• شنبه 1 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 11 شوال 1445
  • 2024 Apr 20
چهار شنبه 19 آبان 1400
کد مطلب : 145208
+
-

سهامداران به چه معترضند؟

نگاه
سهامداران به چه معترضند؟

سروش خسروی‌؛  دبیر گروه اقتصاد

در روزهای اخیر اظهارنظرهای مقامات وزارت اقتصاد و بازار سرمایه، درباره صعودی ‌بودن روند بورس و در سود بودن سهامداران، مورد اعتراض طیف وسیعی از سهامداران قرار گرفته است. 2هفته پیش امیرهامونی، مدیرعامل فرابورس در یک برنامه تلویزیونی اعلام کرد: افرادی که از بهمن‌ماه سال ۹۹ در بورس سرمایه‌گذاری کرده‌اند، به‌رغم ریزش‌های بازار، تا‌کنون بازده مناسبی کسب کرده‌اند. دیروز هم، احسان خاندوزی، وزیر اقتصاد در مجلس با ارائه آماری مناقشه‌برانگیز از رشد 300هزار واحدی شاخص بورس، در ماه‌های اخیر سخن گفت؛ آماری که به‌نظر می‌رسد از دقت چندانی برخوردار نیست و موجب زبانه‌کشیدن بیشتر آتش اعتراض‌ها در فضای مجازی شد. حال برای درک ماهیت اعتراض‌ها باید دقیق شویم و ببینیم سهامداران و سرمایه‌گذاران بورس به کدام‌ بخش از این آمار و ادعاها اعتراض دارند؟
نخستین محل نزاع متناسب نبودن روند نوسان منحنی شاخص، با عملکرد سبد سهام سرمایه‌گذاران است. آنچه به‌عنوان شاخص کل بورس در رسانه‌ها و نزد اغلب فعالان بازار سرمایه شناخته می‌شود، درواقع شاخص قیمت و بازده نقدی است؛ یعنی در دل این شاخص، علاوه بر نوسان‌ قیمت سهام شرکت‌ها، میزان سود شرکت‌ها هم اثرگذار است؛ ضمن اینکه در این شاخص، نوسان قیمت سهام شرکت‌های بزرگ بورس، نسبت به شرکت‌های کوچک‌ اثر بیشتری برجای می‌گذارد. این موضوع خود به محل مناقشه بسیاری از فعالان بازار سرمایه تبدیل شده و بسیاری از آنان دولت و نهاد ناظر بازار سرمایه را به شاخص‌سازی، از طریق هدایت قیمت سهام شرکت‌های بزرگ، متهم می‌کنند؛ موضوعی که البته، هم در رد و هم در تأیید آن، مستندات بسیاری می‌توان ارائه کرد.
اما محل مناقشه مهم‌تر و اتفاقا پنهان از نظر سرمایه‌گذاران و سیاستگذاران، تغییر استراتژی عموم سرمایه‌گذاران خرد در بورس است. در 2سال گذشته بسیاری از سرمایه‌گذاران بورس، تحت‌تأثیر رکوردشکنی‌های مکرر شاخص و صعود عجیب و غریب قیمت سهام شرکت‌ها، به کسب سود از محل نوسان‌گیری روی آورده‌اند؛ درحالی‌که در سال‌های دورتر، بسیاری از سرمایه‌گذاران فعال در بورس به کسب سود از محل سود نقدی توزیع شده در مجامع تمایل بسیاری نشان می‌دادند. همین استراتژی متفاوت، از یک‌سو، حضور سرمایه‌گذاران و سهامداران را در بازار سهام شرکت‌های مختلف پایدارتر کرده و از سوی دیگر، موجب شده بود، نوسان‌های مقطعی در قیمت سهام شرکت‌ها چندان مورد اعتراض قرار نگیرد.
در دوره اخیر، تغییر ذائقه از سرمایه‌گذاری بر مبنای مولفه‌های بنیادی به سرمایه‌گذاری براساس داده‌های تکنیکالی موجب شده هر نوسانی در قیمت سهام شرکت‌ها، به محل اعتراض سهامداران کم‌طاقتی تبدیل شود که در رؤیای کسب سودهای آنچنانی، فرش زیرپای خود را هم برای حضور در بورس فروخته‌اند؛ غافل از اینکه، استراتژی‌ برگزیده‌شان، اساسا راهبردی پرریسک است و طبیعتا ریسک سود یا زیان این دسته در بازار سهام را هیچ‌ دولتی، در هیچ‌یک از بازارهای سرمایه دنیا، تضمین نمی‌کند.
اما حالا فرض کنید، اگر راهبرد بخشی از سهامداران برای سرمایه‌گذاری در بورس بر مبنای مولفه‌های بنیادی تغییر کند، در این شرایط وضع متفاوتی را شاهد هستیم. طبق آمارهای موجود، رکوردهای کسب درآمد در شرکت‌های فعال بورس، ظرف نیمه نخست امسال، شکسته شده و مجموع درآمد این شرکت‌ها نسبت به پارسال تا دوبرابر افزایش یافته است، از طرف دیگر هم به‌دلیل رشد سود و هم به‌دلیل کاهش قیمت سهام، نسبت قیمت به درآمد بسیاری از صنایع بورس، به محدوده‌های جذابی برای سرمایه‌گذاران فاندامنتال رسیده است.
این موارد نشان می‌دهد آنچه موجب اعتراض است با تغییر استراتژی سرمایه‌گذاری می‌تواند به محل تامل برای خرید و سرمایه‌گذاری تبدیل شود. درواقع با تغییر نگاه می‌توان از موقعیت جهنم به وضعیت بهشت تغییر موضع داد؛ البته به شرطی که مواردی نظیر حد ضرر را هم درنظر بگیریم؛ زیرا نمی‌شود در بورس سرمایه‌گذاری کنیم، اما حد ضرر نداشته باشیم. بورس جای تعصب ورزیدن به عقیده و اعتقاد به سهام شرکت‌ها نیست، بلکه از یک جایی به بعد باید پیاده شویم و قطار سهام دیگری را سوار شویم.

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :