• پنج شنبه 27 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 8 ذی القعده 1445
  • 2024 May 16
چهار شنبه 19 آبان 1400
کد مطلب : 145120
+
-

دیدار با عبدالرحیم سعیدی‌راد، شاعر آیینی درباره اوضاع آشفته بازار شعر

شاعران نرم‌افزاری فراموش می‌شوند

شاعران نرم‌افزاری فراموش می‌شوند

فرشاد شیرزادی - روزنامه نگار

عبدالرحیم سعیدی‌راد، از شاعران شاخص آیینی، آمار دقیقی از چاپ کتاب‌های شعر در هر‌ماه و سال دارد. او که مخاطب حرفه‌ای شعر امروز ایران است، وضع آشفته بازار کتاب شعر را حاصل بی‌صبری و عطش شاعرانی می‌داند که چیزی به ادبیات و فرهنگ غنی فارسی نمی‌افزایند. سعیدی‌راد، سهل و ساده می‌گوید: «حتماً لازم نیست، هر سال کتاب شعر چاپ کنیم، تا از یادها نرویم. اتفاقاً انبوه مجموعه شعرها در بازار آشفته کتاب از یاد می‌روند و در عوض ممکن است یک تک‌مصراع در اذهان مردم ماندگار شود؛ بی‌آنکه مردم مصراع بعدی را به یاد داشته باشند.» سعیدی‌راد، تا به امروز ده‌ها مجموعه شعر، نثر ادبی و نقد ادبی منتشر کرده که هر یک در جایگاه خود تأمل‌برانگیز و قابل اعتنا و اتکاست. گفت‌وگوی ما با او چنانچه یاد شد، معطوف به مجموعه شعرهایی است که هر سال چاپ می‌شود. با او بازار کتاب‌های شعر فارسی را به‌طور اجمالی بررسی کرده‌ایم.

می‌دانم که از طریق سایت خانه کتاب، هر‌ماه به‌طور مرتب و منظم تقریباً همه مجموعه شعرهایی را که چاپ می‌شود، رصد کرده و اغلب مجموعه شعرها را تهیه می‌کنید و می‌خوانید. از آنجا که شعر امروز را به شکل حرفه‌ای دنبال می‌کنید، می‌خواهم بدانم به لحاظ آماری تقریباً در ‌ماه و سال چند مجموعه شعر در ایران چاپ می‌شود و این کتاب‌ها از چه کیفیتی برخوردارند؟
تا جایی که اطلاع دارم در هر ‌ماه به‌طور میانگین بین 350تا 500عنوان کتاب و گاه حتی در برخی ماه‌های سال که موسم نمایشگاه کتاب است (چه نمایشگاه مجازی در دوران شیوع ویروس کرونا و چه پیش از آن) بیشتر کتاب چاپ می‌شود. در موسم نمایشگاه کتاب از 3،2 ‌ماه قبل آمار چاپ کتاب‌های شعر بالا می‌رود و پس از نمایشگاه افت می‌کند و سیر نزولی دارد تا طی ماه‌های بعد حالت تعادلی به‌خود بگیرد. اگر به‌طور میانگین بخواهیم سالانه درنظر بگیریم، هر سال 4 تا 6هزار عنوان کتاب شعر چاپ می‌شود. این آمار تقریباً آمار بالایی است. با توجه به اینکه در کشوری هستیم که ادیبان متعددی دارد و بیشترین تعداد شاعر را در جهان داریم، از این حیث خوب است، اما اگر بخواهیم از حیث کیفی به این کتاب‌ها نظری بیندازیم، متأسفانه به جرأت می‌توان گفت که کتاب‌های شعر حال و روز خوشی ندارند. از نظر کیفی می‌توانم با توجه به تجربیاتم اینگونه برایتان عنوان کنم که به‌طور مثال از 10عنوان کتاب شعر، خارج از محتوا که بعضی‌هایشان محتوای مطلوبی دارند، کتاب‌های زیادی ایرادهای اولیه شعری به‌خود می‌بینند.
اغلب این شاعران در چه رده سنی هستند؟
اغلب قریب به اتفاق آنها جوان‌ هستند. آنها عطشی برای چاپ کتابشان دارند و از طرفی هم ناشران به‌ویژه در سال‌های اخیر که قیمت کاغذ بالاست و هزینه چاپ کتاب به هر نحو گران شده، برای چاپ کتاب از جوان‌ها پول می‌گیرند.
حدوداً برای یک کتاب 100صفحه‌ای شعر، چقدر پول از یک شاعر جوان دریافت می‌شود؟
البته به تیراژ کتاب بستگی دارد. به گمانم دیگر هیچ ناشری زیر 5تا 6میلیون تومان پول دریافت نمی‌کند. البته از سوی دیگر اغلب روی اینگونه کتاب‌ها تیراژ 400یا 500نسخه قید می‌شود که اطلاع دقیقی از دوستانم در وزارت ارشاد دارم که اینها آمارهای صحیحی نیستند. گاهی این کتاب‌ها تنها 100نسخه تیراژ دارند؛ حتی ممکن است در شمارگانی کمتر هم چاپ شوند و تیراژ واقعی کتاب 50نسخه باشد، اما آنچه در شناسنامه کتاب قید می‌شود 500نسخه است! ناشر می‌خواهد ارزیابی کند که کتاب فروش می‌رود یا اگر شرایط خریدش فراهم شود، طبق توافقی که با پدیدآورنده می‌کنند که چه تعداد کتاب تحویل او دهند، معمولاً به همان تعداد محدود و معدود، کتاب را چاپ می‌کنند. آمار واقعی که در کتاب نوشته شده، معمولاً روی کتاب‌های خصوصاً شاعران جوان محقق نمی‌شود. همین جا، جای تأسف دارد که چرا شاعران پیشکسوت ما، آنهایی که انتظار داریم نه حالا هر سال، بلکه یک سال در میان، کتابی از آنها در بازار دیده شود و رونق محتوایی به بازار شعر دهند، چندین و چند سال می‌گذرد که مجموعه شعری از سوی آنها منتشر نمی‌شود؛ به‌طور مثال سال‌هاست که از یوسفعلی میرشکاک، کتاب شعر چاپ نشده است. همینطور است درباره حسین اسرافیلی، علی معلم، علی موسوی‌گرمارودی، محمدعلی مجاهدی، محمدرضا سهرابی‌نژاد و... . البته هستند شاعران نسل‌های سوم و چهارم و شاعران جوان‌تر مانند فاضل نظری یا حامد عسگری که استثناهایی محسوب می‌شوند که 2سال یک‌بار یا 3سال یک‌بار به قلم آنها کتاب‌هایی منتشر می‌شود، اما به‌طور عام وقتی به بازار کتاب می‌نگریم، شاعران پیشکسوت ما شانسی برای چاپ کتاب‌هایشان ندارند؛ چون انتظار دارند، ناشران سراغ آنها بروند تا به چاپ کتاب‌هایشان ترغیب شوند و از سویی بازار کتاب به‌قدری آشفته است که چنین اتفاقی نمی‌افتد.
برخی از ناشران حتی کتاب مشترک چاپ می‌کنند. وضع اینگونه کتاب‌ها چگونه است؟
نمی‌دانم که چه اصراری است که حتماً کتاب چاپ شود! آنها 5، 6شاعر جوان را جمع می‌کنند، از آنها پول می‌گیرند و کتابشان را چاپ می‌کنند. این گونه کتاب‌ها گاه 5نفره یا 3نفره چاپ می‌شود یا قدری بیشتر یا کمتر.
محتوای این کتاب‌ها از چه عیاری برخوردارند؛ عاشقانه‌اند، معرفتی‌اند یا آیینی و...؟
شاید اگر 10عنوان کتاب چاپ شود، 7کتاب عاشقانه باشد، اما عاشقانه با آن تعریف و برداشت معمول و متداول ما قطعاً نیست. عشق‌هایی که در شعرها مشاهده می‌شود، سطحی و کوچه‌بازاری است.
آثار آیینی در این بین کفه ترازو را قدری سنگین‌تر نمی‌کند؟
اتفاقاً از سوی دیگر متأسفانه آثار آیینی هم از همین سطح نازل برخوردارند. بعضی آثار آیینی ما هم متأسفانه آثار فاخری نیستند. اگر نوحه باشند و آنها را در این سطح بررسی کنیم، واقعاً از سطح پایینی برخوردارند و در بین‌شان شاید به‌ندرت رگه‌هایی از شعر و سطری تأثیرگذار دیده شود، اما اگر بخواهید یک کتاب 100صفحه‌ای شعر آیینی را ورق بزنید، ممکن است 10صفحه از آن برای شما ارزش واقعی مطالعه کردن داشته باشد، اما شعری که مخاطب را تکانی دهد و اتفاقی در شعر افتاده باشد، بسیار نادر است. حادثه شاعرانه به‌ندرت در آنها دیده می‌شود. شاعر یک آنِ شاعرانه دارد. تا آن «آن» و «گوهر» اصلی نباشد، شعر حقیقی سروده نمی‌شود.
نسبت به دهه 60و 70افت محسوسی داشته‌ایم؟ آینده و دهه‌های پیش‌رو را چگونه می‌بینید و راه چاره در این بین چیست؟
اگر روند همین باشد، متأسفانه آینده خوشی در انتظارمان نیست، اما اگر شرایط فراهم شود، آینده تغییر خواهد کرد. امروز البته فضای مجازی خیلی رونق دارد، اما هیچ راه‌حلی مانند انجمن شعر راهگشا نیست. انجمن شعر و درواقع هر انجمنی که باشد - من برای انجمن‌های مختلف استثنا و تفاوتی قائل نمی‌شوم- شاعر باید وارد این انجمن شود و سال‌ها حضور داشته باشد تا ریزه‌کاری‌های شعر را بیاموزد. وقتی این ریزه‌کاری‌ها را آموخت، می‌تواند خودش را تقویت کند تا جایگاه شعر را حفظ کند. شعرای کلاسیک ما حکیم بودند. هر کسی به‌خودش اجازه نمی‌داد بگوید من شاعرم. لفظ شاعر بودن، لفظی مقدس، ارزشمند و بزرگ بود و به هر کس نمی‌توانستیم آن را اطلاق کنیم. اینکه هر کسی قافیه و وزن را بداند و بتواند زیر هم چیزی بنویسند که شاعر نیست.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید