اشاراتی در باب حیات علمی و عملی زندهیاد آیتالله سیدجواد حسینیخامنهای
از تبار قدسیان
احمد سینایی، روزنامه نگار
روزهایی که میگذرد، تداعیگر سالروز ارتحال عالم ربانی زندهیاد آیتالله سیدجواد حسینیخامنهای، پدر والاقدر رهبر معظم انقلاب اسلامی، آیتالله العظمی سیدعلی خامنهای است. هم از این روی و در تکریم مکانت والای علمی و عملی آن بزرگ، یادمان ذیل به شما تقدیم میشود. امید آنکه تاریخپژوهان انقلاب اسلامی و عموم علاقهمندان را مفید و مقبول آید.
درنگی در حیات عالمی زاهد و خدوم
زندهیاد آیتالله حاج سیدجواد خامنهای، در پاییز ۱۲۷۴هش، در شهر نجف اشرف به دنیا آمد. خردسال بود که با خانواده به تبریز بازگشت و دوران کودکی وی، مقارن با سالیان مشروطه بود. وی برادر همسر زندهیاد شیخ محمد خیابانی بود و از این طریق، مستقیماً در جریان وقایع این نهضت قرار داشت. هنوز نوجوان بود که پدرش درگذشت. دروس مقدماتی را در تبریز فراگرفت و در سال 1297هش به مشهد رفت. همجواری با حرم رضوی(ع)، زندگی او را وارد مرحله جدیدی کرد. وی پس از درگذشت مادر تصمیم گرفت برای همیشه در مشهد بماند. بعد از حدود 8سال اقامت در مشهد، راهی حوزه علمیه نجف شد و محضر استادانی چون آیات عظام: محمدحسین نائینی، آقاضیاء عراقی و سیدابوالحسن اصفهانی را درک کرد و پس از چند سال حضور در درس آیتالله نائینی، از ایشان اجازه اجتهاد و روایت گرفت و بعد از ۵سال به مشهد بازگشت. پس از درگذشت همسر اول، با خدیجه میردامادی، دختر آیتالله حاج سیدهاشم نجفآبادی میردامادی، ازدواج کرد و صاحب 5 فرزند شد که آیتالله سیدعلی خامنهای دومین آنهاست. او بهرغم آنکه پس از بازگشت از نجف، عالم و مجتهد برجستهای بود، ولی تمایلی به تدریس نداشت و هرگز در طول زندگی، بهدنبال معرفی خویش نبود. وی این روحیه را تا آخر عمر حفظ کرد و حتی در زمانی که فرزندانش رئیس جمهور و نماینده مجلس بودند نیز در همان خانه محقر قدیمی زندگی میکرد و برای زیارت آقا امام رضا(ع) هم با وانت کهنه یکی از دوستان که دنبالش میآمد، به حرم میرفت. آیتالله سیدجواد خامنهای بهرغم این همه دوری جستن از تعلقات دنیوی، از مبارزه با طاغوت غافل نبود و مثل اغلب علمای شیعه، از حاکمیت پهلوی تنفر داشت، بهخصوص که رفتارهای ضددینی رضاخانی را با گوشت و پوست خود احساس کرده بود. ایشان در هیچیک از مراسمهایی که رژیم برگزار میکرد، حتی مراسم موزه آستان قدس رضوی(ع) که بسیاری از موجهین و علما میرفتند، شرکت نمیکرد. آیتالله خامنهای از قدیمالایام، روابط صمیمانهای با امامخمینی(ره) داشت. آشنایی آنها به یکی از سفرهای امام به مشهد در اوایل دوره رضاخانی برمیگشت، که ایشان با واسطه یکی از دوستانش با امام خمینی آشنا شد و او را به منزلش دعوت کرد. در سال۱۳۴۳، زمانی که رژیم پهلوی امام(ره) را به ترکیه تبعید کرد، در اعتراض به این حرکت، نماز جماعت خود در مسجد صدیقیها را تعطیل کرد. این روحانی زاهد و سادهزیست، بعد از ۹۱سال عمر باعزت و ۵۰سال فعالیت تبلیغی و دینی و امامت جماعت، در چهاردهم تیرماه سال۱۳۶۵ درگذشت. امامخمینی(ره) در پیامی ایشان را شخصیتی توصیف کردند که عمری را با تعهد و تقوا و علم سپری کرد. پیکر آیتالله سیدجواد خامنهای، در پانزدهم تیرماه با تشییع باشکوه مردم مشهد و اقامه نماز توسط آیتالله شیخ ابوالحسن شیرازی در جوار مضجع شریف حضرت رضا(ع)، در جنب دارالفیض حرم رضوی به خاک سپرده شد.
پدرم با امام سوابق زیادی داشت
رهبرمعظم انقلاب اسلامی، آیتاللهالعظمی سیدعلی خامنهای، در فرازهایی از خاطرات خویش از سیره پدر ارجمندشان آیتالله سیدجواد خامنهای، به ارتباط دیرین آن زندهیاد با امامخمینی(ره) اشارت بردهاند که مهم روشنگر مینماید: « پدرم با امام سوابق زیادی داشت. از دوران جوانی با ایشان دوست بودند. یکی دوباری که پدرم قم آمدند، با آقای خمینی ملاقات کردند. وقتی که من به منزل امام میرفتم، دو سه جمله با ایشان احوالپرسی میکردیم، که مثلا: اجازه بفرمایید، میخواهم مسافرت بکنم، مشهد بروم، ایشان یک خرده احوال مشهد و احوال پدرم را میپرسیدند. پس از آزادی امام از حبس و حصر هم، وقتی من با پدرم وارد اتاق ایشان شدیم، احساس کردم که ایشان از وضع چشم پدرم قدری ناراحت شدند! امام در این دیدار محبت خاصی به من کردند. وقتی دستشان را بوسیدم، مدتی دست من را نگه داشته و توی دست خودشان فشاری دادند. من احساس کردم محبت، تشویق و اظهار لطف خاصی است...».
در پی رحلت آیتالله سیدجواد خامنهای در تیرماه 1365، امام خمینی(ره) در پیامی به آیتالله سیدعلی خامنهای، مراتب علم و تقوای آن زندهیاد را بهترتیب ذیل ستودند: «بسمهتعالی. جناب حجتالاسلام آقای حاج سیدعلی خامنهای، رئیس محترم جمهور (دامت افاضاته). رحلت والد معظم جنابعالی که عمری با علم و تعهد و تقوا به سر بردند، موجب تأسف گردید. این مصیبت را به جنابعالی و اخوان محترم و خاندان جلیل تسلیت گفته، سلامت و موفقیت آن جناب را از خدای تعالی مسئلت دارم. والسلام علیکم و رحمهالله. ۲۸ شوال المکرم ۱۴۰۶. روحالله الموسوی الخمینی».
به همین مناسبت دفتر بنیانگذار جمهوری اسلامی نیز با انتشار اطلاعیهای، به اعلام مراسم ترحیم برای آن فقید سعید پرداخت: «بهمناسبت رحلت تأسفبار مرحوم حجتالاسلاموالمسلمین آقای حاج سیدجواد خامنهای (قدسسره)، والد ارجمند حضرت حجتالاسلام آقای حاج سیدعلی خامنهای ریاست محترم جمهور (دامتافاضاته)، که عمری را با فضیلت و علم و تقوی در کنار مرقد مطهر حضرت ثامنالائمه (صلوهالله علیه) بهسر بردند، عصر روز سهشنبه، سی شوال المکرم برابر با 17/۴/65 مجلس ختمی از طرف حضرت امامخمینی (مدظلهالعالی) از ساعت ۴ الی ۶ بعدازظهر، در مدرسه عالی شهید مطهری برگزار می شود. انشاءالله تعالی. دفتر امام خمینی».
او و خانوادهاش از حکومت پهلوی بیزار بودند
محمدمهدی عبدخدایی از مبارزان دیرین مذهبی- سیاسی معاصر و فرزند آیتالله شیخ غلامحسین تبریزی است. وی از طریق دوستی پدر با آیتالله سیدجواد خامنهای، از ایشان شناخت و خاطراتی جالبتوجه دارد. شمهای از این گفتنیها، به قرار ذیل آمده است:
«منزل ما، ابتدا در محله آذریها بود. بعد از سال ۱۳۲۲خورشیدی، پدر من منزلی در خیابان حمامشاه، نزدیک حرم خریداری کرد. پس از آن، پدرم امام جماعت مسجد گوهرشاد شد. هماکنون نیز یکی از شبستانهای این مسجد به نام پدرم، با عنوان شبستان تبریزی نامگذاری شده است. برخی دیگر از بزرگان حوزه نیز در مسجد گوهرشاد امام جماعت بودند. در وسط مسجد، مکانی مشهور به مسجد پیرزن وجود داشت که مرحوم شیخ غلامحسین محامی بادکوبهای در آنجا به اقامه نماز میپرداخت. ایشان با پدرم ارتباط نزدیکی داشت. علت این آشنایی نیز شاگردی محضر میرزا مهدی اصفهانی از بزرگان حوزه خراسان در آن زمان بود. پدرم با چند نفر از علمای مشهد، نظیر آیتالله سیدعلیاکبر خویی، آیتالله میرزا حبیبا... ملکی، آیتالله سیدجواد خامنهای -که همه آنها آذریزبان بودند- ارتباط نزدیکی داشتند. پدرم هنگامی که از محله چهارباغ به سمت مسجد گوهرشاد حرکت میکردند، آیتا... سیدجواد خامنهای را ملاقات میکردند و پس از گفتوگویی کوتاه، به حرم مطهر امام رضا(ع) میرفتند. آیتا... خامنهای نیز هربار برای اقامه نماز به مسجد صدیقیها میرفتند، در بین راه سری به منزل ما میزدند. برادر بزرگترم برایم تعریف میکرد، که وقتی رهبر معظم انقلاب به دنیا آمدند، پدرم با مرحوم آیتالله خامنهای در بالاخیابان روبهرو شدند. ایشان به پدرم گفتند: خداوند به من پسری عطا کرده است که اسمش را علی گذاشتهام. پس از آن پدرم را به منزل آیتالله سیدهاشم میردامادی پدرهمسر خود دعوت کردند، تا در گوش مقام معظم رهبری اذان و اقامه بگویند. آیتالله سیدجواد خامنهای عالم بسیار فاضلی بود. یکی از نزدیکان من که کتاب مکاسب شیخ انصاری را نزد 2نفر از بزرگان حوزه مشهد، یکی ایشان و عالم دیگری خوانده بود، خاطرنشان میکرد که قوت علمی آیتا... خامنهای بسیار بالاتر از آن فرد دیگر بوده است. من از ایشان نکات ارزندهای آموختم. با وجود اینکه آن بزرگوار ارتباط اجتماعی زیادی نداشتند، اما مردم ارادت بسیاری به ایشان داشتند. یکی از ویژگیهای فردی آیتالله خامنهای، مخالفت شدیدشان با حکومت پهلوی بود. نهتنها ایشان بلکه همسر و فرزندانشان نیز از حکومت پهلوی بیزار بودند. آیتا... سیدجواد خامنهای، در مسجد صدیقیها امام جماعت بودند. بنده چندین بار پشت سر ایشان نماز خواندم. آن موقع ایشان، هنوز در مسجد گوهرشاد نماز اقامه نمیکردند. نماز ایشان بسیار باشکوه برگزار میشد، بهطوری که همه کسبه آن منطقه، برای اقامه نماز به مسجد صدیقیها میآمدند. هنوز آن شکوه معنوی نماز جماعت آیتا... خامنهای در خاطرم مانده است...».
تجسم تقوا و زهد
مرتضی نجفیقدسی از فعالان فرهنگی کشور، در زمره آنان است که در جوانی به محضر آیتالله سیدجواد خامنهای بار یافته است. وی از سبک زندگی آن زاهد خاکنشین، گزارشی ارائه میکند که بس روشنگر و درسآموز مینماید. شمهای از این روایت، بهترتیب ذیل آمده است:
«حدود 40سال پیش در یکی از سفرها که به مشهد مقدس مشرف شده بودم، توفیقی یار شد تا خدمت یکی از عالمان مهذب و باتقوا شرفیاب شوم. این عالم پرهیزکار، حضرت آیتالله حاج سیدجواد خامنهای والد بزرگوار رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیتالله خامنهای (مدظلهالعالی) بود. خانهای که این روحانی وارسته در آن میزیست، منزلی بسیار ساده، قدیمی و با امکانات محدودی بود. در وهله اول بسیار متعجب شدم که ایشان با اینکه فرزندان نامداری دارد و حداقل یکی از آنها رئیسجمهور کشور است و دیگران نیز هر کدام دارای مقامات و مراتبی هستند، معذلک در چنین خانهای محقر و در یک اتاق کوچک ۹ متری، در کنار انبوهی از کتابهای بسیار قدیمی زندگی میکند و عجیبتر آنکه این پیرمرد و پیرزن سالخورده، خدمتکاری نداشتند و در عین حال با مهمان اینقدر گشادهرو بودند. من خود شرمنده شدم که چرا برای آنها مزاحمت ایجاد کردهام، مخصوصاً وقتی که عیال ایشان سینی چای را در دست گرفته و با زحمت از پلههای طبقه پایین به بالا میآمد، تا از مهمان پذیرایی کند. به هر حال صفا و سادهزیستی آنها بسیار مرا تحتتأثیر قرار داد. در این دیدار ایشان توصیه فرمودند که هر وقت برای زیارت حضرت امام علیبنموسیالرضا(ع) به مشهد مشرف میشوید، سعی کنید از زیارت جامعه کبیره غافل نشوید و این را هم مطمئن باشید که حضرت به عموم زائرین نظر لطف دارند و زائری نیست که از زیارت مشهد مقدس بیبهره برگردد. در مراتب علمی آیتالله سیدجواد خامنهای، همین بس که ایشان از 3مرجع عظیمالشأن در نجف اشرف، یعنی حضرات آیات عظام میرزا محمدحسین نائینی، سیدابوالحسن اصفهانی، شیخ محمدحسین غرویاصفهانی (مشهور به کمپانی) اجازات اجتهاد متعددی دریافت کردند. ایشان پس از مراجعت از نجف، در مشهد مقدس اقامت میکنند و در مسجدجامع گوهرشاد و مسجد صدیقیها در بازار فرشفروشها در نزدیکی حرم مطهر، اقامه نماز جماعت میکردند و از آنجا که در زهد و قداست برای عموم متدینین شناخته شده بودند، بسیاری از مومنین مشهد در نماز جماعت ایشان حاضر میشدند.
یکی از مراتب قداست ایشان، رعایت بسیاری از مستحبات بود. بهعنوان نمونه وقتی در نماز جماعت ایشان شرکت کردم، با عمامه مشکی و نماد سیادت بودند، ولی در منزل با عمامه سفید در اتاق کتابخانهشان نشسته بودند و چون بسیار تعجب کردم، از ایشان پرسیدم: حضرت آقا شما که سیدهستید، چرا عمامه سفید بر سر گذاشتهاید؟ ایشان پاسخ دادند: استحباب در این است که انسان، همیشه یک دستار سفیدی بر سر داشته باشد و من چون سیدهستم، هرگاه بیرون و به مسجد میروم، با عمامه مشکی میروم، ولی به محض اینکه به خانه میآیم، عمامهام را عوض میکنم و عمامه سفید را بر سر میگذارم... این ماجرا نمونهای از رعایت مستحبات توسط این عالم مهذب بود و از مراتب زهد و قناعت ایشان هم حرفهای زیادی هست که مطلب به درازا میکشاند...».