانی است و آن اتصال صادقانه و مخلصانه به مکتب امام(ره) و رهبری است. این سلوک هم در وصیتنامه ایشان و هم در مقام اقدام و عمل ایشان وجود دارد. ایشان یک شخصیت اجرایی در فضای سیاسی، دیپلماسی و نظامی است و اگر میبینیم اندیشه حاجقاسم کمترین تحریف را دارد دلیل مهمش همین صدق و اخلاصی است که ایشان در مقابل ولی دارند که این باعث میشود در مقام عمل تمایزاتی با افراد دیگر داشته باشند. این نوع برخورد حاجقاسم با ولی امر، باعث میشود انحرافاتی که در مقام عمل برای انقلابیونی اتفاق میافتد که قصد تحریف امام(ره) را ندارند، واقع نشود و اگر فردی خلأهای مزاجی، روحی و فکری داشته باشد بتواند این خلأها را جبران کرده و از تحریف مصون بماند. مکتب حاجقاسم، مکتب اقدام و عمل یک کارگزار انقلاب اسلامی است و میگوید که یک مدیر چگونه میتواند مددکننده انقلاب و مکتب امام(ره) باشد و مسیر امام(ره) را پیش ببرد.
خلاصه کلام اینکه 2جنس تحریف داریم؛ یکی انحرافاتی که تحت نام امام(ره) و شعارهای امام(ره) اتفاق میافتد و برای مقابله با آن نیاز به شناخت مکتب امام(ره) توسط جوانان و نخبگان و رشد فکری جریان انقلابی هست؛ یعنی بفهمیم وقتی کسی میگوید مبارزه، آزادی، عدالت، اجتهاد و... منظورش کدام مبارزه، آزادی، عدالت و اجتهاد است و جنس دوم تحریف عملی است که بسیار مبتلابه است و میتواند برای همه ما اتفاق بیفتد و راه مقابله با آن هم توجه به مکتب حاجقاسم است.