• پنج شنبه 30 فروردین 1403
  • الْخَمِيس 9 شوال 1445
  • 2024 Apr 18
پنج شنبه 17 فروردین 1402
کد مطلب : 188574
+
-

گفت‌وگو با مدیرعامل مؤسسه خیریه نیکان ماموت که زندگی‌ شخصی‌اش با خدمت به همنوعان گره خورده

تولد دخترم را در بازارچه خیریه می‌گیرم

تولد دخترم را در بازارچه خیریه می‌گیرم

سعیده مرادی

در این روزهای سخت و دشوار اقتصادی هستند افرادی که به‌جای حفظ و افزایش سرمایه خودشان، دغدغه همسایگان و هموطنانی را دارند که گذران زندگی برایشان سخت و ایام به کام‌شان تلخ شده است. تعداد انسان‌های مهربان و خیر که بی‌سر و صدا و بدون ادعا به مردم نیازمند خدمت می‌کنند در این شهر کم نیست؛ نازک فردوس، مدیرعامل مؤسسه خیریه «نیکان ماموت» ازجمله این انسان‌هاست که از چند دهه قبل در این عرصه قدم گذاشته و به لطف پروردگار تا‌کنون توانسته با کمک، همیاری و همکاری دیگر مردان و زنان خیر، گره از مشکلات انسان‌های زیادی باز کند و لبخند رضایت بر لبان آنها بنشاند و اشک شوق بر چشمان آنها جاری کند. علاوه براین، او و دیگر خیران در این مسیر خلاقیت به خرج داده‌اند و با جمع‌آوری انواع باتری و بازیافت آنها برای افراد نیازمند، پروتز تهیه می‌کنند و نه‌تنها به آنها زندگی دوباره بخشیده بلکه گامی مؤثر در حفاظت از محیط‌زیست نیز برداشته‌اند.

    چه شد که به انجام امور خیریه علاقه پیدا کردید؟ نخستین کار خیری که انجام دادید را به یاد دارید؟
 من در خانواده‌ای بزرگ شده‌ام که روح کمک و نوعدوستی در آن جریان داشته و من با این حس که باید به دیگران کمک کنم بزرگ شدم. قبل از تاسیس خیریه نیکان ماموت با پسرک نوجوانی آشنا شدم که با برادرش زیر پل زندگی می‌کرد. پدرش معتاد و والدینش از هم جدا شده بودند. مادرش بعد از ازدواج مجدد، بچه‌ها را رها کرده بود. مادربزرگ‌شان هم با 2 برادر در خانه‌اش زندگی می‌کردند اما صاحبخانه بعد از فوت مادربزرگ، پسرها را بیرون کرده بود. من حمایت از آن 2برادر را قبول کردم اما در آن زمان نمی‌دانستم که آنها مانند فرزندان خودم خواهند شد. این موضوع شروع من برای ورود به کارهای خیرخواهانه بود.
    در آن زمان چه حسی داشتید؟
احساسی وصف‌ناشدنی در من ایجاد شد؛ حسی که در قالب جملات نمی‌گنجد.
    به‌عنوان یک مادر،  چگونه فعالیت و حضور در عرصه‌های مختلف اجتماعی که انجام امور خیر بخشی از آن است را مدیریت می‌کنید؟
فرصت مناسبی است که در پاسخ به این سؤال یادی کنم از زحمات مرحوم پدر همسرم که از ابتدا به من روش مدیریت کارهای داخل و خارج از منزل را آموخت. البته این روزها زنان بسیاری در عرصه‌های مختلف اجتماعی حضور دارند و انجام امور خیر که به‌خاطر روحیه و عاطفه مادرانه زنان در وجودشان نهادینه شده است، به‌نظر من این موضوع یک اتفاق و موهبت الهی است. همین زمینه‌های روحی است که باعث می‌شود نقشی که زنان در امور خیریه ایفا می‌کنند، بسیار چشمگیرتر از مردان باشد.
    در کنار مشغله‌های زندگی و فعالیت‌های اجتماعی حضور در امور خیریه و انجام فعالیت‌هایی از این دست سخت نیست؟
البته که سخت است. من 4 فرزند و یک عروس دارم که باید به همه آنها توجه و رسیدگی کنم. بعضی مواقع پیش می‌آید که باید در برخی مناسبت‌ها تصمیمات سختی بگیرم. به‌عنوان مثال روز تولد دخترم در 12سال گذشته درست با زمان برگزاری بازارچه‌های خیریه ما در مؤسسه مصادف بوده است و من برای او در همان روز و در محل بازارچه جشن می‌گیرم. البته خانواده همیشه همراهم بودند و اعتراضی نداشتند. همین باعث دلگرمی من بوده است تا ادامه بدهم.
    از همراهی خانواده یاد کردید، آنها چطور شما را در انجام امور خیر یاری می‌کنند؟
خیلی زیاد. خدا را شکر همیشه و در هر شرایطی حتی در سخت‌ترین لحظه‌ها در کنارم بوده و هستند و من را همراهی می‌کنند. به‌خاطر روحیه خیرخواهانه و نوع‌دوستی که آنها هم دارند، کاملا سختی‌های کار من را قبول کرده‌اند و در این مسیر همکاری بسیار خوبی دارند. البته باید این را بگویم که سختی‌هایی که این مسیر دارد، گاهی خانواده‌ام را هم تحت‌تأثیر قرار داده و شاید آنها را نیز اذیت کند؛ اما اشتیاقی که از انجام یک کار خیر در وجودشان جاری است باعث شده تا این سختی‌ها را تحمل و با صبر در این راه پیش روند و من را در ادامه مسیر دلگرم کنند.
    اکنون شما مدیرعامل یک مؤسسه خیریه هستید، از چه سالی به این مؤسسه پیوستید؟
من علاوه بر اینکه مدیرعامل مؤسسه خیریه نیکان ماموت هستم جزو مؤسسان اولیه خیریه هم  هستم و قبل از تاسیس مؤسسه به نیکان پیوسته بودم؛ یعنی درست اوایل سال 1389.
    باتوجه به تجربه خدمت کریمانه شما انجام کارهای خیر و وجود مؤسسه‌های خیریه برای جامعه چه دستاوردی می‌تواند داشته باشد؟
مؤسسه‌های خیریه ازجمله  فعالیت‌هایی هستند که به پشتوانه خط فکری که دارند و مسیری که دنبال می‌کنند، می‌توانند فرهنگسازی و انجام کارهای بشردوستانه را در جامعه نهادینه کنند. کمک به خیریه‌ها می‌تواند به لحاظ روانی احساس خوشبختی و مفید بودن در فرد ایجاد کند و استرس را کاهش دهد. خود این موضوع سبب می‌شود فرد و در نهایت جامعه از پرخاشگری به‌دور باشد. این از نظر ما دستاورد بزرگی است. وجود مؤسسه‌های خیریه به از بین بردن فقر از جامعه کمک بی‌بدیلی خواهد کرد و با از بین رفتن فقر، بسیاری از مشکلات یک جامعه حل خواهد شد.
    یکی از اقدامات ارزنده شما در مؤسسه، بازیافت باتری و‌ اهدای عواید‌ آن‌ برای تهیه پروتز دست و پا به نیازمندان است. این طرح به چه شیوه‌ای اجرا می‌شود؟
باتری‌ جزو پرمصرف‌ترین محصولات در دنیاست و تعداد زیادی از آنها مورد استفاده بشر قرار می‌گیرد اما ماهیت شیمیایی باتری‌ها و مواد مصرفی داخل آنها، به‌دلیل تجزیه آرام باتری‌ها در طبیعت، برای حیات انسان و موجودات خطرات بسیاری دارد چرا که هر باتری 100سال طول می‌کشد تا در طبیعت تجزیه شود و این زمان بسیار زیادی است. مهم‌ترین مسئله‌ای که در زمینه باتری با آن مواجه هستیم، فلزات سنگین در آنهاست که منجر به آلودگی خاک، آب و هوا می‌شوند. برای مثال عنصر کادمیم را در نظر بگیرید؛ فلزی سنگین که در ساخت باتری‌ها به‌وفور استفاده می‌شود. هنگامی که باتری در محیط تجزیه می‌شود، این فلز وارد خاک می‌شود و از این طریق به محصولات کشاورزی راه می‌یابد. ما سال‌هاست با جمع‌آوری در بطری و فروش آنها برای نیازمندان ویلچر تهیه می‌کنیم. چندی پیش پس از مطالعه و بررسی بسیار به این فکر افتادیم که با جمع‌آوری باتری‌های استفاده شده و فروش آنها برای بازیافت، هم مسئولیت اجتماعی خود در قبال طبیعت را انجام دهیم و هم با مبلغ بازیافت باتری‌ها برای مددجویان زیر پوشش مؤسسه که نیاز به پروتز داشته باشند پروتز تهیه ‌کنیم تا راحتی را به زندگی آنان بازگردانیم. اشتراک جنس باتری و پروتز که هر دو از فلز هستند نیز دلیل دیگری بر این انتخاب بود. تلاش کرده‌ایم با این‌کار، دین خود را به طبیعت ادا کرده و با تهیه پروتز نیز یادآور پویایی باتری‌ها باشیم. به این منظور مخازن باتری بزرگ طراحی و در مراکز خرید نصب شده است تا افراد باتری‌های مصرف شده خود را درون آنها بریزند. مخازن کوچکی نیز طراحی شده است که در مغازه‌های کوچک، خانه‌ها‌ و... استفاده می‌شود.
     فعالیت خیرخواهانه شما محدود به این مؤسسه است یا در جای دیگری هم مشارکت دارید؟
ما معتقدیم در انجام هیچ کاری یک دست صدا ندارد، به همین‌خاطر یکی از بخش‌های حمایت نیکان، ارائه خدمات رفاهی اداری و کمک به سایر مؤسسه‌هاست. مؤسسه‌ها، نهادها، بیمارستان‌ها و بسیاری مراکز دیگر وجود دارند که به اقلام مصرفی، تجهیزات و ملزومات، لوازم اداری یا ابزار و دستگاه‌هایی نیاز دارند. یکی از شاخه‌های فعالیت خیریه نیکان ماموت کمک به این مؤسسه‌های همکار است که شاید حوزه فعالیت‌شان با ما متفاوت باشد ولی هدف همه یکسان و کمک به افراد نیازمند است. از سوی دیگر گاه مددجویی به چند کمک نیاز دارد، در چنین وضعیتی ما تا آنجا که در توانمان است و قوانین مؤسسه اجازه می‌دهد به او کمک می‌کنیم و برای انجام باقی کار او را به خیریه‌های دیگر معرفی می‌کنیم تا مشکلاتش رفع شود.
    چگونه می‌توان روح کارهای خیر را در جامعه جاری کرد و به‌ویژه نسل جوان را بیش از پیش به انجام کارهایی از این دست سوق داد؟
جواب ساده و آن هم این است؛ با انجام کار خیر. وقتی والدین از کودکی فرزند خود را با انجام کار خیر آشنا کنند، این کار در وجود کودک نهادینه می‌شود. حال اگر بخواهیم روح کارهای خیر را در جامعه بدمیم یا جوانان را به این سو سوق دهیم، باید کار خیر با صداقت و شفافیت انجام دهیم تا جوانان باورمان کنند. مهم باور افراد است که باید به سمت انجام کار خیر متمایل شوند.
    بی تردید سال‌ها فعالیت داوطلبانه در امور خیریه، منجر به ثبت لحظه‌های خاطره‌انگیز بوده، کدام خاطره تا‌کنون در یاد شما ماندگار شده است؟
به‌نظر من تمام لحظه‌های حضور در امور خیر یک خاطره است. سرشار از اشک‌ها و لبخندهاست. وقتی خانه‌ای ساخته می‌شود، همه ما از عمق جان خوشحالیم. وقتی بسته‌های معیشتی به‌دست صاحبانش می‌رسد و آنها برایمان پیغام تشکر می‌فرستند یا دعایمان می‌کنند، روحمان سبک می‌شود. وقتی بیماری از بیمارستان نجات پیدا می‌کند که انگار خودمان سلامت شده‌ایم اما امان از روزی که خبر پرواز ابدی یکی از مددجویان‌مان را بشنویم انگار عزیزمان را از دست داده‌ایم.




 

این خبر را به اشتراک بگذارید