سروش جنابی-روزنامهنگار
در گذشتهای نهچندان دور، زمانی که محلههای تهران هویتی مستقل داشتند و آدمها به سکونت در محلهشان میبالیدند، اعتبار محلهها به سنگ و آجر و مساحت خانهها نبود بلکه به انسانهای بزرگوار و بزرگمنشی بود که امور محله را رتق و فتق میکردند و کوچک و بزرگ را زیر پر و بال حمایت خود میگرفتند.
هنگامی که پهلوان اکبر پامناری از دنیا رفت مردم میگفتند که «بیپناه شدیم»؛ چرا که او سرپرست ایتام، پدر دختران دمبخت، دستگیر فقرا و سفرهدار غریبان و بیخانمانها بود. مراسم گلریزان پهلوان سیدمحمدعلی مسجدحوضی چنان باشکوه برگزار میشد که تمام صاحبمنصبان و تاجران بنام را به اعتبار نام پهلوان در آن مییافتی. پهلوان سیدعلی روزها را به ورزش و امور خلق خدا میگذراند و شب را به نماز و راز و نیاز. آیتالله فیروزآبادی پیرمردی نحیف و لاغراندام، ملجأ تظلمخواهی اهالی ری و تهران بود و با حقوق نمایندگی مجلس شورای ملی بیمارستانی بزرگ برای اهالی ری به وقف گذاشت. حاجملا علی کنی با آن منزلت و جایگاه علمی، رسیدگی به نیازمندان و دستگیری از فقرا را از نظر دور نمیداشت و چون پدری دلسوز یتیمان را تحت تکفل قرار میداد. سفرای خارجی منزل او را در ظلم و بیداد شاه قاجار به عدالتخانه تشبیه کرده بودند.
نهادهای اجتماعی تا پیش از ورود مدرنیته چهرههایی را تولید و بازتولید میکردند. فصل مشترک این نیکمردان خیر و برکتی بود که بیوقفه در محله و شهر میپراکندند و امید را در جامعه زنده نگاه میداشتند. در همین حال، الگویی زنده از فضایل اخلاقی را در برابر دیدگان مردم مجسم میکردند تا هر مادری آرزو کند که فرزندش چنان عالمی شود یا چنین پهلوانی.
حالا که زندگی پرهیاهو در شهر دودگرفته گرد فراموشی بر این شخصیتها و خاطرات پاشیده و روزمرگی مجالی برای گردگیری از گنجینههایمان را نمیدهد، مهرورزی به هزاران دلیل موجه یا ناموجه پس زده میشود. چه دولتها را صاحب تکلیف بدانیم چه مراقب کلاه خودمان باشیم که باد نبردش، نتیجه یکسان است و آن تجزیه جامعه و اشاعه ناامیدی و خشونت است. در این جدل بیپایان هستند کسانی که امیدوارانه به فردا میاندیشند. نمونه این افراد، یک بانوی نیکوکار در غرب تهران است که موضوع گزارش همشهری محله در این شماره شده است. او تلاش میکند نیکوکاری را به زبان بازی به کودکان آموزش دهد به این امید که این بار دستان کوچک معجزهای رقم بزنند تا در فصل بعدی زندگی کسی زمین نخورد. آرزوی بانوی گزارش ما این است که سرفصلی به نام نیکوکاری در نظام آموزش رسمی ما جا خوش کند.
شاید چنین برنامههایی در همه محلههای این شهر قابل اجرا نباشد یا الگوهای جوانمردی و اخلاق چون گذشته در کوی و برزن حی و حاضر نباشند اما این دغدغهمندیها بهخودی خود ارزشمندند و قابل ستایش.
چهار شنبه 10 خرداد 1402
کد مطلب :
193353
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/r0Mjp
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved