2پسر جوان بر سر اختلافات مالی در مقابل پارکی در مشهد درگیر شدند و یکی از آنها با ضربه چاقو دیگری را به قتل رساند.
به گزارش همشهری، حوالی نیمهشب شنبه به قاضی محمود عارفیراد، بازپرس جنایی مشهد گزارش شد که جوانی 25ساله که در جریان یک درگیری با ضربات چاقو مجروح شده بود، در یکی از بیمارستانها جانش را از دست داده است.
بهدنبال این تماس، قاضی جنایی به همراه تیمی از کارآگاهان راهی بیمارستان شدند. بررسیها نشان میداد که مقتول ساعاتی قبلتر و در مقابل پارکی در منطقه قاسمآباد با جوان دیگری درگیر شده بود که در جریان این درگیری با ضربات چاقو مجروح و به بیمارستان منتقل شده بود. ضارب نیز همزمان با این اتفاق گریخته و این شاهدان بودند که با پلیس و اورژانس تماس گرفته و ماجرا را گزارش کرده بودند. با حضور تیم جنایی در محل حادثه معلوم شد که قاتل و مقتول هر دو 25ساله بودند و از مدتی قبل با هم دچار اختلاف حساب شده و یکی از آنها به دیگری بدهکار شده بود. به همین دلیل در شب حادثه با هم در مقابل پارک قرار گذاشته بودند که به اختلافات شان پایان دهند اما در آنجا با هم درگیر شده و در این درگیری، یکی از آنها به قتل رسیده بود. با این اطلاعات قاضی عارفیراد دستور انتقال جسد به پزشکی قانونی را صادر کرد و تیمی از کارآگاهان تحقیقات برای دستگیری قاتل را آغاز کردهاند.
دستور بازداشت یک آشنا در پرونده قتل دختر 5ساله
تحقیقات در پرونده قتل مرموز دختری 5ساله در پایتخت با شناسایی متهمی تازه وارد مرحلهای جدید شد.
به گزارش همشهری، رسیدگی به این پرونده از روز شنبه نهم اردیبهشت شروع شد. آن روز گزارش مرگ دختری خردسال که در بیمارستانی در پایتخت بستری بود به قاضی محمد وهابی، بازپرس ویژه قتل اعلام و تحقیقات در اینباره آغاز شد. آثار سوختگی و کبودی روی دستها و پاها و قسمتهای دیگر بدن این دختر وجود داشت و نشان میداد که او بر اثر شکنجه و ضربه به سر به قتل رسیده است. در ادامه بررسیها مشخص شد که پدر و مادر کودک جدا از هم زندگی میکنند و یک شب پیش از فوت کودک، مادر پیکر نیمه جان او را به درمانگاهی در پردیس منتقل کرده و با تشخیص پزشک، دختربچه برای ادامه درمان به بیمارستانی در تهران انتقال یافته بود. با این حال تلاش برای نجات او بیفایده بوده و وی جانش را از دست داده بود. نخستین فردی که پلیس به تحقیق از او پرداخت مادر کودک بود. وی گفت: من و شوهرم با وجود داشتن دختری 5ساله از چند وقت قبل با یکدیگر دچار اختلافات شدیدی شده بودیم و جدا ازهم زندگی میکردیم. او ادامه داد:من خانهای در پردیس اجاره کرده بودم و با دخترم زندگی میکردم. یک روز شوهرم که در پاکدشت زندگی میکرد سراغم آمد و گفت دلش برای دخترمان تنگ شده است و چون خیلی التماس کرد دخترم را به او دادم تا به خانهاش ببرد اما صبح روز بعد، زمانی که از خانه بیرون رفتم تا زبالهها را جلوی در خانه بگذارم پیکر نیمه جان دخترم را دیدم که جلوی در افتاده بود. این زن ادامه داد: با دیدن او وحشت کردم. آثار کبودی و سوختگی روی پای دخترم دیده میشد و او را به بیمارستان رساندم اما فوت شد و آنطور که گفتهاند او شکنجه شده و بهدلیل ضربه مغزی جانش را از دست داده بود. من احتمال میدهم که دخترم توسط پدرش به قتل رسیده است. در ادامه پدر دختربچه بازداشت شد و اما خودش را بیگناه دانست. او گفت: یا همسرم دخترمان را کشته و حالا میخواهد به گردن من بیندازد و یا فردی آشنا که به خانه همسرم رفتوآمد میکرد جانش را گرفته است. او ادامه داد: آن فرد آشنا چند روز قبل به من پیام داد که بهزودی دخترم را به مرکز نگهداری اطفال در بهزیستی میسپارد. من در این مدت دخترمان را ندیدهام و آن شب هم بهدنبال او نرفتم، همسرم دروغ میگوید. در ادامه بازپرس جنایی تهران دستور بازداشت مادر را هم صادر کرد اما او اصرار داشت که شوهرش قاتل است. اما اظهارات ضدو نقیض مادر موجب شد که احتمال قتل از سوی فرد آشنا که به خانه مادر کودک رفتوآمد میکرد قوت یابد. از طرفی مادر برای اثبات حرفش درباره اینکه دخترش را تحویل پدر داده مدرکی نداشت. او همچنین مدعی بود که فرد آشنا به خانهاش رفتوآمدی ندارد اما در ادامه بررسیها معلوم شد که او دروغ میگوید و فرد آشنا بارها به خانه او رفتوآمد میکرده است. از همه مهمتر اینکه وقتی مأموران برای تحقیق از فرد آشنا به خانهاش رفتند، معلوم شد که او بعد از قتل دختربچه فراری شده و به خانهاش نرفته است. همه اینها باعث شد تا فرضیه اینکه وی در قتل دختربچه نقش دارد پررنگ شود و در این شرایط بازپرس جنایی دستور بازداشت وی را صادر کرده و جستوجو برای دستگیری او ادامه دارد.
نجات پیش از اجرای حکم
طناب دار بر گردن مردی که 7سال قبل مرتکب قتل شده حلقه زده بود و او در آستانه قصاص قرار داشت اما درست در لحظات آخر اولیای دم مقتول او را بخشیدند تا به زندگی برگردد.
به گزارش همشهری، این پرونده جنایی اواسط سال 94در رفسنجان به جریان افتاد. ماجرا از این قرار بود که در جریان درگیری بین 2نفر یکی بهدست دیگری به قتل رسید و متهم دستگیر و به قصاص محکوم شد. این رأی مدتی بعد در دیوان عالی کشور تأیید و به اجرای احکام فرستاده شد.
از همان زمان متهم به قتل و نزدیکانش تلاشهای زیادی برای جلب رضایت اولیای دم انجام دادند اما این تلاشها به جایی نرسید. سرانجام روز اجرای حکم فرا رسید. پیش از آنکه محکوم به قصاص پای چوبه دار برود بار دیگر مسئولان اجرای احکام تلاش کردند تا شاید آنها حاضر به بخشش قاتل شوند اما آنها گفتند رضایت نمیدهند. در این شرایط بود که قاتل پای چوبه دار منتقل شد و طناب به گردنش انداخته شد. چند لحظه بیشتر تا زمان اجرای حکم باقی نمانده بود اما درست در همان لحظات اولیای دم اعلام کردند قاتل را بخشیدهاند. در این شرایط بود که طناب دار از گردن قاتل باز شد و او نجات یافت. به گفته ایمان شهسواری، دادستان عمومی و انقلاب رفسنجان، با گذشت اولیای دم، جوان محکوم به قصاص از جنبه عمومی جرم محاکمه خواهد شد.
دو شنبه 26 اردیبهشت 1401
کد مطلب :
160804
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/mZKwp
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved