مهناز عباسیان- روزنامهنگار
دروغ، خصلتی زشت و ناپسند است که اگر برای فرد عادت شود او را به تباهی میکشاند. اول بیمارش میکند بهگونهای که قدرت تفکر سالم را از او گرفته و فضای خیالی برایش مجسم میکند. در گام بعدی اعتبارش را میگیرد و نگاه بدبینانه دیگران را برایش میخرد. این صفت نکوهیده، آفتی است که اگر خانواده یا جامعه را مورد تهاجم قرار دهد، بذر بیاعتمادی را در اذهان میکارد و سبب میشود آدمها به هم اطمینان خاطر نداشته باشند، در چنین شرایط، زندگی با آدمهایی که دل و زبانشان یکی نیست، عذابآور خواهد بود.
جایگاه دروغگویی در مغز
چرا آدمها دروغ میگویند؟ سؤالی است که برای خیلی از ما پیش میآید و شاید پاسخ درست و قاطعی نتوانیم به آن دهیم. اما با کشف جدیدی که دانشمندان درباره مرکز دروغگویی در مغز بهدست آوردهاند این احتمال میرود که یکی از دلایل اصلی دروغگویی بهعلت وجود این مرکز در مغز باشد. در سال 2003عدهای از روانشناسان و پژوهشگران با استفاده از عکسبرداری و کمکگرفتن از امواج مغناطیس به این حقیقت دست یافتند که فعالیت قسمت قدامی مغز هنگام دروغگویی بیشتر میشود. این اکتشاف اگرچه در نوع خود بینظیر بود اما در واقع 1400سال قبل خداوند در قرآن کریم، آیه 15-14سوره علق به آن اشاره کرده است: «هرگز (این را نداند)، اگر او (از کفر و ظلم و تکذیبش) دست نکشد البته ما موی پیشانیاش (به قهر و انتقام) بگیریم.»
براساس گفته علمای دینی ناصیه در زبان عرب همان جلو و بالاترین قسمت پیشانی است. طبق آزمایشهای انجام شده هنگام دروغ گفتن، مغز انرژی زیادی مصرف میکند. این ثابت میکند که راستگویی باعث افزایش قدرت انرژی مغز میشود. همچنین دانشمندان پس از تحقیقات بیشتر به حقیقت جدیدی دست یافتند. اینکه مغز انسان براساس صداقت و راستی طراحی شده است و دروغگویی فشار زیادی به مغز وارد میکند.
کودکم دروغ میگوید
دروغ گفتن صفتی نیست که از زمان تولد همراه ما باشد، انسان در بدو ورودش به این دنیا پاک و سرشار از صداقت است. آنچه بهصورت خصوصیات رفتاری در ما نشان داده میشود، برگرفته از شرایط محیطی و تربیت خانوادگی است. بهگفته روانشناسان، آغاز دروغگویی از سن 3سالگی است دروغ گفتن بچهها در این مقطع سنی برای سرگرمی و امتحان کردن پدر و مادرهاست. با گذشت زمان او از اطرافیانش الگو میگیرد و این توانایی را پیدا میکند که با متوسل شدن به دروغ، حقیقت را آنطور که میخواهد جلوه دهد. کودک با پا گذاشتن به 5سالگی، میتواند تفاوت بین سخن راست یا دروغ را تشخیص دهد. از این سن است که صفت دروغ در فرد شکل میگیرد و اگر بهصورت عادت درآید به شکل بیماری در فرد پایدار شده و شخصیت کاذب او را میسازد. از 7سالگی بچهها یاد میگیرند که هرکاری که کردند را نباید به پدر و مادر خود بگویند اما چون نوپا هستند از تغییر رنگ صورت و صدایشان میتوان به دروغ آنها پی برد. اینجا خانواده نقش مهمی دارد، پدر و مادرها با رفتارشان میتوانند این صفت را در فرزندانشان ریشهکن یا تقویت کنند. در واقع بچهها از همان دوران کودکی با کمکگرفتن از هوش انتزاعی خود یاد میگیرند که میتواند برای رسیدن به خواستههای خود دیگران را گول بزند. فرار از تنبیه، جلب توجه مواردی است که کودک را ترغیب به تغییر واقعیت میکند. اما با بزرگتر شدن این کار را برای رهایی از تهدید والدین یا مربیان انجام نمیدهد بلکه آن را برای رسیدن به اهداف ثانویه بهکار میبرند. والدین باید توجه داشته باشند اگر بچهها از واقعیت دور شوند به نوعی از سختیهای حقیقت فرار کرده و ساکن دنیای خیالی میشوند. ائمه معصومین(ع) تأکید زیادی بر تربیت سالم و اخلاقی کودکان کردهاند. حضرت علی(ع) میفرمایند: «قلب کودک مثل زمین بکر است که هر چه در آن کاشته شود پرورش مییابد.»
شخصیتشناسی فرد دروغگو
افراد دروغگو شخصیت متزلزلی دارند. آنها در روابط اجتماعی برای بهتر نشان دادن وجه شخصیتی خود و حفظ اعتبارشان به خدعه و نیرنگ متوسل میشوند. اینها کسانی هستند که نیازهای ارضا نشده دارند یا گرفتار حس حقارت هستند. از اینرو با بیان دروغهای پی در پی سعی میکنند به شخصیت پوسیده خود رنگ و لعاب دیگری بدهند. در واقع قصد دارند با وارونه نشاندادن حقیقت وجودیشان، خود را بزرگتر جلوه داده و روی دیگران تأثیر بگذارند.
این نکته را باید متذکر شد که دروغگویی برای بعضیها وسیلهای است تا با کمک آن حسادت و اضطرابشان را کتمان کنند و با گذاشتن نقاب بر سر شخصیت حقیقیاش به یک «خود» کاذب میرسد. اما اوج فاجعه زمانی است که فرد دروغگو، دروغهای خود را باور کند. در این حالت او بالاترین آسیب را به شخصیت خود وارد کرده است. موجب سلب اعتماد اطرافیانش میشود. امام صادق(ع) میفرمایند: «هر کس زیاد دروغ بگوید ارزش و اعتبارش بر باد میرود و ایمانش از بین میرود.»
تأثیر مخرب دروغگویی در خانواده
وقتی حقیقت وارونه میشود
در همینه زمینه :