شوراها نیازمند افزایش اختیارات
مهدی عباسی-رئیس کمیسیون معماری و شهرسازی
شوراها یکی از اصول مترقی قانون اساسی هستند. بهعبارتی لایه مویرگی واگذاری امور مردم به منتخبان براساس انتخاب خود مردم انجام میشود. حضور نمایندگان در شورا، فرایند پیگیری و انجام امور را از طریق تصمیمگیری تسریع و تسهیل میکند. اعضای شورای ششم دارای تجربه کافی در مدیریت شهری هستند و با مأموریتهای شهر و شهرداری، مطالبات شهروندان و نیاز شهر آشنایی دارند؛ ازاینرو میتوان گفت که شورای با ظرفیت و پتانسیلی است. بههرحال شوراها جایگاه سیاستگذاری و نظارتی دارند و قوانینی که در این پارلمانها تصویب میشود، بهنوعی قانون محسوب میشود و اجرای آن توسط دستگاهها و نهادهایی که تکالیفی برعهده دارند لازم و ضروری است و عدماجرا تخلف قانونی محسوب میشود. شوراها علاوه بر سیاستگذاری در حوزه نظارت هم وظایفی دارند که براساس همین وظیفه پایش مصوبات هم انجام میشود. بههرحال برخی از مصوبات در گذر زمان کارکردشان را از دست دادهاند یا دارای نواقصی هستند که از این طریق حذف یا مصوبات جدیدی اعمال میشود. باتوجه به وظایفی که شوراها دارند نهتنها در جامعه کنونی بلکه در تمام ادوار وجود شوراها نهتنها ضروری است، بلکه باید اختیارت این نهاد افزایش یابد. ارتقای فرهنگ مشارکت مردم سبب انتخاب نمایندگان شایسته و اصلاح در شوراها میشود و قطعا شاهد کارآمدی شوراها خواهیم بود. نکته حائز اهمیت در مقوله شوراها، نبود مدیریت یکپارچه است که حتما نقش و جایگاه شوراها را تحتتأثیر قرار میدهد. شوراها بهعنوان شورای شهر مطرح هستند نه شورای شهرداری. وقتی از شورای شهر صحبت میکنیم که حوزه اختیاراتشان در قانون فراتر از شهرداری تعریف شده پس نیازمند این است که شورای شهری باشد که بتواند مدیریت یکپارچه شهری را رقم بزند. تحقق مدیریت یکپارچه نیاز به قانونهای بالادستی دارد که پیگیریها توسط شورایعالی استانها انجام شود و میتواند تهران در این زمینه پیشرو باشد، اما بهدلیل اینکه تهران شهری پیچیده و سیاسی است بهنظر مقاومتهای عدیدهای در تحقق آن هست و خواهد بود؛ بنابراین میتوان کلانشهر دیگری را برای تحقق مدیریت یکپارچه انتخاب کرد؛ چرا که قبل از قانون مجلس نیاز به یک مد مدیریت یکپارچه است. وظایف شوراها در امور شهرها آنچنان اهمیت دارد که نیاز هست تا از طیفها و اقشار مختلف و البته باتجربه و تخصص در آن حضور داشته باشند تا بتوانند در حوزههای مختلف بهترین تصمیمگیری و سیاستگذاری را اتخاذ کنند. بهطور مثال اگر امروز نیاز و اولویت شهر حملونقل و محیطزیست است باید ترکیب شورا قسمی از این موضوعات را بهخود اختصاص دهد. عنصر پارلمان و شورا عنصر جامع و مشورتپذیر است و ازاینرو شورای ترکیبی میتواند براساس تجارب و یافتهها بهترین تصمیمها را بگیرد. شورا نهاد سیاستگذار است و نمایندگانی چون بنده که از حوزه اجرا وارد چنین فضایی شدهام قدری باید صبور باشم؛ چرا که در حوزه اجرا فرد تصمیمگیرنده و اجراکننده است، اما در حوزه سیاستگذاری تصمیمات گرفته میشود و در انتظار اجرای سایر مدیران است. ممکن است در شورا بهترین تصمیم گرفته شود و بهترین مصوبه هم وجود داشته باشد، اما منوط به این است که آیا مدیری میخواهد آن را اجرا کند یا نمیخواهد؟ میتواند اجرا کند یا نمیتواند؟ بنابراین در پارلمان شهری باید صبور بود.