• یکشنبه 30 اردیبهشت 1403
  • الأحَد 11 ذی القعده 1445
  • 2024 May 19
چهار شنبه 19 آبان 1400
کد مطلب : 145199
+
-

توضیح واضحات

نیما حسنی‌نسب

کووید-19،گویا اسم رمز شلیک نهایی بود؛ تیر خلاصی قاطع بر پیکره روال کج‌دار و مریز در نظام تولید و پخش فیلم در ایران و نتیجه محتوم بی‌توجهی محض به سیستم معقول و منطقی «اقتصاد»، «صنعت» و «مشتری» در معادلات سینمایی تمام این سال‌ها. به اغراق‌ها و عددسازی قلابی و تبلیغات مجازی توجهی نکنید؛ برخلاف تصور و محاسبات و امیدواری قبلی، انگار حتی اکران عمومی «قهرمان» فیلم تازه و پر حاشیه اصغر فرهادی هم نتوانست طلسم خاموشی سالن‌های سینما را بشکند و نور و شور و رونق را - امید را - به این سینمای ورشکسته بازگرداند. در سال‌های اخیر بارها از رونق گیشه‌ها و شلوغی پردیس‌های سینمایی خبر و گزارش دیدیم، ولی ته دل‌مان به این خوش‌بینی‌ بی جهت با تردید نگاه کردیم. با چشم غیرمسلح هم می‌شد تشخیص داد که مردم با سینما «قهر» کرده‌ بودند و کرونا و پروتکل‌های الحاقی‌اش، انگار بهترین بهانه بود تا این رابطه پر فراز و فرود را «کات» کنند! محاسبه سرانگشتی میان قیمت  بلیت و آمار فروش صدرنشینان باکس افیس سال‌های قبل نشان می‌دهد که سرمایه‌گذاری سالم و مبتنی بر عرضه و تقاضا در این بازار، همواره زیانده و غیراقتصادی است! فیلم‌های ایرانی به ضرب و زور بوق و کرنای نام‌ها و ستاره‌های پوشالی، عبور رانتی از خط قرمزها، لابی با برخی صاحبان قدرت، چیدمان ناعادلانه اکران و نابودی فیلم‌های رقیب و تبلیغات چند میلیاردی و خدمات اُرگانی هم به‌زور می‌توانستند بیشتر از یک میلیون تماشاگر را در کشوری هشتاد و چند میلیونی به سالن‌های سینما بکشانند. تعطیلی اجباری دو سال اخیر، هم اندک ‌مخاطب این بازار را از او گرفت و هم بیش از300 فیلم آماده را پشت سد سکندر اکران انبار کرد تا بشود با اطمینان از جدی‌ترین بحران در حیات و ممات سینمای ایران نوشت.
اگر هنوز اخبار روزانه‌ای از تولید فیلم در رسانه‌ها می‌بینید، اگر اعداد و ارقام نجومی و شگفت‌ا‌نگیز دستمزدها و برآوردهای مالی ساخت فیلم‌ در ایران به‌نظرتان عجیب و غیرمنطقی می‌رسد، اگر از جهش بی‌سابقه و غریب طبقه اقتصادی بخشی از بازیگران و اهالی سینما در این سال‌های رکورد حیرت می‌کنید، اگر هنوز با وجود تعطیلی سینما باز هم سالن و پردیس سینمایی افتتاح می‌شود و هر روز یک مؤسسه و مرکز متصل به بودجه‌های خاص در عرصه سینما اعلام حضور می‌کند، یقین بدانید آن پشت چیزهایی هست که نمی‌دانید! فقدان جذابیت و کیفیت و به تبع آن دلزدگی مشتری از محصولات این سال‌ها، نتیجه عملکرد زنجیره متراکم و در هم تنیده خطا‌ها و سرریز سرمایه‌های مشکوک و تبدیل تولید فرهنگی به حیاط‌خلوتی امن برای پولشویی و انواع و اقسام اختلالات و اعوجاجات اقتصادی، سیاسی وفرهنگی دیگر است. نام‌ها و گروه‌های آشنا و قدرتمند که طی 4 دهه با آزمون و خطا  به توان و تجربه و تخصص(!) و روابط عجیب مویرگی و منابع مالی ویژه و پنهانی رسیده که حیات و بقای آن را در شرایط رکود و کسادی بازار تضمین و از نیاز و اتکا به مشتری بی‌نیاز می کند؛ جریانی که سرانجام موفق شد بخش مهم و تعیین‌کننده «مصرف» را از چرخه اقتصاد سینما حذف کند. اخباری که هنوز از تولید فیلم‌ها با بودجه و برآوردهای چند ده میلیارد تومانی و دستمزدهای چند میلیاردی بازیگران ناتوان و بی‌مخاطب به گوش می‌رسد، عمق و اوج این فضای بیمار حاکم بر سینما در ایران را برای هر غیرکارشناسی مسجل می‌کند. مدیران و متولیان تازه از راه ‌رسیده سینما هم احتمالا مثل اسلاف‌شان، بر این شرایط عجیب و نافُرم چشم خواهند بست. همیشه در شروع هر دولت و تیم مدیریتی جدید، ادعاهایی برای تغییر شرایط به گوش می‌رسد و چند صباح بعد دوباره «همون همیشگی!» شک نکنید تا زمانی که حجم چشمگیری از بودجه‌های رسمی و غیررسمی و موجودی صندوق‌ها و پول‌های نجومی بادآورده به انگیزه‌های جورواجور و مطلقا بی‌حساب‌‌وکتاب بین جناح‌ها یا دارودسته‌های محدود، اما همیشه‌ در صحنه این سینما تقسیم می‌شود، ذره‌ای بوی بهبود ز اوضاع جهان نخواهد آمد.

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :