• یکشنبه 30 اردیبهشت 1403
  • الأحَد 11 ذی القعده 1445
  • 2024 May 19
دو شنبه 24 آبان 1400
کد مطلب : 145493
+
-

ادغام یا انحلال؟

آیا برگشت بخش بین‌الملل به جشنواره فجر معنایی جز تعطیل شدن جشنواره جهانی فجر دارد؟

ادغام یا انحلال؟

 سعید مروتی- روزنامه‌نگار

محفلی برای اقلیتی که سر سفره‌ای مجلل نشسته بودند یا فستیوال معتبری که از فیاپف رده A گرفته بود؟ تصمیم بر ادغام جشنواره جهانی فیلم فجر با جشنواره ملی که در بهمن برگزار می‌شود بازگشت به عقب است یا رونقی بیشتر به این رخداد می‌دهد؟ از بین بردن دستاوردها یا جلوی ضرر را از هر جا بگیری منفعت است؟  این احتمالا مهم‌ترین دو قطبی شکل گرفته در این ایام در حوزه فرهنگ و هنر است. موافقان و مخالفان همچنان در رسانه‌ها مشغول توضیح دادن مواضع‌شان هستند و هر کسی از منظری ماجرا را تحلیل می‌کند.
   جشنواره جهانی فیلم فجر، بعد از نخستین دوره‌اش که به شکل غریبی آشفته و بی‌برنامه بود، به مرور ساختار پیدا کرد و با برنامه‌ای مشخص و معین پیش رفت؛ جشنواره‌ای که البته مخاطب جشنواره ملی فجر را نداشت و فضایش تا حدودی گلخانه‌ای بود. محفلی که منتقدان جشنواره جهانی به آن اشاره می‌کنند از همین‌جا می‌آید. اینکه جشنواره جهانی بیشتر یک دورهمی دوستانه بوده است. در نگاهی رادیکال‌تر جشنواره جهانی فیلم فجر با جشنواره جهانی فیلم تهران مقایسه شده است. جشنواره معتبر دهه 50 که از نظر گستره، تأثیر‌گذاری و فیلم‌های مهمی که در آن به نمایش درمی‌آمد، احتمالا مهم‌ترین فستیوال بین‌المللی برگزار شده در ایران است. ایرادی که معمولا به جشنواره جهانی فیلم فجر گرفته می‌شد دامنه محدود و مشخص مخاطبانش بود؛ اینکه هر سال گروهی تقریباً ثابت در پردیس چهارسو گرد هم می‌آمدند و فیلم‌هایی که اغلب خارجی هم بودند می‌دیدند، نسخه‌هایی باکیفیت از کلاسیک‌ها را تماشا می‌کردند، کارگاه‌هایی هم برگزار می‌شد و در حاشیه و متن جشنواره گپ و گفت‌هایی هم صورت می‌گرفت.

   اگر اینها را با زمانی که بخش بین‌الملل در حاشیه جشنواره فجر برگزار می‌شد و برای هیچ‌کس مهم نبود که چه فیلم‌هایی به نمایش درمی‌آید و همه‌‌چیز تحت‌الشعاع بخش مسابقه سینمای ایران قرار داشت مقایسه کنیم، به این نتیجه می‌رسیم که جهانی فجر دستاوردهایی داشته است. نظم، سازوکار، انسجام در برگزاری و تلاش برای رعایت استانداردهایی که قبلاً و در قالب بخش بین‌الملل اهمیت چندانی برای برگزار‌کنندگان نداشت، وجه تمایزی را رقم می‌زد که در نهایت به گرفتن رده A از فیاپف منجر شد. یک جشنواره باکلاس که البته مخاطبان محدودی داشت؛ مخاطبانی محدود اما منسجم و وفادار. جشنواره جهانی فیلم فجر دست اندرکاران و کارمندانی هم داشت که در طول سال یا در ماه‌های منتهی به برگزاری جشنواره مشغول به‌کار می‌شدند. بخشی از داستان موافق‌ها و مخالفت‌ها هم از همین‌جا شروع می‌شد. آنها که داخل گود بودند به‌شدت از جهانی فجر دفاع می‌کردند و بیرون گود مانده‌ها فستیوال را رانتی و بی‌کارکرد می‌نامیدند.

    از لحظه انتشار خبر ادغام جشنواره جهانی با جشنواره ملی فجر، شاهد صف‌آرایی این دو گروه مقابل یکدیگر بوده‌ایم. مخالفان جشنواره جهانی از تصمیم رئیس سازمان سینمایی استقبال کرده و همان حرف‌های همیشگی را با چاشنی اتهام به برگزار‌کنندگان مطرح کرده‌اند و کارمندان و دست‌اندرکاران جشنواره جهانی هم به از دست رفتن یک شبه دستاوردها اشاره می‌کنند و بیش از هر چیز به از ‌دست رفتن تنها فستیوال رده A خاورمیانه. تا امروز بیشتر مدافعان جشنواره جهانی را کسانی تشکیل داده‌اند که از این فستیوال ارتزاق می‌کردند و گروه مقابل هم تمام انتقادها را به‌حساب مرثیه‌خوانی برای جمع شدن سفره‌ای گذاشته‌اند که گروهی محدود بر سر آن نشسته بودند و اجازه نمی‌دادند دیگران هم یک گوشه کار را بگیرند. طوری که به‌نظر می‌رسد عده‌ای از مخالفان جشنواره جهانی با منطق «دیگی که برای من نمی‌جوشد» به میدان آمده‌اند. تأکید فراوان بر هزینه بالای برگزاری جشنواره جهانی فجر هم بیشتر از همین منظر مورد اشاره قرار گرفته است. در مورد هزینه‌ها می‌شود به برخی جشنواره‌های داخلی اشاره کرد که به‌مراتب بی‌کارکرد‌تر از جهانی فجر بوده‌اند ولی کمتر مورد انتقاد قرار گرفته‌اند.

   اینکه جشنواره جهانی فجر دستاوردهایی داشته یا صرفاً یک دورهمی دوستانه بوده محل مناقشه است و دعوای میان مدافعان و مخالفان همچنان در رسانه‌ها جریان دارد. اما قاعدتاً نباید در مورد آنچه با ادغام جهانی با جشنواره ملی فجر رخ خواهد داد شبهه‌ای وجود داشته باشد. احتمال اینکه معجزه‌ای رخ دهد و بخش بین‌الملل زیر سایه سنگین بخش مسابقه سینمای ایران قرار نگیرد، تقریباً غیرممکن است. این را تجربه سالیان گذشته می‌گوید. جشنواره فیلم فجر ذاتا رخدادی ملی است و از همان ابتدا تمرکزش بر تولیدات داخلی بوده و مردم هم بیشتر از فیلم‌های ایرانی استقبال کرده‌اند. به همین دلیل بازگشت بخش بین‌الملل به جشنواره فجر، بیشتر شبیه انحلال جهانی فجر است تا ادغام؛ حتی اگر به‌گفته مدیران سینمایی نامش این نباشد‌. به هر حال در عمل همین اتفاق رخ خواهد داد.

  به‌عنوان فردی که یکی دو باری انتقاد‌های تندی از شیوه برگزاری جشنواره جهانی فجر داشته‌ام و این فستیوال را آنقدر‌ها که کارمندانش می‌گویند گل و بلبل نمی‌دانم، معتقدم تصمیم سازمان سینمایی شتابزده بوده است. همچنان پای تمام انتقادهایی که از جشنواره جهانی داشته‌ام ایستاده‌ام ولی راهش این نبود. با این شیوه برخورد بعید است دستاوردی حاصل شود. اگر هم درجه A جهانی فجر از بین برود، فشار مضاعفی بر مدیران سینمایی وارد خواهد شد که یک جشنواره معتبر بین‌المللی را تعطیل کرده‌اند. این فشار الان هم وجود دارد و به‌نظر، حاشیه و جنجالی بی‌موردی می‌رسد که می‌شد به آن دامن نزد. می‌شد کل ساختار را ویران نکرد و به اصلاحش پرداخت.
 اگر جهانی فجر، «دورهمی چارسو» بود؛ اگر گروهی بی‌دلیل در آنجا مسئولیت داشتند و بی‌جهت حقوق می‌گرفتند بی‌آنکه خروجی مشخصی داشته باشند و اگر رویکرد فستیوال با اهداف فرهنگی دولت همخوانی نداشت، همه اینها را می‌شد اصلاح کرد. به‌عنوان یکی از منتقدان جشنواره جهانی فجر، آنقدر کم حافظه نشده‌ام که از یاد برده باشم بخش بین‌الملل جشنواره فجر در کل دهه80 و اوایل دهه 90 چقدر خنثی و حاشیه‌ای زائد بر اصل بود. بازگشت به آن دوران نامش هر چه باشد اصلاح نیست؛ ویرانی است.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید