• یکشنبه 30 اردیبهشت 1403
  • الأحَد 11 ذی القعده 1445
  • 2024 May 19
شنبه 21 آبان 1401
کد مطلب : 176810
+
-

لایق مثل جمشید

«قلی‌خان دزد بود، خان نبود، لابد تو هم اسمشو شنفتی! وقتی سن و سال تو بود به‎‌‎خودش گفت تا آخر عمرم، ببینم می‎‌‎تونم تنهایی هزارتا قافله‌رو لخت کنم. با همین یه‌حرف با جونش وایساد و هزار تا قافله‌رو لخت کرد. آخر عمری پشت دست‌شو داغ زد و به ‎‌‎خودش گفت هزارتا تموم شد، حالا ببینم، عرضه‌شو داری تنهایی یه قافله‌رو سالم برسونی مقصد... نشد...! نشد... نتونست و مشغول‌ذمه‎‌‎ خودش شد. تقاص از این بدتر؟»
جمشید لایق با آن نگاه مانده به افق و دودی که از چوب بلند چپقش به هوا برمی‌خاست با همین صحنه از سریال «روزی روزگاری» نه در 21آبان1388 که برای همیشه در تاریخ سینما و تئاتر ایران ثبت شد. جمشید لایق، اول فروردین1310 در محله راه‎‌‎آهن تهران به دنیا آمد. او یکی از آن جوانان پرشور و شری بود که نامش را در کلاس‎‌‎های هنرپیشگی نوشت و روی صحنه و جلوی دوربین کارگردان‎‌‎های بزرگی رفت. پس از گرفتن دیپلم ادبی به لاله‎‌‎زار و هنرستان هنرپیشگی رفت. علی نصیریان در نخستین جشن بازیگران سینمای ایران از او به‎‌‎خاطر هدایتش به سمت تئاتر، تشکر کرد. در هنرستان درس می‌خواند که شنید استادی آمریکایی به اسم دیوید سن برای آموزش بازیگری به دانشگاه تهران آمده است. او هم آنجا رفت و در همان کلاس‎‌‎های کویین‎‌‎بی بود که با عباس جوانمرد، علی‎‌‎نصیریان، بیژن مفید، جعفر والی، جمیله شیخی، خجسته کیا و بالاخره فهیمه راستکار آشنا شد؛ گروه جوانی که بعدتر با آشنا‌شدن با شاهین سرکیسیان پایشان به خانه او در کوچه رشت باز شد. در همین دوران بود که جلال‎‌‎آل احمد و دکتر امیرحسین جهانبگلو روزی به آنجا رفتند و به آنها پیشنهاد دادند که روی نمایش‎‌‎های ایرانی کار کنند. با همین پیشنهاد، گروه هنر ملی شکل گرفت و نمایش «افعی طلایی» براساس نمایشی از صادق هدایت، نوشته علی نصیریان به کارگردانی عباس جوانمرد نخستین نمایشی بود که این گروه روی صحنه بردند. لایق البته در این میان، ۲سالی برای تکمیل تحصیلات خود در زمینه بازیگری به آمریکا رفت و پس از بازگشت در کنار گروه هنر ملی در اداره هنرهای دراماتیک شروع به‎‌‎کار کرد. او بعدها در دانشگاه تدریس کرد و پس از انقلاب درجه دکترای هنری را از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گرفت. او در فیلم‎‌‎هایی چون «رگبار»، «مسافران»، «کلاغ» و «سگ‎‌‎کشی» بهرام بیضایی، سریال «هزار دستان» و فیلم «خواستگار» علی حاتمی و «دایره مینا»ی داریوش مهرجویی بازی کرد اما آنچه تصویر او را به یادماندنی کرد، نقش قلی‎‌‎خان در سریال روزی روزگاری بود. کم نیستند کسانی که صحنه معروف نان و نمک خوردن او و مراد‌بیک (با بازی خسرو شکیبایی) و دیالوگ نهایی او که خود را معرفی می‎‌‎کرد از بر هستند. جمشید لایق در سال80پسر جوانش هومن را که مانند پدر، راه تئاتر را در پیش گرفته بود، روی صحنه بر اثر سکته قلبی از دست داد و از آن به بعد کمتر در مقابل دوربین و روی صحنه رفت. در نهایت نیز در 21آبان1388در اثر ایست قلبی بعد از یک‎‌‎ماه بستری در بیمارستان قلب تهران درگذشت.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید