چرخش قطبنمای جهانی بهسوی دمشق
کشورهایی که طی 10سال گذشته جزو اردوگاه مخالفان بشار اسد و بهدنبال براندازی حکومت او بودهاند، اکنون بهدنبال از سرگیری روابط با سوریه هستند
سال2011 بسیاری از رسانهها و تحلیلگران، کار دولت سوریه را تمامشده میدانستند. اجماع بزرگ قدرتهای جهانی و منطقهای همزمان با سقوط دومینویی دولتهای عربی در شمال آفریقا، این گمانه را تقویت میکرد که دمشق قادر نیست در درازمدت مقابل چنین موج فراگیری مقاومت کند. بر این اساس، حتی بسیاری از کشورهایی که سقوط دولت و هرج و مرج در دمشق را برای امنیت و ثبات بینالمللی نگرانکننده میدانستند، بهتدریج برای جا نماندن از موجی که آمریکا و چند کشور دیگر در جهان به راه انداخته بودند به اردوگاه مخالفان بشار اسد پیوستند. اما معادلات میدانی همه را غافلگیر کرد. مقاومت جدی دولت سوریه، حمایت همه جانبه محور مقاومت از دمشق و در ادامه، ورود بازیگران بینالمللی مانند روسیه، استراتژی آمریکا و متحدانش را برای شمال خاورمیانه و شرق دریای مدیترانه عملا زمینگیر کرد.
این نخستین بار پس از پایان جنگ سرد بود که اجماع گسترده قدرتهای غربی همراه با متحدان منطقهای آنها، نهتنها بینتیجه مانده بلکه با شکستی بزرگ روبهرو میشد. عبدالباری عطوان، سردبیر روزنامه رأی الیوم در اینباره میگوید: بحران سوریه را از بابت مداخله مستقیم قدرتهای جهانی میتوان الگویی کوچک از یک جنگ جهانی دانست؛ جنگی که بعد از آن، محور ناتو برای نخستین بار پس از جنگ سرد متزلزل شد. اردوگاهی که در آغاز دهه میلادی گذشته برای براندازی دولت اسد و ایجاد بحران در سوریه شکل گرفته بود، 3بلوک اصلی داشت: آمریکا، اروپا و متحدان منطقهای (اتحادیه عرب به همراه ترکیه). اگرچه بلوکهای یادشده در آن زمان برای اتخاذ مواضع افراطی علیه دمشق از یکدیگر سبقت میگرفتند، اما حالا با گذشت 10سال و درحالیکه ثابت شده امکان سقوط دولت سوریه وجود ندارد، رویکرد متفاوتی را نسبت به دمشق در پیش گرفتهاند. در این میان، آمریکا نسبت به سایر متحدانش، آمادگی کمتری برای پذیرش واقعیت و تغییر سیاستهای پیشین خود نشان داده است.
آمریکا؛ بلاتکلیفی در قبال سوریه
از سال2011 تاکنون، هر سه رئیسجمهور آمریکا (اوباما، ترامپ و بایدن) با قاطعیت از سقوط بشار اسد و تغییر در سوریه سخن گفتهاند، اما اندیشکدهها و حتی رسانههای بزرگ این کشور طی سالهای اخیر مواضع متفاوتی را درباره سوریه بیان میکنند؛ مواضعی که بهطور خلاصه عبارت است از ضرورت کنار آمدن با واقعیت و اصلاح اشتباهات گذشته. در تازهترین مورد، آدام لامون، سردبیر نشریه نشنال اینترست، در مقالهای به صراحت از رهبران آمریکا خواسته تعارف را کنار گذاشته و استراتژی جدیدی را برای سوریه تعریف کنند. او در این مقاله که بازتاب گستردهای در رسانههای آمریکا داشته، مینویسد: «اکنون بدون هیچ شک و تردیدی میتوان گفت اسد در قدرت باقی میماند و گزینه نظامی علیه او شکست خورده است، اما آمریکا با پافشاری بر مواضع بینتیجه پیشین، عملا دچار انفعال شده و صحنه سوریه را به رقبای خود مانند ایران و روسیه واگذار کرده است. این در حالی است که حتی متحدان اروپایی آمریکا هم بهتدریج در مواضع خود نسبت به دمشق نرمش نشان داده و برای احیای نقش پیشین خود در سوریه آماده میشوند.» هماکنون مهمترین ابزار آمریکا برای تأثیرگذاری در بحران سوریه، تحریمهای سزار است؛ تحریمهایی که اگرچه تاکنون خسارتهای عمدهای بر اقتصاد سوریه تحمیل کرده، اما بدون شک در درازمدت تأثیر خود را از دست خواهد داد. شبکه الجزیره با اشاره به این موضوع، پیشبینی میکند که دولت بایدن، با استفاده از گزینه تحریم بهعنوان اهرم فشار، مذاکره با اسد را آغاز کرده و سیاست رسمی براندازی را پشت سر بگذارد. واشنگتن طی ماههای گذشته خط لوله گاز عربی را که گاز مصر را به اردن، سوریه و لبنان میرساند، از تحریمهای سزار مستثنی کرده و به این ترتیب برای بار اول اجازه داده سوریه بخشی از یک پروژه اقتصادی بینالمللی باشد.
اروپا؛ امید به حضور در بازسازی سوریه
کشورهای اروپایی در موضعگیری نسبت به سوریه شاهد نوعی دوگانگی هستند و کشورهای حاشیهای و کماثر این قاره طی سالهای قبل بهتدریج فرایند بازگشت به دمشق و عادیسازی روابط خود را با دولت سوریه آغاز کردهاند. هماکنون سفارتهای 5کشور اروپایی بلغارستان، قبرس، مجارستان، یونان و اتریش در دمشق فعال هستند و انتظار میرود این تعداد طی سالهای آینده بیشتر شود. به نوشته روزنامه رأیالیوم، این کشورها از ابتدا با سیاستهای سران ناتو در قبال سوریه موافق نبودند و آن را به ضرر منافع ملی خود میدانستند. در واقعیت نیز مبالغه نیست اگر این کشورها را بزرگترین قربانیان اروپایی پیامدهای بحران سوریه بدانیم؛ از حرکت میلیونی آوارگان بهسوی مرزهای اروپا گرفته تا از دست رفتن بازارهای سنتی منطقه، تشدید بیکاری و افزایش قیمت انرژی. از سوی دیگر اما قدرتهای برتر اروپا همچنان دستکم در اعلام مواضع رسمی، بر رویکرد پیشین خود علیه سوریه پافشاری میکنند. انگلیس، فرانسه و آلمان همچنان دولت سوریه را فاقد مشروعیت دانسته و انتخابات اخیر این کشور را بیاعتبار میدانند، اما این، تمام واقعیت نیست. به گزارش نیویورکتایمز، سازمان اطلاعات آلمان از سال2018 تماسهای خود را با دولت سوریه از سر گرفته است. افزایش کمکهای انسانی و حتی از سرگیری فعالیت خطوط هوایی دمشق- برلین را هم میتوان یکی دیگر از نشانهها، مبنی بر تغییر سیاست آلمان نسبت به سوریه دانست. اگرچه آلمان در این مسیر پیشتاز است، اما رسانههای اروپایی از تمایل رهبران فرانسه و انگلیس برای تغییر وضعیت روابط با سوریه نیز خبر میدهند. بهگزارش شبکه یورونیوز، برخی از قدرتهای اروپایی نسبت به از دست رفتن فرصت بازسازی سوریه احساس نگرانی میکنند. این در حالی است که احتمال حضور چین، روسیه و ایران در اقتصاد پس از جنگ سوریه روزبهروز بیشتر میشود.
اعراب و ترکیه؛ عبور از مرحله براندازی
مواضع جهان عرب در قبال بحران سوریه، فراز و فرودهای فراوانی را پشتسر گذاشته است. این کشورها که زمانی تا اخراج نمایندگان رسمی سوریه از اتحادیه عرب و به رسمیت شناختن دولت فرضی معارضان پیش رفته بودند، حالا یکی پس از دیگری برای بازگشایی سفارتهای خود در دمشق و از سرگیری روابط با بشار اسد ابراز آمادگی میکنند. بدون شک پیشگام موج تغییر مواضع جهان عرب در قبال سوریه، امارات بوده است. مکالمه تلفنی محمد بنزاید، ولیعهد ابوظبی با اسد در سال2019 و همچنین سفر عبدالله بن زاید، وزیر خارجه امارات به دمشق در سال2021 را میتوان نقطه عطفی مهم در عبور جهان عرب از مرحله براندازی دولت سوریه به شمار آورد. علاوه بر امارات، کشورهای سودان، بحرین، مصر و حتی اردن هم طی یکسال گذشته گامهای مهمی برای عادیسازی روابط خود با دولت سوریه برداشتهاند. این در حالی است که کشورهای الجزایر، عمان، عراق و لبنان از ابتدا با موجسازی جهانی آمریکا علیه سوریه همراهی نکردند. همچنین پیشبینی میشود در آینده نزدیک، عربستان سعودی نیز به سیاستهای 10ساله خود نسبت به دمشق پایان دهد و رسما شکست پروژه براندازی در این کشور را بپذیرد. از سوی دیگر اما ترکیه و قطر را میتوان آخرین پایگاههای معارضان سوریهای بهحساب آورد؛ 2کشوری که نقشی بیبدیل در حمایت مالی، تسلیحاتی و لجستیک از گروههای تروریستی فعال در خاک سوریه ایفا میکردند. اگرچه ترکیه و قطر هنوز از مواضع پیشین خود نسبت به دولت بشار اسد دست نکشیده و از مخالفان او میزبانی میکنند، اما نشانههای متعددی مبنی بر تمایل آنها به از سرگیری روابط با دمشق دیده میشود. ازجمله این نشانهها میتوان به ابراز تمایل دولت قطر برای مشارکت در بازسازی سوریه و همچنین تمایل آنکارا برای کاهش بار سنگین پناهجویان سوریهای بر اقتصاد ترکیه اشاره کرد.