یک معلم ایرانی، کاندیدای بهترین معلم جهان شده است
مجنون خوبی کردن
در روزهایی که اغلب آدمها هزار و یک بهانه میتراشند تا بالاخره بهنحوی از کارشان بزنند یا کمفروشی کنند، در سالهایی که همه از کارگر گرفته تا معلم و کارمند، بحق، دنبال مطالبات عقب افتادهشان هستند، معلمی پیدا شده که بیتوجه به قیل و قال دنیا و اعداد و ارقام مندرج در فیش حقوقی برای دانشآموزانش در کنار اینکه آموزگاری میکند، گاهی پدر میشود، گاهی مادر، گاهی خواهر بزرگی است که سپر بلای رنجها میشود و گاهی دیگر پرستاری است که بر بالین کودک بیمار ساعتها از او مراقبت میکند. او منجی دانشآموزانش میشود که آفت فقر، نبود بهداشت، مدرسه و... جلوی قدکشیدنشان را گرفته و نمیگذارد آنطور که باید کودکی کنند.
به گزارش همشهری، ثریا مطهرنیا را حالا چند روز است که همه میشناسند به واسطه نامزدیاش در بهترین معلم جهان موسسه وارکی وابسته به یونسکو که یک میلیون دلار جایزه آن است. جایزهای که خیلیها تا شنیدند ماشین حساب دستشان گرفتند و ضرب و تقسیم کردند که چند میلیارد تومان نصیبش میشود اما برای او نه اینکه مهم نباشد، اما فرع است بر همه اصلهایی که او تا به حال در زندگیاش دنبال کرده و برای رسیدن به تک تک آنها مسیر طولانی و سختی را گذرانده. «در این 26سال که معلم بودم، فقط یک چیز برای من مهم بود، اینکه کودکان شهر و دیارم بخندند، واقعی بخندند از ته دل.»
او خودش را معلم روستایی میداند که دوست دارد تا آخرین روز هم در روستا باشد و درس بدهد؛ «امسال در روستای حسن تیمور هستم، مثل پارسال و سالهای قبل که در مدرسههای روستایی درس میدادم. اصلا از اول شرطم این بود که در روستاها درس بدهم، جایی که معلمان دیگر کمتر میروند و کودکان زیادی از تحصیل محروم میمانند.»
او حالا دانه به دانه کودکان و نوجوانان بیجاری را میشناسد، به اسم، به رسم و به نیازی که دارند؛ «تاکنون 1100دانشآموز بیبضاعت را در روستاهای بیجار شناسایی کردهام که متأسفانه حدود ۲۷۰نفر از این دانشآموزان بیمار و نیازمند کمک فوری هستند.»
میگوید بهعنوان یک معلم وظیفه خودش میداند که امید ایجاد کند تا بچهها ببینند و برای آینده خود تلاش کنند؛ «در روستاهایی که من معلم آن بودم، خانوادههایی را دیدم که حتی یک تلویزیون ندارند، من اما تلاش کردم هر امکاناتی را که بچهها در خانه ندارند با کمک نیکوکاران محلی و استانی در مدرسه فراهم کنم تا انگیزهای برای تحرکشان باشم.»
او را زیاد دیدهاند که با کودکی سوار بر خودرو عازم سنندج یا تهران است، میرود تا جان دانشآموزش را از رنج بیماری رها کند؛ « خیلی از مردم روستاهای بیجار که عزت نفس دارند، مشکل خودشان را بروز نمیدهند و این مشکل در خانواده و بهخصوص بچههای آنها که دچار بیماری هستند تأثیرات منفی میگذارد. به همینخاطر درمان آنها به تعویق میافتد و کار درمانی آنها با مشکل روبهرو میشود.» دغدغه ثریا مطهرنیا مدتهاست که فراتر از حل بیماری یا خرید صبحانه و چند تکه لوازمالتحریر برای دانشآموزانش است؛ «یکسری از بچههایی که در روستاها زندگی میکنند در هزینه تحصیل مشکل دارند، وقتی با آنها آشنا شدم با کمک خیرین برخی از مشکلاتشان را حل کردیم؛ مثلا سال گذشته حدود ۸۰۰بسته که شامل لوازمالتحریر، کیف و کفش بود بین آنها پخش کردیم، اما وقتی بیشتر در زندگی آنها وارد شدم فهمیدم مشکل اصلی، بیکاری خانواده است. از همان جا بود که این فکر به ذهنم خطور کرد تا برای اشتغال پدر و مادرها هم کاری کنیم.»
حالا برای همه سؤال است که اگر بخت یاری کند و او بین 10معلم نامزد، نفر اول شود با جایزهاش چه خواهد کرد؛ « میخواهم یکمیلیون دلار را صرف کودکان نیازمند در خیریه خودم کنم تا مشکلات مناطق محروم کمی حل شود.» اطرافیان او میگویند مطهرنیا مجنون و دیوانه خوبیکردن است.