حجت طباطبایی از ایفای نقش قیصر امینپور در سریال «کوچههای خراسان» میگوید
افتخار من : شباهت داشتن به قیصر
نیلوفر ذوالفقاری
بازی در نقش شخصیتهای شناختهشده دنیای واقعی اصلا کار راحتی نیست چراکه مخاطب مدام بازیگر و تواناییاش در ایفای نقش را با آن شخصیت واقعی که میشناسد مقایسه میکند. حجت طباطبایی هم با فکر کردن به همین سختی، با وجود شباهت ظاهری زیادش به چهره قیصر امینپور، برای بازی در نقش شاعر تردید داشته اما در نهایت در نقش شاعر جلوی دوربین رفته است. اپیزود «کوچههای خراسان» یکی از قسمتهای سریال «روایت» است که به موضوع سفر قیصر امینپور به مشهد و شعر «کوچههای خراسان» او که در مدح امام رضا(ع) سروده، میپردازد. این اپیزود بهصورت یک فیلم کوتاه هم اکران شده است. با حجت طباطبایی درباره تجربه بازی در نقش زندهیاد قیصر امینپور و آنچه این شاعر به آموختههایش افزوده، گفتوگو کردهایم.
متولد چه سالی هستید و بازیگری را از چه زمانی شروع کردید؟
متولد سال 1354هستم. غیراز علاقهام به بازیگری در کودکی که به بازی در نمایشهای مدرسه منجر شد، در بزرگسالی هم این علاقه را دنبال کردم و در رشته کارگردانی و بازیگری تئاتر وارد دانشگاه اراک شدم. ساکن مشهد هستم و بعد از اتمام دوره کارشناسی، فعالیتم را در هنرستان سینما و تئاتر مشهد که «شمایل» نام داشت، ادامه دادم. سالهای بعدی به تحصیل در رشته علوم ارتباطات تا مقطع دکتری گذشت اما علاقه من به تئاتر ادامه داشت تا آنجا که پایاننامهام را با موضوع تئاتر نوشتم. در این فاصله تجربه کارهای تصویری و تلویزیونی را هم کسب کرده بودم و بازیگری و کارگردانی تئاتر برایم دغدغهای جدی بود.
قبل از اینکه بازی در نقش قیصر امینپور به شما پیشنهاد شود، با این شاعر و اشعارش آشنایی داشتید؟
از آنجا که درس دادن همیشه فعالیت موردعلاقهام است، مدتها مدرس یا مشاور مدارس، از دبستان تا پایان دوره متوسطه بودهام. بدون شک یکی از اشعار جذاب با حال و هوای مدرسه، شعر «بویماه مهر» قیصر امینپور است. این شعر نخستین قدم آشنایی من با شعرهای قیصر امینپور بود و بعدها شعرهای بیشتری از این شاعر خواندم. در تجربه کارهای تصویری و رفتوآمدهایم به تهران، سفر با قطار انتخاب محبوبم بود چون زمان خلوت و تنهایی خوبی به من میداد. در این سفرها، شعر «ایستگاه» برایم محبوبیتی عجیب پیدا میکرد. حس و حالیکه با ابیات این شعر پیدا میکردم، هنوز در خاطرم هست.
چه شد که برای بازی در نقش شاعر در اپیزود «کوچههای خراسان» مجموعه روایت انتخاب شدید؟
پیشنهاد بازی در این نقش از طرف کارگردانان این مجموعه که از دوستان من بودند، مطرح شد. سریال به سفارش یکی از شبکههای ملی تولید میشد و کارگردانان دنبال چهرههای شناختهشده برای نقش قیصر امینپور میگشتند، اما همزمان شباهت چهره برایشان اهمیت ویژهای داشت. وقتی یاد من و شباهت چهرهام به شاعر فقید افتادند، من چند سالی بود که کار تصویر انجام نمیدادم و بهدلیل مشغلههای مختلف، چندان تمایلی به بازی نداشتم. بهنظرم نقش سنگین بود و از بازیگر این نقش انتظار میرفت بتواند به خوبی حس و حال این شاعر را با بازیاش به بیننده منتقل کند. شرط من برای بازی این بود که فرصت داشته باشم خودم را محک بزنم و به شخصیت نزدیک شوم. عوامل هم که میدانستند من تجربه نویسندگی و کارگردانی دارم، دست مرا برای دیالوگگویی و نزدیک شدن به شخصیت قیصر امینپور باز گذاشتند. وقتی کار شروع شد، دیگر این من بودم که دلم نمیخواست بازی در این نقش را رها کنم!
چه چیزی به شما کمک میکرد به حس و حال شاعر نزدیک شوید؟
در تمام مدتی که برای بازی در این نقش گریم میشدم، ترانههای آلبوم نیلوفرانه از استاد علیرضا افتخاری در ذهنم پخش میشد. این ترانهها را آنقدر گوش کردم که از حفظ بودم. هرچند من گریم سنگینی برای این نقش نداشتم اما وقتی تصویر گریمشده خودم را در کنار عکس شاعر دیدم، دوباره یکی از اشعار این آلبوم در دلم مرور شد و جرقههای یک حس خوب را در وجودم احساس کردم.
قبل از بازی در این نقش هم کسی از شباهت چهره شما با چهره قیصر امینپور گفته یا توجه خودتان به این موضوع جلب شده بود؟
توجه خودم جلب نشده بود و از دیگران هم چنین موضوعی را نشنیده بودم.اما بعد از پخش سریال و اکران آن در سینما هویزه مشهد، افراد زیادی به این شباهت تأکید میکردند و میگفتند حس میکردیم قبلا تو را دیدهایم اما نمیدانیم کجا! البته که این شباهت چهره باعث افتخار من است.
برای اینکه شخصیت زندهیاد امینپور و رفتارهایش را بیشتر بشناسید، چه کارهایی انجام دادید؟
خواهرم دکتری رشته ادبیات فارسی دارد و در دوران دانشجویی، به شوق اینکه قیصر امینپور استادش باشد، راهی دانشگاه تهران شده بود. او برایم از حال و هوای کلاسهای شاعر گفت و شناخت اولیهای به من داد. بعد شروع کردم به پیدا کردن فیلمهایی که امینپور اشعار خود را میخواند، آنها را تماشا کردم تا نحوه حرف زدن و شعرخوانی شاعر را یاد بگیرم. بعد هم سراغ شعرهایی رفتم که قبلا نخوانده بودم، مخصوصا شعر «کوچههای خراسان» که موضوع کار ما بود. در این فیلم دو موضوع مطرح است؛ یکی علاقه به امام رضا(ع) و دیگری حس و حال شاعرانگی. یک روایت ساده یک خطی، با حس و حالی کاملا شاعرانه ترکیب و همین ویژگی باعث شده مخاطب ارتباط خوبی با داستان پیدا کند.
چه بازخوردی از مخاطبانی که شما را در نقش قیصر امینپور دیدند گرفتید؟
بسیاری از اعضای حوزه هنری که شاعر را از نزدیک میشناختند، بازخوردهای مثبتی داشتند. خودم بسیار نگران بودم و نخستین بار فیلم را زمان اکران در سینما هویزه مشهد دیدم، اما خوشبختانه بیشتر مخاطبان کار را دوست داشتند.
حرف دیگری درباره این فیلم مانده؟
بعد از مدتی که از ساخت و پخش سریال و فیلم با محوریت قیصر امینپور گذشته، حالا فکر میکنم نباید از سر روایت زندگی و تفکر این شاعر به سادگی بگذریم.جا دارد یک فیلم یا اتوبیوگرافی مفصل از زندگی او ساخته شود. جا دارد مخاطب امروزی که با شعر قیصر امینپور آشناست، در قاب تصویر بیشتر با او آشنا شود. امیدوارم صدا و سیما یا پلتفرمهای بخش خصوصی قدم جلو بگذارند و قصه زندگی قیصر امینپور را که جذابیت زیادی هم دارد، به فیلم یا سریال تبدیل کنند.
اگر چنین اثری ساخته شود، شما دوست دارید دوباره بازیگر نقش قیصر شوید؟
صادقانه بگویم بله، حتما دوست دارم من بازیگر این فیلم باشم.اگر شباهت چهره را کنار بگذاریم میتوانم بگویم نهتنها من، بلکه افراد زیادی آرزو دارند چنین تجربهای داشته باشند. همه ما در دنیایی پرتنش زندگی میکنیم. بازی در نقش این شاعر بااحساس، یکبار مرا از تنشها و شلوغیهای زندگی روزمره دور کرد و برایم آرامش به همراه داشت. اگر یکبار دیگر این اتفاق را تجربه کنم، برایم فوقالعاده است.
بعد از این فیلم، شناخت شما از این شاعر تغییری کرد؟
برای من مهمترین ویژگی قیصر امینپور این است که او شاعری مردمدار بود و مخاطبش را به خوبی میشناخت. وقتی سراغ اشعارش میروی، احساس میکنی او برخلاف بسیاری، شعر نساخته بلکه واقعا شعر سروده است. برای من که در فضای هنری فعالیت میکنم، این ویژگی قیصر امینپور الهامبخش و برایم به یک الگو تبدیل شده است.یاد گرفتم که ما باید با مخاطب امروزمان زندگی کنیم و اگر ناممان هنرمند است، باید اثری برای مردم خلق کنیم، نه فقط برای هنر یا سلیقه خودمان.این نقش در تقویت این دیدگاه در ذهن من کمک زیادی کرد.
محبوبترین شعر قیصر امینپور برایتان کدام است؟
شعر «ایستگاه» برای من همیشه زنده و محبوب است. بهنظرم این شعر بینظیر است. این همه رفتن و ایستادن و پرداختن به موضوع انتظار، بیمثال است. ماجرای این شعر همیشه در تکرار است، ما انتظار را خوب درک میکنیم چون منتظر بودن جلوهای ویژه از زندگی ما مسلمانان است.
مهمترین ویژگی شعرهای او را در چه میدانید؟
فکر میکنم قیصر امینپور درک کاملی از خواستههای مخاطبانش داشت و به همین دلیل هم بسیاری افراد با اشعار او ارتباط برقرار میکنند. او در اشعارش با حال و هوای مردم همدردی کرده است. نام او زنده است چون شعرهایش زنده هستند. شعر که زنده باشد، شاعرش زنده میماند.