سالمندی با رسم شکل و نمودار
سال 1410جمعیت سالمند ایران از 14درصد عبور میکند و رسما یک کشور سالمند میشویم
فاطمه عسگری نیا _ روزنامهنگار
9مهرماه هرسال در تقویم به نام سالمندان نامگذاری شده است؛ قشری که بهگفته رئیس مرکز تحقیقات سالمندی دانشگاه علومتوانبخشی و سلامت اجتماعی حالا در سایه عقبافتادگی 50ساله کشور در اجرای برنامههای سالمندی باید با دغدغههای بسیار، این دوره سنی حساس را پشت سر بگذارند. احمد دلبری در آستانه روز سالمند از عملکرد سازمانهای متولی سالمندان در اجرای اسناد بالادستی و سیاستهای ابلاغی رهبر انقلاب و برنامههای توسعه در جمع خبرنگاران گلایه کرد و گفت: دانشگاه توانبخشی و انجمن سالمندی ایران نگران است که دوره سالمندی در کشور تبدیل به یک چالش شود.
از نگرانی و دغدغهای که احمد دلبری از وضعیت سالمندان ایران در آینده دارد، حسامالدین علامه، دبیر سابق شورایعالی سالمندان کشور و پژوهشگر سالمندی و عضو هیأت علمی جهاد دانشگاهی علومپزشکی تهران در گفتوگو با همشهری خیلی بیپرده سخن میگوید: «در سال 98تنها 10درصد جمعیت ایران را سالمندان تشکیل میدادند و پیشبینی میشود در سال 1421سالمندان 20درصد جمعیت کشور را تشکیل دهند و رشد دوبرابری جمعیت سالمندی ایران ظرف 23سال یک رشد منحصر به فرد خواهد بود که قطعا همراه با چالشها و دغدغههای بسیار برای این گروه است.»
او جمعیت کنونی سالمندان ایران را 9میلیون و 200هزار نفر برشمرده و ادامه میدهد: «استانهای گیلان و سیستان و بلوچستان بهترتیب با 15.5درصد و 5درصد جمعیت سالمند پیرترین و جوانترین استانهای کشور را تشکیل میدهند.»
این پژوهشگر حوزه سالمندی در ادامه زنگ خطر بحران سالمندی و ابربحران سالمندی را به صدا درآورده و میافزاید: «ایران از سال 1410شاهد بحران سالمندی و از سال 1418شاهد بحران ابرسالمندی خواهد بود؛ چراکه در سال 1410بیش از 14درصد جمعیت کشور سالمند خواهند بود و از این تاریخ کشور ما بهعنوان یک کشور سالمند مطرح میشود. بازنشستگی متولدان سال 1358در 52سالگی و تحمیل فشار مضاعف یکباره به صندوقهای بازنشستگی کشوری و لشکری، ورود متولدان سال 1350به رده سنی 60سال و تغییر کمی و کیفی ویژگیهای جمعیتی ایران همه و همه دست بهدست میدهند تا سالمندی جمعیت کشور بیش از هر زمان دیگر به چشم بیاید. علامه با بیان این مطلب ادامه میدهد: افزایش تجرد قطعی و کاهش اطرافیان متولدان دهه 50و 60بهخاطر تکفرزندی در کنار ورود 3میلیون زوج نابارور به سن میانسالی از دیگر عواملی است که روند حرکت جمعیتی کشور به سمت سالمندی را افزایش میدهد.
کمبود تختهای آسایشگاهی
جمعیت قابلتوجهی که حالا به سمت سالمندی پیش میروند در آینده با مشکل زیرساختهای رفاهی و اجتماعی ویژه سالمندان نیز روبهرو خواهند بود. علامه ظرفیت مراکز اقامتی خصوصی و هیأت امنایی فعال در کشور را 14هزار و 500مرکز برمیشمارد و میگوید: این امکانات تنها پاسخگوی 2دهم درصد از جمعیت سالمند ما خواهد بود؛ این در حالی است که بررسیها و پژوهشهای انجام شده نشان میدهد گرچه 83درصد سالمندان توانایی زندگی مستقل را دارند، اما 5درصد سالمندان از نظر وابستگی کاملا وابسته در مراقبت هستند و 12درصد بهصورت موردی وابسته خدمات هستند.
زیرساختها برای پیر شدن جامعه آماده نیست
بهگفته این پژوهشگر سالمندی در کشور متأسفانه ما نهتنها نظام مسئولیتپذیری اجتماعی و خدمات داوطلبانه در حوزه سالمندان نداریم، بلکه از بانک زمان و بیمه بانک زمان که بهصورت محلهمحور روند خدماترسانی به سالمندان در آنها رصد میشود نیز خبری نیست تا بتوانیم در قالب یک سامانه مشخص سالمندان و نیازهایشان را شناسایی و بستر خدمترسانی به آنها را فراهم کنیم. او ادامه میدهد: ۵درصد کل مردان و ۷۰درصد کل زنان سالخورده ما بیسواد هستند و درصد بیسوادی در زنان سالخورده روستایی بیشتر است.
البته به اعتقاد او، وضعیت بیمه پایه در سالمندان روستایی بهتر است و در بیمه تکمیلی هم ۳۱درصد سالمندان از این بیمهها استفاده میکنند که باید بیشتر شود: «جمعیت سالمندی که در روستاها زندگی میکنند با دسترسی به بیمه تکمیلی یکسوم کمتر از سالمندان شهری است.»