• یکشنبه 30 اردیبهشت 1403
  • الأحَد 11 ذی القعده 1445
  • 2024 May 19
یکشنبه 7 خرداد 1402
کد مطلب : 192986
+
-

30سال قبل همشهری

30سال قبل همشهری

در این صفحه به بازخوانی صفحه حوادث روزنامه همشهری در 30 سال قبل می‌پردازیم

قتل همسر سابق و فرزندان در نارمک

«من قصد دارم چند نفر دیگر را نیز بکشم و آنگاه خودم را به پلیس معرفی می‌کنم»؛ این تماس تلفنی مردی بود که به اتهام قتل همسر سابق و 2 فرزندش در نارمک تحت تعقیب قرار داشت اما پیش از آنکه دست به قتل چهارم بزند توسط پلیس دستگیر شد. این عنوان گزارشی جنایی است که روز 13خردادماه سال 1372در صفحه حوادث روزنامه همشهری منتشر شد.
در این گزارش آمده است: این مرد پس از قتل همسر سابق و 2 فرزندش در خانه‌شان در نارمک متواری شد. او با کلانتری 27نارمک تماس گرفت و گفت من قصد دارم چند نفر دیگر را بکشم و آنگاه خود را به پلیس معرفی می‌کنم. چند اکیپ از مأموران در تعقیب این مرد هستند که با سیم برق زن مطلقه و 2فرزندش را نخست خفه کرد و سپس رگ گردن آنها را با چاقو برید. همسر سابق این مرد به نام پروانه 6سال قبل از او متارکه کرده بود.
نکته قابل توجه در این گزارش و گزارش‌های جنایی آن زمان، تشریح جزئیات دقیق جنایت و صحنه‌های دلخراش بود. چیزی که این روزها دیگر مرسوم نیست و رسانه‌ها معمولا از ذکر جزئیات دلخراش پرهیز می‌کنند.

محاکمه جلال‌الدین فارسی به اتهام قتل

یکی از مهم‌ترین خبرهایی که روزنامه‌ها در روز پنجشنبه، 6خردادماه سال 1372منتشر کردند مربوط به محاکمه جلال‌الدین فارسی، از چهره‌های سیاسی مشهور آن زمان به اتهام قتل بود. فارسی که زمانی یکی از چهره‌های شاخص حزب جمهوری اسلامی برای شرکت در نخستین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری بود پس از آنکه مشخص شد که نسبی افغان دارد از حضور در انتخابات منع و به حاشیه رانده شد. او اما چند سال بعد با ارتکاب یک فقره قتل خبرساز شد. فارسی متهم بود که در حوالی طالقان درحالی‌که قصد داشته با استفاده از اسلحه شکاری کبک شکار کند گلوله‌هایش به مردی اصابت کرده و باعث مرگش شده است. مقتول محمدرضا خانی، 49ساله و دفتریار دفترخانه شماره 284بود که بر اثر اصابت 3گلوله جانش را از دست داد. خبرنگار گروه حوادث همشهری که در جلسه محاکمه حضور پیدا کرده بود در گزارشی مفصل به این پرونده پرداخت.
در بخشی از این گزارش آمده است: در جلسه محاکمه که در شعبه 145دادگاه کیفری یک به ریاست حجت‌الاسلام عروجی برگزار شد، آزاده، فرزند بزرگ مقتول خطاب به رئیس دادگاه اظهار داشت: آقای رئیس، آقای فارسی با قساوت پدرم را به قتل رسانده و به ما رحم نکرده است. اگر وی اندکی تامل می‌کرد و پدر مجروحم را به بیمارستان می‌رساند، چه بسا او زنده می‌ماند و من امروز بی‌پدر نمی‌شدم. وی به‌خاطر یک کبک پدرم را کشت و من و برادر 20ماهه‌ام را یتیم کرد. همسر مقتول نیز در چند جمله خواستار قصاص جلال‌الدین فارسی شد و گفت:‌ شوهرم کارمند بازنشسته وزارت بهداشت و دفتریار دفترخانه 284بود. او لیسانسیه زبان انگلیسی و از مترجمان خوب کشور و شخصی مظلوم بود. آنطور که در این گزارش آمده در ادامه جلال‌الدین فارسی اینطور به دفاع از خود پرداخت و گفت:‌ من مرتکب قتل غیرعمد شده‌ام و برای ترساندن مقتول اقدام به شلیک گلوله کرده‌ام. من به‌خاطر ترس از جانم همیشه با خودم اسلحه حمل می‌کردم.
هرچند در این گزارش به رأی دادگاه اشاره‌ای نشده اما در نهایت دادگاه اتهام فارسی را قتل غیرعمد تشخیص داد.

دستگیری  سلطان مارگیرها در مولوی

یکی از خبرهای جالب توجهی که روز 9خردادماه سال 1372در صفحه حوادث روزنامه همشهری منتشر شد به دستگیری مرد مارگیری می‌پرداخت که در خانه‌اش انواع مارهای سمی را پرورش می‌داد و حتی آنها را به کشورهای دیگر صادر می‌کرد اما بعد از آنکه تعدادی از مارها از دستش فرار کردند و با ورود به کوچه باعث وحشت همسایه‌ها شدند، این مرد دستگیر شد. در این گزارش آمده است: درویش علی مارگیر، معروف به سلطان مارگیرها که همه او را در خیابان مولوی می‌شناسند در خانه‌اش مارهای سمی را پرورش می‌داد و به مشتریان خود در هند و کشورهای دیگر می‌فروخت. در ایران هم معرکه‌گیرها مشتریان او بودند. روز گذشته چند مار سمی از غفلت مرد مارگیر استفاده کردند و به کوچه راه یافتند و موجب رعب و وحشت ساکنان منطقه شدند. به همین دلیل با شکایت اهالی محله این مرد دستگیر و مارهای او توسط آتش‌نشانی توقیف شد. مارهای توقیف شده از 20سانت تا یک متر طول داشتند و مرد مارگیر اعتراف کرد که تعدادی از آنها را به شیخ‌نشین‌های عرب می‌برده و می‌فروخته است.

کشف پیکر قربانیان سقوط بالگرد مهندسان وزارت نیرو

یکی از حوادث تلخی که در دی‌ماه سال 71اتفاق افتاد سقوط بالگرد وزارت نیرو در ارتفاعات مسجدسلیمان بود. ماجرا از این قرار بود که بالگرد 214، با 14سرنشین در ارتفاعات مسجدسلیمان ناپدید و کمی بعد معلوم شد که بالگرد سقوط کرده است. سرنشینان بالگرد مهندسان شرکت مهاب قدس متعلق به وزارت نیرو بودند. از همان زمان تلاش‌ها برای یافتن پیکر قربانیان و لاشه بالگرد آغاز شد اما به‌دلیل سرما و یخبندان در ارتفاعات، عملیات جست‌وجو ممکن نبود تا اینکه سرانجام در خرداد‌ماه سال 72تیم‌های جست‌وجو توانستند پیکر قربانیان و بخش‌هایی از لاشه بالگرد را کشف کنند. روزنامه همشهری در گزارشی که در روز 13خردادماه سال 72در صفحه حوادث منتشر کرده به این حادثه پرداخته و نوشته است: از چند روز قبل که برف و یخ منطقه شروع به آب شدن کرد، مجددا اکیپ تیپ 65هوابرد جست‌وجو برای پی بردن به سرنوشت هلی‌کوپتر و سرنشینانش را آغاز کرد و سرانجام قطعات هلی‌کوپتر در بلندهای صعب‌العبور کهنویه در خط‌الراس کوه کی‌فو در نزدیکی دزفول و بلندی‌های مسجدسلیمان یافت شد.
چند روز بعد نیز همشهری از انتقال پیکرهای قربانیان و تشییع آنها خبر داد. این حادثه یکی از تلخ‌ترین رویدادهای آن روزها بود و تا مدت‌ها همه درباره سقوط این بالگرد صحبت می‌کردند.





 

این خبر را به اشتراک بگذارید