نگویید هوا گرمه
میثم قاسمی
رفتم توی مغازه؛ همین بقالی محل یا به قول امروزیها «سوپرمارکت». آقای مغازهدار با صورتی برافروخته نشسته بود پشت دخل و زیرزبانی چیزی میگفت. سلام کردم، سر تکان داد. 2تا جنسی که لازم داشتم را برداشتم و رفتم برای حسابکردن که دیدم فحشهای ناجوری را همینطور پشت سر هم قطار کرده و زیر لب تکرار میکند. راستش خیلی هم عجیب نیست که این روزها آدمها اعصاب نداشته باشند. هزار و یک گرفتاری روی سر هر آدمی ریخته که شاید تحمل یکیشان هم از عهده یک نفر خارج است. با این حال پیش خودم فکر کردم اگر حرفی بزنم، شاید فضا عوض شود. اما چه میشود گفت که طرف مقابل، عصبانیتر نشود؟ ریسک بزرگی است. موضوعات عمومی که میشد با آنها سر صحبت را باز کرد و چند دقیقهای حرف زد، حالا تبدیل به بمبهای خطرناکی شدهاند که هر لحظه احتمال انفجارشان میرود و نمیتوانی حدس بزنی قدرت تخریبشان چقدر است. احساس کردم کمخطرترین موضوعی که میتوان دربارهاش حرف زد، گرمای طاقتفرسای هوا است که هنوز به میانه تابستان نرسیده، همه را کلافه کرده. اما نگو مشکل جناب مغازهدار اتفاقاً همین گرما است. آخر آدم چطور باید حدس بزند طرف مقابلش با دمای هوا دعوایش شده؟
خلاصه که 2کلمه گفتم «چقدر گرمه!» باور کنید همین 2کلمه، نه بیشتر و نه کمتر که آقای بقال، ناگهان مثل آتشفشانی فوران کرد «...های...ی....» و همینطور کلماتی را پشت سر هم بر زبان آورد که خب قطعاً نمیتوان آنها را در هیچ رسانهای نوشت. در مقابل، من همینطور هاج و واج با دهان نیمهباز مانده بودم که کاسب محل دارد به کی فحش میدهد؟ انتظارم زیاد طول نکشید. ایشان در پایان فحشهایش با حالتی عصبانی گفت: «...ها رفتن اقلیمرو دستکاری کردن، هوا گرم شده. دارم خفه میشم.» با حالتی نیمهترسیده، فرمایشاتش را تأیید کردم، کارت کشیدم و سریع از مغازه بیرون زدم.
در طول راه تا خانه به این فکر میکردم که بلانسبت شما، مخاطب ناسزاهای آقای مغازهدار چه کسانی بودند؟ اصلاً آن بخش فحشکاری را رها کنیم. واقعیت این است که حرف مرد بقال، درست بود. گرمای این روزهای جهان که بشر را عاجز کرده، ناشی از تغییر اقلیم است؛ اما چه کسانی اقلیم را تغییر دادند؟ غیر از این است که خود ما انسانها این کار را کردیم؟ چرا الان یقه همدیگر را میگیریم یا به موجودات خیالی بدوبیراه میگوییم؟ مگر کسی غیر از ما توانایی تولید این همه گاز گلخانهای را داشته؟ همه ما به اندازه خودمان سهمی در این وضعیت داریم و در مقابل مسئولیتی. اولویت عموم انسانها در تمام دوران، محیطزیست نبوده و نتیجه، چیزی شده است که امروز میبینیم. راهکار برونرفت از وضعیت فعلی نه ساده است و نه کوتاهمدت، اما اگر هرچه زودتر تصمیم جدی نگیریم، اوضاع سختتر میشود. از همه این حرفها گذشته، بهنظر میرسد حرفزدن درباره دمای هوا هم حساسیت برانگیز شده و بهتر است چیزی در اینباره نگویید.