در باغ گواوا
علیاصغر محمدخانی - معاون فرهنگی و بینالملل شهر کتاب
با «کران دسای» در سال۲۰۱۸ در جشنواره ادبی پراگ آشنا شدم که از مهمانان این جشنواره بود و در یک هتل اقامت داشتیم. بانویی آرام، صمیمی، فکور و ساده بود و در هندوستان به دنیا آمده و بعد به آمریکا مهاجرت کرده بود. گپ و گفتهای فراوانی درباره ادبیات داستانی جهان ، هندوستان و ایران داشتیم. آشنایی چندانی با ایران و ادبیات داستانی ایران نداشت. به ترجمه چند اثر او به زبان فارسی اشاره کردم و لزوم ارتباطات بیشتر او با مخاطبان آثارش. استقبال کرد و قراری برای سفر به ایران گذاشتیم که با شرایط کرونایی در جهان روبهرو شدیم. کران دسای، زاده سوم سپتامبر ۱۹۷۱،نویسنده زن هندی است. او در هند، انگلستان و آمریکا تحصیل کرده است. دسای با رمان میراث گمشدگی در سال۲۰۰۶ جایزه بوکر را برد. این اثر با عناوین «میراث شکست»، «میراث سراب»، «میراث از دست رفته» و «میراث گمشدگی» با مترجمان متفاوت به فارسی ترجمه و منتشر شده است. کران پس از دریافت جایزه بوکر، رمان میراث گمشدگی را به مادرش تقدیم کرد. آنیتا نیز تاکنون 3 بار نامزد جایزه بوکر شده، اما موفق به دریافت این جایزه نشده است. دسای تا ۱۵سالگی در هند به سر میبرد. پس از آن، برای ادامه تحصیل به انگلستان رفت و هماکنون در نیویورک آمریکا زندگی میکند. بهتازگی کتاب «جار و جنجال در باغ گواوا» با ترجمه فروغ پوریاوری و به همت نشر ثالث منتشر شده است. «سامپات چاولا» در دوره قحطی، در خانوادهای نسبتا غیرمعمول و در شهری متفاوت از سایر شهرها به دنیا آمد. پس از سالها شکست در مدرسه، شکست در کار و گذراندن روزهایش با رویاپردازی، بهنظر نمیرسد که آینده درخشانی در انتظار «سامپات» باشد. تا اینکه او روزی از یک درخت «گواوا» بالا میرود و به شکلی ناگهانی و غیرمنتظره بهعنوان مردی مقدس به شهرت میرسد و باعث شکلگیری آشوبی در شهر کوچک خود میشود. زائران در اطراف درخت «سامپات» گرد هم میآیند، جاسوسان و سوداگران به شهر سرازیر میشوند و با گذشت زمان، همهچیز فقط بیشتر و بیشتر از کنترل خارج میشود.