گزارشی از یک روز کاری در نخستین بیمارستان کاملا زنانه استان البرز
در این بیمارستان زنها همه کارهاند
معصومه حیدریپارسا
مقابل پزشکی از جنس خودش نشسته بود. خوشحال بود که دیگر خجالتکشیدن از مطرحکردن بیماریاش، مانع درمانش نیست و در یک محیط کاملا زنانه میتواند بدون هیچگونه استرسی از مشکلات جسمیاش حرف بزند. حس درک مشترک همراه با امنیت و آرامش؛ همان چیزی که سالها در انتظارش بود. و حالا در بیمارستانی که تمام کارمندانش زن هستند ـ از خدمه گرفته تا پرستاران، رزیدنتها، پزشکان، تکنیسینهای اتاق عمل، متخصص بیهوشی و... ـ احساس راحتی میکرد؛ آن هم در بیمارستانی که تا همین چند روز پیش تنها صدایی که در آن طنینانداز میشد صدای گریه نوزادان تازهبهدنیاآمده بود اما حالا تبدیل شده به نخستین بیمارستان جامع زنان در استان البرز.
با اینکه یک ساعتی از ظهر گذشته اما بیمارستان تقریبا شلوغ است. هر چه به سالنهای اصلی بیمارستان نزدیکتر شوید حضور زنان محسوستر میشود؛ بیشتر از آن چیزی که انتظارش هست! پرازدحامترین بخش، سونوگرافیاست. شهرزاد که همراه مادرش در نوبت سونوگرافی ایستاده میگوید: «با اینکه بیش از یک ساعت است که منتظر هستیم این وقتگذاشتن ارزش دارد؛ چون تا به حال هر جا که برای انجام سونوگرافی مراجعه میکردم به این دلیل که پزشک، آقا بود از ادامه درمان منصرف میشدم تا اینکه متوجه شدم در این بیمارستان همه کارها توسط پزشکان زن انجام میشود و بیمارستان، زنانه شده است (باخنده)».
در راهروهای بزرگ بیمارستان، زنان و خیلی از کادر درمانی و بیمارستانی با خیالی آسوده و بدون نگرانی از نداشتن حجاب، در رفتوآمد هستند. صفیه که مادرش را از کمالشهر کرج برای درمان بیماری کبد چرب بستری کرده است میگوید: «روز اول برایم بسیار جالب بود که از پزشکان و کادر درمان گرفته تا خدمه، همه خانم باشند. از اینکه پرسنل این بیمارستان زن هستند احساس راحتی دارم». مینا که از محمدشهر برای جراحی استخوان پایش که از چند جا شکسته به بیمارستان آمده است میگوید: «2سال پیش که جراحی کردم هزاربار مردم و زنده شدم. پزشکم آقا بود و هنگام معاینه، آنقدر معذب بودم که حد نداشت اما این بار واقعا مشکلی ندارم».
شادی 24ساله است و سالهاست که با بیماری زنان دستوپنجه نرم میکند. میگوید: «از قزوین آمدهام؛ چون میخواستم دکتر خانم عملام کند. طی این 2سال چند بار هم به مطبهای خصوصی یا بیمارستانهای دولتی مراجعه کردهام، اما هر بار که متوجه میشدم پزشکی که قرار است معاینه و جراحیام کند مرد است منصرف میشدم و این موضوع کلی به ضررم تمام شد؛ چرا که بیماریام پیشرفت کرد، تا اینکه از طریق یکی از دوستانم شنیدم که این بیمارستان راهاندازی شده. به اینجا مراجعه کردم و یک پزشک زن معاینهام کرد. از همه مهمتر اینکه هنگام جراحی هم تمام افرادی که در اتاق عمل حضور داشتند ـ از پرستار گرفته تا پزشک جراح ـ همگی زن بودند و این به من حس راحتی میداد. فردا هم مرخص میشوم».
صدف متقی که سابقهای 38ساله بهعنوان پرستار بخش زنان دارد میگوید: «با اینکه هماکنون تمام کادر پزشکی زن هستند، بازهم بیماران به محض اینکه وارد اتاق عمل میشوند نوعی نگرانی و خجالت از احتمال حضور پزشک مرد دارند و بارها از پرستاران در اینباره پرسوجو میکنند. جالب اینکه وقتی پرستاران به بیماران زن اطمینان میدهند که تمام پرسنل اتاق جراحی زن هستند بهوضوح میتوان آرامش را در چهرهشان دید».
در ایستگاه پرستاری چند پرستار دور هم نشستهاند و گزارش وضعیت بیماران را یادداشت میکنند. هرازگاهی پرستار یا پزشکی از اتاق بیماران بیرون میآید و نکتهای را به همکارانش گوشزد میکند. سرپرستار یکی از بخشها میگوید: «رضایتمندی از حضور کادر درمانی زن باعث ارتباط خوب بین بیمار و کادر بیمارستان شده و این موضوع در روحیه بیماران هم تأثیر مثبت داشته است؛ ضمن اینکه این موضوع، کار پزشکان و کادر درمان را هم راحتتر کرده است. بههرحال پرستاری سرشار از استرس و تنش است اما برای ما هم راحتتر شده است که با جنس خودمان سروکار داشته باشیم». البته او میگوید که برخی از کارها مانند جابهجایی بیماران کار سختیاست که معمولا در بیمارستانها توسط خدمه مرد انجام میشود ولی اینجا با توجه به اینکه همه زن هستند، جابهجاییها سخت شده است و خیلی از خدمه با کمردرد و پادرد مواجه شدهاند. برای رفع این مشکل، بیمارستان بهدنبال خرید برانکاردهاییاست که حمل بیمار با آنها راحت باشد و فشار از روی پرسنل برداشته شود.
رفتوآمدها در طبقهای که اتاق عمل قرار دارد بیشتر از سایر طبقات است. پشت در اتاق عمل، زنی که طول و عرض سالن را بالا و پایین میرود و قدمهایش را میشمارد توجهم را جلب میکند. اضطراب از پس نگاهش که به در اتاق عمل چشم دوخته، موج میزند. کمی آنطرفتر زن دیگری تسبیح دست گرفته و زیر لب دعا میخواند. برایشان زمان به کندی میگذرد. میگوید: «دخترم چند ساعت پیش در مسیر دانشگاه تصادف کرده و او را به اینجا آوردهاند». در همین حال و احوال در اتاق عمل باز میشود و 2زن با مانتوهایی به رنگ آبی روشن دختر بیمار را درحالیکه رنگ به رخساره ندارد با دستانی که چندان هم تنومند نیست از روی برانکارد به تخت جابهجا میکنند و پزشک هم دستور انتقال به بخش عمومی را میدهد و به خانواده از رفع خطر خبر میدهد.
به هر یک از 4طبقه ساختمان تازهتاسیس که قدم میگذارید حضور زنان را بیشتر احساس میکنید؛ چراکه از کادر پزشکی گرفته تا خدمه، همگی خانم هستند. در همین حین زنگ بخش پرستاری به صدا درمیآید. پرستار با عجله به سمت اتاق بیمار میرود. سرم به نیمه رسیده است و بیمار درد شدیدی در قسمتی از دستش که سوزن سرم در آن فرورفته، احساس میکند.
پرستار درحالیکه سوزن را جابهجا میکند، میگوید: «نگران نباش! دستات را تکان دادهای و سوزن را درآوردهای» و خیال بیمار و همراهش را راحت میکند.
بخشی برایمادران پرخطر
مادران پرخطر، یعنی بانوان بارداری که وضعیت جسمی آنها پرخطر تلقی میشود و زایمانشان باید با نهایت احتیاط و حضور متخصص زنان در رشتههای مختلف و متخصصان رشتههای غیرجراحی شامل کودکان، داخلی و سایر رشتهها انجام شود. اینجا بخشی نیز به این مادران تعلق گرفته است. یکی از متخصصان بیماریهای زنان به وجود پزشکان جوان اشاره میکند و میگوید: «معتقدیم که پزشکان زن نیز میتوانند همانند متخصصان مرد از پس خدمات پزشکی برآیند. چیزی که ما میبینیم این است که هیچ کمبودی در این زمینه وجود ندارد و در واقع با اطمینان خاطر میگویم که در همه بخشهای این بیمارستان متخصصان خوبی گرد هم آمدهاند. مهمتر از همه اینکه نخستین مرکز درمان ناباروری دولتی هم در این مجموعه قرار دارد و تعداد قابلتوجهی از زوجین نابارور، با کمترین هزینه درمان شدهاند».
زایمان در آب
با اینکه بیمارستان کمالی یک مرکز جامع است که تمام تخصصهای پزشکی مورد نیاز برای زنان را پوشش میدهد، بیشتر مردم، آن را به دلیل داشتن کادر پزشکان و جراحان متخصص در بخش زنان و زایمان میشناسند. بخش زایمان هم البته حسابی پرجنبوجوش و پررفتوآمد است. اتاق زایمان در آب هم یکی از جاهای جالب توجه این بخش است. این اتاق با الگوبرداری از مجهزترین بیمارستانهای دنیا و مطابق با استانداردها آغاز به کار کرده است. اینطور که سیدهرقیه میرمجیدی ـ رئیس بیمارستان ـ توضیح میدهد، این اتاق طوری طراحی شده است که همسر یا افراد مورد علاقه مادر، میتوانند بدون واردشدن به اتاق زایمان، در کنار مادرباردار باشند. او میگوید: «معتقدیم که این همراهی برای مادر از نظر روحی بسیار مطلوب و خوشایند است». کمی که میگذرد صدای گریه فرشته کوچکی در سالن طنینانداز میشود و به دنبال آن پرستاری نوزادبهبغلگرفته از اتاق عمل خارج میشود و نوزاد را درون چرخ کوچکی میگذارد تا به بخش نوزادان منتقل شود.
بخش مراقبتهای ویژه، میزبان نوزادان
سالها انتظار تولد فرزندش را کشیده است. دوران بارداری را با همه مشکلاتش گذرانده و برای داشتن یک نوزاد سالم، به هر پزشک و متخصصی مراجعه کرده است؛ خلاصه به هر دری زده تا نوزادش سالم به دنیا بیاید. اما در ماه آخر بارداری و با وجود همه مراقبتها، نوزادش دچار مشکل شده و زودتر از موعد به دنیا آمده است؛ بهاصطلاح صاحب نوزاد نارس شده است. همهساله تعداد زیادی نوزاد نارس و بیمار در بخش مراقبتهای ویژه نوزادان بستری میشوند که برای والدین و بهویژه برای مادر، واقعهای پرتنش تلقی میشود؛ چراکه تولد نوزاد نارس با بستریشدن او و جداییاش از خانواده همراه است. بخش مراقبتهای ویژه کودکان یکی از همین بخشهاست که میزبان نوزادانی بسیار کوچک و دوستداشتنیاست؛ نوزادانی که تحت مراقبتهای ویژه قرار گرفتهاند تا حالشان مساعد شود. سمیرا ـ مادر یکی از نوزادان تازهمتولدشده ـ میگوید: «بعد از گذشت 4سال باردار شدم و پس از 26هفته با پارهشدن کیسه آبم، پزشکان تشخیص دادند که فرزندم باید متولد شود. دخترم آنقدر کموزن بود که امیدی به زندهماندنش نبود اما خوشبختانه با مراقبتهای پرستاران این بخش، اکنون دوماهه شده و حال مساعدی دارد». در گوشهای دیگر از بیمارستان اتاقی قرار دارد که توجه هر بینندهای را جلب میکند؛ اتاقی برای آموزش مادران. دکتر میرمجیدی در این باره میگوید: «در اینجا به زنان و خانوادههایشان آموزشهایی برای داشتن زایمان طبیعی داده میشود تا از نظر روحی و روانی زایمان طبیعی را بپذیرند. اغلب زنان برای اینکه نمیخواهند درد را تحمل کنند زایمان طبیعی را قبول ندارند اما باید بدانند که زایمان طبیعی، یکی از پروسههای فیزیولوژیک بدن است. مادران با آموزشهایی که قبل از بارداری و طی دوران بارداری میبینند زایمان آسان و بیخطری خواهند داشت».
یکی دیگر از خصوصیات این بیمارستان، اجرای طرح بیمارستان دوستدار کودک و مادر در آن است و تمام زنان باردار در مورد فواید و مزیتهای شیردهی آموزش میبینند. حتی به مادران برای شروع شیردهی ظرف نیمساعت پس از تولد کمک داده میشود تا روش درست شیردهی و تداوم آن را یاد بگیرند؛ حتی اگر باید از نوزاد خود جدا باشند.
در راهروهای بزرگ بیمارستان زنان و خیلی از کادر درمانی و بیمارستانی با خیالی آسوده و بدون نگرانی از نداشتن حجاب در رفتوآمد هستند. صفیه که مادرش را از کمالشهر کرج برای درمان بیماری کبدچرب بستری کرده است میگوید: «روز اول برایم بسیار جالب بود که از پزشکان و کادر درمان گرفته تا خدمه همه خانم باشند»