• جمعه 7 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 17 شوال 1445
  • 2024 Apr 26
پنج شنبه 13 بهمن 1401
کد مطلب : 184675
+
-

روایت رومینا گوادالوپه پرز، سفیر بولیوی از سکونت در تهران

ایران را بدون اخبار جعلی باید شناخت

ایران را بدون اخبار جعلی باید شناخت

پریسا  نوری

پیش از آنکه در قامت سفیر بولیوی ظاهر شود، جامعه‌شناس بوده و با دانش عمیقی از فرهنگ، مذهب و آداب و رسوم اقوام کشورمان به ایران آمده است. «رومینا گوادالوپه پرز راموس» که جزو معدود بانوان دیپلمات حاضر در ایران و ازجمله فعال‌ترین آنهاست، در مدت اقامتش در تهران، به چندین استان و شهر کشورمان ازجمله خوزستان، کرمان، یزد، بوشهر، کیش، تبریز، اراک و اصفهان سفر کرده و در دیدار با مقامات استانی خواستار خواهرخواندگی این شهرها با برخی شهرهای کشورش بوده است. این دیپلمات که از کشور چندملیتی بولیوی متشکل از 36قوم و مذهب به ایران آمده، علاقه بسیاری به فرهنگ ما و زبان فارسی دارد و این علاقه‌مندی در روز ملاقاتمان، در پوشش ظاهری خانم سفیر که شالی منقش به خطاطی از اشعار فارسی به سر دارد، هم مشهود است. گفت‌وگوی ما با خانم سفیر را در ادامه بخوانید.

    حدود 3سال است که به‌عنوان دیپلمات در ایران اقامت دارید. به‌عنوان یک زن با ملیت غیرایرانی آیا در این مدت با مشکلی مواجه شده یا با مانعی برخورد کرده‌اید؟
از زمان آغاز به‌کار و تسلیم استوارنامه‌ خود، در مقام سفیر دولت چند ملیتی بولیوی در جمهوری اسلامی ایران، با هیچ مشکلی مواجه نشده‌ام، چه رسد به اینکه با مانعی روبه‌رو شوم. در مقابل، مقامات دولتی همواره با احترام و سخاوت در امور این نمایندگی همکاری داشته و تمام ابزارها و‌ ساز وکارها را تسهیل کرده و به تمام الزاماتی که از طریق یادداشت‌های اداری به وزارت امور خارجه ارسال شده رسیدگی کرده‌اند؛ همین امر در مواردی که درصورت لزوم به‌صورت شفاهی به وزارت امور خارجه ارائه داده‌ام، نیز صدق می‌کند. اینگونه است که اهداف این نمایندگی دیپلماتیک که براساس سیاست خارجی دولت چند ملیتی بولیوی برنامه‌ریزی شده، حاصل می‌شود.
    در مناسبات غیررسمی مردم ایران را چطور دیدید؟
مردم ایران چه در تهران و چه در چندین استان ایران که با آنها معاشرت داشته و رابطه دوستی برقرار کرده‌ام، سخاوتمند و مهربان بوده‌اند. موقعیت‌هایی برای گفت‌وگو و ایجاد صمیمیت با افرادی با موقعیت‌های اجتماعی متنوع در اختیار داشته‌ام و همه آنها دارای شخصیت و شفقت مثال‌زدنی هستند.
    قبل از سفر به ایران گمان می‌کردید کار در این کشور چگونه باشد؟ نظرتان درباره ایران چه بود؟
من به‌عنوان یک جامعه‌شناس مشاغلی داشته‌ و تحقیقات دانشگاهی درباره کشورهای مختلف ازجمله ایران انجام داده‌ام. با توجه به گرایش حرفه‌ای‌ام، همواره کنجکاو بودم از ایران و سایر کشورهای غرب آسیا بازدید کنم، زیرا ژئوپلیتیک، در این نقطه از جهان تعریف شده و در حال شکل‌پذیری است. من همیشه در فکر سفر به آسیای غربی (یا از دیدگاه غربی «خاورمیانه») بودم، زیرا مردم این مناطق با دانش و فرهنگ به بشریت کمک کرده‌اند. مایه تأسف است که بناها و آثار باارزش تمدنی فراوان به‌دلیل جنگ‌های تحمیلی که چندین کشور در این نقطه از کره زمین پشت‌سر گذاشته‌اند، از بین رفته است. تمدن پارسی یکی از قدیمی‌ترین تمدن‌های روی کره زمین است. مردم از سراسر جهان همواره با سفر به این کشور و ازجمله آشنایی با تخت جمشید- که زمانی پایتخت امپراتوری ایران بود- شگفت‌زده می‌شوند. ایران نمادی از تمدن و مملو از جاذبه‌های گردشگری و فرهنگی است. در کل تنوع فرهنگی مردم ایران، شناخت من را درباره این کشور به‌صورت چشمگیری افزایش داده؛ کشوری که دارای فرهنگ چند هزار ساله است و بخشی از قلمرو و یادگارهای باستانی، معماری و طبیعی آن، در فهرست میراث جهانی بشریت قرار گرفته است و من این میراث را به‌عنوان میراث خود باز می‌شناسم.
    قبل از فعالیت به‌عنوان دیپلمات، به ایران سفر هم داشتید؟
بله. من برای نخستین بار زمانی که به‌عنوان نایب‌رئیس مجلس نمایندگان دولت چندملیتی بولیوی خدمت می‌کردم، در پی دعوت سفیر اسبق ایران جناب آقای سیدرضا طباطبایی‌شفیعی برای شرکت در ششمین کنفرانس بین‌المللی در حمایت از انتفاضه فلسطین که در فوریه 2017برگزار شد، به ایران سفر کردم. در این راستا، می‌دانستم که با آمدن به جمهوری اسلامی ایران، می‌توانم بیشتر با واقعیت ایران اخت بگیرم و با آن آشنا شوم؛ نه فقط از طریق کتاب‌هایی که درباره این کشور شگفت‌انگیز خوانده‌ام. من به‌عنوان یک جامعه‌شناس همیشه به روندهای سیاسی و انقلابی که در جهان رخ داده علاقه‌مند بوده‌ام و برایم چالش‌برانگیز بود به سرزمینی بروم که مبارزات اجتماعی و سیاسی گوناگونی به انجام رسانده بود که هدف از آنها گسستن پیوندهای وابستگی به آن قدرت‌هایی بود که ملت‌ها را سرکوب و به آنها تعرض کرده‌اند. من چندین کتاب درباره ایران مطالعه کرده بودم اما هیچ‌چیز قابل مقایسه با زندگی‌کردن در این کشور نیست.
    پس با چنین شناختی حضور در ایران را پذیرفتید؟
بله، به همین دلیل وقتی مفتخر شدم که رئیس‌جمهور برادر «اوو مورالس آیما»، از من خواست سفیر دولت چندملیتی بولیوی در جمهوری اسلامی شوم، با کمال میل پذیرفتم زیرا می‌دانستم که فرصتی برای مطالعه بسیاری از واقعیت‌های غرب آسیا، در اختیارم قرار گرفته است؛ چراکه با حضور در ایران وقایع ژئوپولتیک جهان به‌گونه‌ای متفاوت تجربه می‌شود، زیرا شخص این فرصت را دارد که با آنها زندگی کند و بدون گرفتاربودن در اخبار جعلی که در رسانه‌های قدرت‌های جهان در حال گردش است، این واقعیت را تشخیص بدهد و درک کند.
    در ایران و تهران گردشگری هم داشته‌اید؟
در نخستین سفرم به تهران توانستم از برخی مکان‌های تاریخی و موزه‌ها دیدن کنم، تجربیات خود را با همه مهمانانی که به ششمین کنفرانس بین‌المللی حمایت از انتفاضه فلسطین آمده بودند، به اشتراک بگذارم، دانش خود را غنی‌تر کنم و شور انسانی شهروندان عادی را احساس کنم. هر زمان فرصتی فراهم می‌شد با همدلی و احترام، گفت‌وگوی کوتاهی را با مردم در خیابان‌ها داشتم. درمدت اقامتم در تهران به‌عنوان سفیر، به موزه دفاع‌مقدس، لانه جاسوسی، منزل امام‌خمینی‌(ره) که در آن موزه‌ای از تصاویری از برجسته‌ترین وقایع انقلاب ایران وجود دارد، موزه ملی ایران، کاخ گلستان، کاخ سعدآباد، موزه هنرهای معاصر و...، سر زده‌ام که به شما امکان می‌دهد با بخشی‌هایی از تاریخ، فرهنگ و سیاست آشنا شوید.
    تجربه شخصی‌‌تان از زندگی و کار در ایران چطور بوده است؟
کار در این کشور باعث رشد من به‌عنوان یک انسان شده و به من اجازه داده است تا در تاریخ، فرهنگ و ارزش‌های آن غرق شوم و بالاتر از همه باعث رضایتی در من شده است که مسبب آن مردم ایرانند که سخاوتمندانه و برادرانه و دوستانه، قلب مرا پر از عشق و صمیمیت کرده است. به این ملت فوق‌العاده، سلامی صمیمانه دارم. من در فعالیت‌های گوناگونی با آنها در عرصه‌های مختلف، مشارکت داشته‌ام.
    در مقام سفیر بولیوی، مهم‌ترین اقدامی که تا‌کنون پیش برده‌اید، چیست؟
از زمانی که به‌عنوان سفیر در جمهوری اسلامی ایران مشغول به‌کار شدم، همواره به‌دنبال تقویت روابط دوجانبه بین بولیوی و ایران بوده‌ام و در کنار هم به تفاهماتی رسیده‌ایم که به نفع ملت‌ها و دولت‌های ماست. از این منظر، کار به ابزاری تبدیل می‌شود که پیوند برادری ایجاد می‌کند و اگر خدا بخواهد، در آینده‌ای نزدیک خانه دوستی بولیوی و ایران می‌تواند به واقعیت تبدیل شود. با تمام آنچه گفته شد، باید تأکید کنم که کار در ایران همیشه مایه خرسندی من خواهد بود و از این فرصت استفاده می‌کنم تا از محبتی که مقامات دولت فعلی و نیز دولت قبل به من داشته‌اند، تشکر کنم.
    به‌عنوان یک بانوی دیپلمات در ایران، بزرگ‌ترین آرزویتان چیست؟
بزرگ‌ترین آرزوی من این است که در عرصه بین‌المللی، تلاش‌های دیپلماتیکی که مقامات جمهوری اسلامی ایران انجام می‌دهند، بتواند به‌طور قطع تحریم‌های اعمال شده را بشکند، زیرا این تحریم‌ها اقتصاد را تحت‌تأثیر قرار داده و به آن آسیب می‌زند و زندگی روزمره مردم ایران تحت‌تأثیر آن قرار می‌گیرد.



 

این خبر را به اشتراک بگذارید