آوارگی؛ میراث انقلابهای عربی
سیاوش فلاحپور/ خبرنگار:
خودسوزی محمد بوعزیزی، جوان 27ساله تونسی در 7سال قبل، از دید بسیاری از نویسندگان و روشنفکران جهان عرب، مقدمهای بود برای پایان عصر دیکتاتوریهای عربی که طی دهههای گذشته کشورهای خود را از حرکت در مسیر توسعه باز داشته بودند. اگرچه در آن روزها، رویاهای آزادی، عدالت، پیشرفت و... بیش از هر چیز در سطح رسانههای عربی دیده میشد اما اکنون با گذشت 7سال بهنظر میرسد مهاجرت و آوارگی تنها میراث بهجا مانده از انقلابهای عربی است. اگرچه پایان بخش قابلتوجهی از درگیریهای نظامی در کشورهایی نظیر سوریه و عراق، زمینه را برای بازگشت آوارگان فراهم کرده اما با وجود این، آمار و ارقام کمیساریای عالی حقوق بشر در سازمان ملل ازپناهجویان عربی همچنان بسیار چشمگیر و ناامیدکننده است.
لیبی در سالهای بعد از جنگ داخلی این کشور دروازهای برای مهاجرت دریایی آوارگان به اروپا بوده است؛ آوارگانی که خطر ربودهشدن توسط قاچاقچیان انسان یا حتی غرقشدن در دریا را برای فرار از ناامنی کشورهای خود به جان میخرند. تصاویر و خبرهای منتشر شده از مرگ مهاجران در راه سواحل اروپا بارها افکار عمومی را تحتتأثیر خود قرار داده است. فدریکا موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در اینباره گفته است: تنها روش جلوگیری نهایی از این معضل انسانی، کمک به بازگشت امنیت به کشورهای جنگزده خاورمیانه و آفریقایی است.
سوریه:
سوریه با بیش از 5میلیون آواره در صدر کشورهای عربی قرار دارد که از موج انقلابهای عربی آسیب دیده است. اعتراضات مدنی مردم این کشور تنها بعد از 3ماه در پی دخالت نیروهای خارجی وارد فاز مسلحانه و تروریستی شد و به این ترتیب موج آوارگی شهروندان سوری از اوایل سال 2012شکل گرفت. این موج تا اواخر سال 2015سیر تصاعدی چشمگیری داشت اما همزمان با شکست گروههای مسلح تروریستی و بازپسگیری مناطق سقوطکرده توسط دولت، روند بازگشت سوریها، البته با سرعت بسیار پایینی آغاز شده است.
یمن:
انقلاب یمنیها اگرچه در پی شکست مقاومت علی عبدالله صالح خیلی زود به نتیجه رسید اما دخالتهای عربستان در ساختار قدرت، بعد از کنارهگیری صالح، این کشور را به سوی جنگ داخلی و در نهایت تجاوز خارجی هدایت کرد. با توجه به وضعیت محاصره همهجانبه این کشور و عدمدسترسی مناسب نهادهای مدنی بررسی تعداد معتبر مهاجرین و آوارگان کار سختی است اما با وجود این، آمار و ارقامی که در سال 2015منتشر شده بیانگر مهاجرت بیش از 2میلیون یمنی است.
لیبی:
درحالیکه درگیریهای نظامی عراق و سوریه بعد از گذشت چندین سال رو به پایان است و رهبران این کشورها برای نابودی تروریسم جشن گرفتهاند، هنوز خبری از خاتمه ناآرامیها در لیبی نیست. جنگ داخلی این کشور میان قذافی و مخالفان با حمایت غرب از سال 2011آغاز شد اما مرگ دیکتاتور نقطه پایانی بر این جنگ نبود و لیبی طی سالهای گذشته به صحنهای برای رویارویی قدرتهای منطقهای و بینالمللی تبدیل شده است. از سوی دیگر موقعیت جغرافیایی لیبی و نزدیکی این کشور به اروپا باعث شد از زمان آغاز درگیریها، بسیاری از آوارگان از این کشور بهعنوان دروازهای برای ورود به آبهای اروپا استفاده کنند؛ امری که بررسی آمار دقیق مهاجرین لیبیایی (و نه آفریقایی) را تا حدودی مشکل کرده است. براساس گزارش روزنامه لوموند، 2میلیون شهروند لیبی در نتیجه درگیریهای داخلی دست به مهاجرت زدهاند.
عراق:
اگرچه عراق پیش از دیگر کشورهای عربی و در پی تجاوز نظامی آمریکا در سال 2003موج گستردهای از مهاجرت به کشورهای همسایه خود را تجربه کرده بود (بهطور مشخص اردن و سوریه) اما با وجود این از گزند ناامنیهای ناشی از انقلابهای عربی دور نماند و آشوب ایجاد شده در سوریه، فضا را برای افزایش تحرکات نظامی گروه تروریستی داعش در داخل عراق نیز مهیا کرد. به این ترتیب بعد از سقوط موصل در سال 2014، موج دوم آوارگی بیش از 3میلیون عراقی برای فرار از خلافت داعش آغاز شد؛ درحالیکه اینبار و باتوجه به ناامنی سایر کشورهای منطقه، مقصد بسیاری از آوارگان، اقلیم کردستان بود.