شهر خوب شهر گفتوگو محور
پیشنهادهای شادمهر راستین، فیلمنامهنویس و معمار، برای اینکه جامعه پویاتری داشته باشیم
نگار حسینخانی- خبرنگار
«وقتی جهان پرشتاب میشود، حسی کلی جامعه را فرامیگیرد. آدمها احساس میکنند مدام در حال از دستدادن هستند. دلهرهای که نیمقرن پیش، در آستانه سیسالگی به سراغ فرد و زندگیاش میرفت، امروز گریبان دختری چهارده ساله را میگیرد. آموزههای ما مدام به ما گوشزد میکند که زمان را از دست میدهیم، اما باید از خودمان بپرسیم زمان را برای چه کاری از دست میدهیم؟ شاید زمان را خوب صرف کرده باشیم؟ آن زمان است که نتیجهگرا میشویم و از کیفیت مسیر زندگی هم دیگر لذت نمیبریم.» این بخشی از اظهارنظر شادمهر راستین است درباره زمان و شهری که در آن زندگی میکنیم. او که براساس علایقش به سینما و نوشتن، بهخوبی با زندگی باکیفیت آشناست، این کیفیت را در شهر بهگونهای دیگر به ما پیشنهاد میکند. اینکه کجا برویم؟ چه بخوانیم و چطور از بودنمان در شهر لذت ببریم. حتی چگونه شهر را پویاتر کنیم؟
دوست دارید در چه شهری زندگی کنید؟ چه خلأ و مشکلاتی در تهران شما را آزار میدهد و بهنظرتان برای رفع آن کمبودها چه کارهایی باید انجام شود؟
شهر نیازمند فضاهایی برای گفتوگو و معاشرت است. ازاینرو من نیز شهری را دوست دارم که ظرفیت و فضاهایی برای صحبت کردن داشته باشد. بهانهای تا مردم کنار یکدیگر قرار بگیرند. این فضاها میتواند سالن انتظار سینما، تئاتر، کتابخانه و... باشد. بهعبارتی لازم است چشماندازهای تهران از فضای کاسبکارانه خارج شده و شکل گفتوگو محور بهخود بگیرد. متأسفانه چنین فضایی نهتنها در تهران که در دیگر شهرهای ایران نیز مورد توجه نبوده است. آنقدر که در پارکها و فضاهای سبز نیز نیمکتها روبهروی همدیگر تعبیه نشده است. نیمکتها جدا از یکدیگر جانمایی شده و حتی به شکل نمایشی نیز چنین فضایی در شهر وجود ندارد.
الگو و شاهد مثال خیابان و شهر برای شما کجاست؟
حریم خیابان و پیادهرو باید از یکدیگر تفکیک شده باشد تا مردم در آن فضا احساس امنیت کنند. شاید ایجاد چنین امنیتی در فضاهایی که اتومبیلسواران حریم عابران را محدود میکنند، سخت شکل گیرد. نیاز است فضایی سرپوشیده و امن فراهم شود مثل مکانهایی که اطراف پارک دانشجو فراهم شده. گرچه این فضا اکنون کمی شلوغ شده و شرایط گفتوگو را سخت کرده، اما باید در شهر چنین فضاهایی را منتشر کرد. خصوصا در روزگاری که مصاحبتها در فضای تاریک کافهای پیگیری میشود. بهتر است چنین فضاهایی در جامعه نمایشی و عمومیتر باشد.
بهنظر میرسد در این چند سال فضای ناشی از پاندمی بر جامعه در این خلأ بیتأثیر نبوده است.
بله. ولی پیش از این نیز چنین فضایی مهیا نبود که اکنون دلتنگ آن شویم. به خیابانهایی مثل لالهزار یا فلسطین نگاه کنید که در آنها عرض پیادهرو، بیش از فضای خیابان است. اگر چنین فضاهایی در شهر وجود داشته باشد مردم هم دلتنگ دیدن و دیده شدن خواهند شد.
براساس چنین پیشنهادی آیا منابع مطالعاتی پیاده شده و اجرا شدهای در شهر وجود دارد که بتوان به آن مراجعه کرد؟
حدفاصل خیابان انقلاب تا میدان ولیعصر چنین ایدهای در دهه 70شکل گرفت. در این مسیر پیادهروها صاحب هویت شدند. کافی است آدمها به این پیادهروها با دقت بیشتری نگاه کنند تا ببینند مطالعات شهری چه تأثیر واقعی در شهر گذاشته است. حتی رفتن به «دربند» و معرفی جاهایی از شهر که میتوان دوست داشت در ایجاد این هویت شهری بسیار مهم است. با چند عکس یادگاری دوستانه و تذکر آن به یکدیگر باعث میشویم مدیران شهری بیشتر به این فضاها اهمیت داده و بر لزوم و گسترش آن تأکید کنند.
برای سواد و درک چنین نیازی در شهر، چه کتابهایی منتشر شده است که بخواهید پیشنهاد کنید؟
«طراحی فضاهای فرهنگی» مجموعه کتابهایی است که شرکت توسعه فضاهای فرهنگی آن را منتشر کرده است.
از نظر شما برای پویایی شهرهای بزرگ ایران باید از کجا شروع کرد؟
بهنظر باید فضاهای شهری طوری ساخته شود که مردم هراسی از دیدن و دیده شدن نداشته باشند. همانطور که هستند خودشان را نشان دهند. بنابراین تئاترهای خیابانی میتواند در این راستا کمککننده باشد.
برای ایجاد شهر و جامعهای پویا فکر میکنید خیابانها نیاز به چه شرایط و ویژگیهایی دارد؟
بهنظرم نیاز است بچهها بیشتر در خیابانها حاضر شوند. حضور بچهها بهخصوص تور خردسالان در شهر و خیابان و فضاهای عمومی باعث میشود شهر شاداب و پویاتر باشد.
در تهران، کجا را پیشنهاد میکنید؟
دربند، چون خیلی تهران است. هم کوه منحصر بهفردی دارد و هم فضای گفتوگو در آن جاری است. هم تنها جایی است که هیچ نهاد دولتی و مدیریت شهری در ایجاد آن فعالیتی نداشته است. به همین دلیل در این دو قرن سمبل تهرانیهاست. اما در دربند هم جایی را برای نشستن انتخاب میکنیم که کمتر نشانههایی از تازه بهدوران رسیدگی در آن وجود داشته باشد. مثلا در دسترس نباشد، لوکس نباشد و فضای دیدن و دیده شدن را روی آن تختهای کنار رودخانه فراهم کند. آنجا که امکانی برای دیده شدن وجود دارد، همانگونه که دیدن و دیده شدن فرهنگی شهری است. من آنجا را دوست دارم.