به بهانه 51سالهشدن فرهنگ معین، نگاهی به زندگی نخستین دانشآموخته دکتری ادبیات فارسی انداختهایم
ارباب واژهها
علی خوشتراش- همشهری آنلاین
فرهنگ فارسی معین معروف به فرهنگ معین یکی از فرهنگهای لغت یکزبانه نامدار و بارز به فارسی است. نویسنده این فرهنگ محمد معین و ناشر آن مؤسسه انتشاراتی امیرکبیر (در تهران) است. «ویرایش متوسط» این فرهنگ نخستین بار در تیرماه سال۱۳۵۱ پس از درگذشت دکتر محمد معین و با کوشش دکتر سیدجعفر شهیدی انتشار یافت. فرهنگ فارسی معین در 6مجلد تدوین شده و بارها، در ایران به چاپ رسیدهاست. این روزها پنجاهویکمین سالروز انتشار این فرهنگ را پیشرو داشتیم و همین، بهانهای شد تا دربارهاش بیشتر بگوییم و بنویسیم.
درباره چاپ یک مجموعه عظیم
عبدالرحیم جعفری در خاطرات خود به مذاکرات اولیه با معین اشاره میکند که قرار بوده این فرهنگ در یک جلد۱۵۰۰ تا ۱۶۰۰ صفحهای چاپ شود که یکهزار تا یکهزار و ۱۰۰ صفحه به لغات و ۵۰۰ تا ۶۰۰ صفحه آن برای اعلام اختصاص داده شود. اما اکنون فرهنگ معین شامل ۳ بخش لغات، ترکیبات خارجی و اعلام آن است که هرکدام از این ۳ بخش، دارای مشخصاتی مثل بخش لغات (شامل مواد، املا، تلفظ، اصل و ریشه، دستور، معانی و مفاهیم، شواهد و امثله، مترادف و متضاد، توضیح و لغات مصوب فرهنگستان) و بخش ترکیبات خارجی (شامل مواد املا، تلفظ، اصل و ریشه، دستور، معانی و شرح اعلام، شواهد، توضیح، تواریخ و نامهای مصوب فرهنگستان) است. بهطور کلی با استفاده از فرهنگ معین میتوان به اطلاعاتی از واژگان و اصطلاحات فارسی (ایرانی، عربی، ترکی، مغولی، هندی و واژگان زبانهای اروپایی مستعمل در فارسی) اعم از فصیح و عامیانه پی برد و از تلفظ، معرفت بر ریشه و وجه اشتقاق و ترکیبات و ترکیبات کلمات آگاهی یافت.
آرزویی که برآورده نشد
معین با اعتقاد بر اینکه هیچ فرهنگ کاملی کار یک تن نباید و نمیتواند باشد، با همکاری گروهی از دوستان فاضل و بالغ بر ۴۰۰دانشجو طی ۲۰سال و با استفاده از ۳۰۰هزار فیش کار تنظیم فرهنگ را به پیش برد. معین برای بیان بهتر تلفظها از حروف لاتین استفاده کرد. محمد معین در پیشگفتار چاپ نخست کتابش تأکید کرده بود که فرهنگ معین وقتی رضایتش را فراهم میکند که دستکم 3بار کاملا ویرایش شود، اما عمرش برای پایان یکبار این فرهنگ هم کافی نبود. بهعلت سکته نابهنگام معین، بخشهای پایانی از اعلام (نشانهها) نیمهکاره ماند که پسازآن بهدست جعفر شهیدی بهفرجام رسید و به آن افزوده شد. فرهنگ معین تنها فرهنگ بزرگی است که دوره 6جلدی آن ارزشمند است؛ چرا که در زمان محمد معین و تصدی نشر بهدست عبدالرحیم جعفری که بانی مالی این کار بود، تنها همین فرهنگ منتشر شد.
نبوغ بالا و اشتیاق به تحصیل
معین بهدلیل استعداد و نبوغ بالا دوره ۶ساله ابتدایی را فقط طی ۲سال در دبستان اسلامی رشت و دوره اول متوسطه را در «دبیرستان نمره۱» رشت به اتمام رساند. بعد برای تحصیل در دوره دوم متوسطه به دارالفنون تهران رفت و در رشته ادبی فارغالتحصیل شد. در اوان تحصیل در دبیرستان، صرف و نحو عربی و بخشی از علوم قدیمه را نزد پدربزرگش نیز فرا گرفت. در سال۱۳۱۰ در دانشسرای عالی در رشته ادبیات و فلسفه علوم تربیتی به تحصیل پرداخت. در سال۱۳۱۳ با نوشتن پایاننامهای به زبان فرانسه در مورد شاعر فرانسوی «لوکونت دو لیل» در رشته ادبیات و فلسفه به اخذ مدرک کارشناسی نایل شد. پس از طی دوره 6ماهه دانشکده افسری احتیاط، 6 ماه اول سال۱۳۱۴ را به خدمت افسری گذرانید و در مهر ماه آن سال به دبیری دبیرستان شاهپور اهواز منصوب شد. پس از 3ماه، به ریاست دانشسرای شبانهروزی اهواز دست یافت و در عین حال عضویت تحقیق اوقاف و ریاست پیشاهنگی و تربیت بدنی استان ششم بهعهده وی بود.
دریافت نخستین دکتری ادبیات فارسی در کشور
در سال۱۳۱۸ به تهران منتقل شد. حین تصدی معاونت و سپس کفالت اداره دانشسراها در وزارت فرهنگ، برای دوره دکتری در ادبیات فارسی در دانشگاه تهران ثبتنام کرد. پس از چندی با حفظ سمت به دبیری دانشکده ادبیات منصوب شد. او در ادامه از پایاننامه دکتری خود با راهنمایی ابراهیم پورداوود با قید «بسیار خوب» پذیرفته شد و محمد معین بهعنوان نخستین دانشآموخته دوره دکتری ادبیات فارسی در ایران شناخته شد.
نخستین رئیس سازمان لغتنامه دهخدا
از آغاز سال ۱۳۲۵ شمسی که چاپ لغتنامه دهخدا طبق قانون، در مجلس شورای ملی آغاز شد، معین به همکاری علیاکبر دهخدا برگزیده شد. در دیماه۱۳۳۴ با موافقت علیاکبر دهخدا، سازمان لغتنامه از منزل شخصی دهخدا به مجلس شورای ملی انتقال یافت و براساس وصیتنامه دهخدا، معین به ریاست امور علمی آن سازمان منصوب شد. در اسفند۱۳۳۶ سازمان مذکور به دانشکده ادبیات دانشگاه تهران انتقال یافت و طبق اساسنامه مصوب شورای دانشگاه، ریاست سازمان لغتنامه بهعهده محمد معین گذاشته شد. وی این سمت را تا آخرین روزی که دچار سکته شد بهعهده داشت.
رفتن به کما و درگذشت
محمد معین در ۹ آذر ۱۳۴۵ پس از بازگشت از ترکیه، در دفتر گروه زبان و ادبیات فارسی سکته کرد و 5سال آخر زندگیاش را در حالت اغما گذراند. او را برای معالجه سال۱۳۴۶ به کانادا منتقل کردند، ولی چون مراقبتهای تیمهای پزشکی آنجا باعث بهبودی او نشد دکتر معین به ایران بازگردانده و در بیمارستان فیروزگر بستری شد. محمد معین در ۱۳تیر۱۳۵۰ در همان بیمارستان درگذشت و طبق وصیتش در آستانهاشرفیه به خاک سپرده شد.
زندگینامه معین
محمد معین در ۹اردیبهشت۱۲۹۷ در رشت به دنیا آمد. پدرش شیخابوالقاسم از روحانیان شهر رشت بود. او که نخستین فرزند خانواده بود، در ۶سالگی مادر و پدرش را در فاصله ۵ روز بهدلیل ابتلا به بیماری حصبه که در آن دوران در گیلان فراگیر شده بود، از دست داد و جد پدریاش شیخمحمدتقی معینالعلما سرپرستی معین و برادر و خواهرش را برعهده گرفت. دکتر معین پیشرفت علمی و معنوی خود را مدیون او میدانست.
معین مورد اعتماد همگان بود
فرهنگ دهخدا، بدون تلاشهای دکتر معین در آن زمان به راحتی قابلانتشار نبود. تحویل میلیونی فیشهای دستنوشته دهخدا به او بیشک به توانایی علمی و مورد وثوقبودن او برمیگردد. دکتر معین در آن دوره از سرآمدان زبان فارسی بهشمار میآمد و این مورد اعتمادبودن تا آن حد زیاد بود که حتی نیما یوشیج پدر شعر نوی فارسی هم اواخر عمر خود وصیت کرد که «امشب فکر میکردم با این گذران کثیف که من داشتهام ـ بزرگی که فقیر و ذلیل میشود، حقیقتا جای تحسر است. فکر میکردم برای دکتر حسین مفتاح چیزی بنویسم که وصیتنامه من باشد. به این نحو که بعد از من هیچکس حق دستزدن به آثار مرا ندارد به جز دکتر محمد معین، اگرچه او مخالف ذوق من باشد. دکتر محمد معین حق دارد در آثار من کنجکاوی کند... دکتر محمد معین که نسل صحیح علم و دانش است کاغذ پارههای مرا بازدید میکند. دکتر محمد معین که هنوز او را ندیدهام مثل کسی است که او را دیدهام. اگر شرعا میتوانم قیم برای ولد خود داشته باشم دکتر محمد معین قیم است. ولو اینکه او شعر مرا دوست نداشته باشد - اما ما در زمانی هستیم که ممکن است همه این اشخاص نامبرده از هم بدشان بیاید. چقدر بیچاره است انسان». همچنین در بخشی از این وصیتنامه آمده است: «دوست ارجمند من، آقای دکتر معین! به ورثه خود وصیت میکنم که تمام فیشها را به شما بسپارند و شما با آن «دیانت ادبی» که دارید همه آنها را عینا به چاپ برسانید؛ «ولوآنکه» سراپا غلط باشد و هیچ جرح و تعدیلی روا ندارید...». به هر حال دکتر معین این وصیت را عملی نکرد، اما وصیت نیما دلیلی بر دانش بالا و صحت اخلاقی دکتر معین در راستای حفظ و اعتلای زبان فارسی است.