چرا باید به استقبال شایسته ۱۳خرداد، روز جهانی دوچرخه رفت؟
محمد درویش/ کارشناس محیطزیست
ماه گذشته میلادی، سازمان ملل متحد با تصویب اکثریت اعضای خویش، برگی دیگر بر شمار روزهای رسمی جهان افزود و برای یکی از اختراعهای بشری که بیش از ۲۰۰سال از تولدش میگذرد، یک روز - سوم ژوئن برابر با سیزدهم خرداد - را انتخاب کرد تا توجه جهانیان را متوجه کاربستِ شایستهتر دوچرخه بهعنوان یک وسیله کارآمد رفتوآمد در سکونتگاههای انسانی کند. در حقیقت به مدد دوچرخه شاید بتوان بیشتر از ساخت دهها پل، بزرگراه، تونل، تقاطع غیرهمسطح و پارکینگ طبقاتی به جنگ ترافیک، آلودگی هوا، کمتحرکی، افسردگی، تغییرات اقلیمی، جزیره گرمایی شهرها و آلودگی صوتی رفت. حمایت از ظرفیتسازی برای ترویج شتابناکتر استفاده از دوچرخه، یعنی حرکت در مسیر نوآوریهای اجتماعی برای مقابله هوشمندانه با غلبه روحیه وندالیسم - بیتفاوتی - و بیکنشی شهروندان در مواجهه با مشکلاتی که روح زندگی در شهرهایی چون تهران، اصفهان، کرج، تبریز، مشهد، اراک، شیراز و اهواز را سالهاست میخراشد و فرسوده میکند. باید یادمان باشد که همه دشواریها و لکنتها از دولتها و نظامهای حاکمیتی نیست؛ درواقع چالش بزرگتر و دلیل توسعهنیافتگی اغلب جوامعی نظیر ایران، ناشی از درک نکردن توانایی مردم در آفرینش نوآوریهای اجتماعی و کنشگری واقعی مدنی است. یک جامعه بالنده، جسور، امیدوار و فرهیخته میتواند حکمرانان را متاثر کرده و آنان را به تحقق مطالبات مردم وادار سازد؛ بهنحوی که حتی در بزنگاههای انتخاباتی دریابند که برای رأی آوردن بیشتر، باید چنین خواستههایی را شعار خود سازند.
هموطن عزیز من و خواننده بزرگوار این ستون در همشهری؛ ما مقصریم که مطالباتی نداریم. ما مقصریم که از قدرت مردم در شکل بخشیدن به آینده بیخبر یا غافلیم و برای رفع مسئولیت همواره مطالباتمان را از حکمرانان مطالبه یا دریوزگی کرده و از قضا چون از موضع قدرت این مطالبات مطرح نمیشود، راه به جایی هم نخواهد برد.
از این رو، ایجاد نهضتی نمادین برای گسترش فرهنگ دوچرخهسواری میتواند آغاز خوبی باشد. بسیاری از کشورهای جهان سالهاست روی ترویج «فرهنگ دوچرخهسواری» کار میکنند؛ مثل دانمارک که دورهای ۴۷ساله را طی کرد تا سرانجام در سال۲۰۱۷ شمار دوچرخهسواران در پایتختش از خودروسوارها سبقت گرفت.
راستی چرا در ایران آنگونه که باید در تحقق این مهم حرکت نکردهایم؟
- زیرا هرکس دوچرخه بخرد، خودرو نمیخرد، وام خودرو نمیگیرد، بیمه خودرو نمیخرد، بنزین نمیخرد، کمتر بیمار میشود، پول پارکینگ نمیدهد، چاق نمیشود و این دستاوردهای ارزشمند با منافع برخی از افراد و گروهها بهویژه در نظامهای سرمایهداری در تضاد است، نیست؟