روزی برای همدلی شهروندان
سازمان ملل پس از شیوع کرونا به ابعاد دیگری از زندگی شهری توجه کرده؛ همدلی و مشارکت اجتماعی که بعد از این بیماری، نمونههای بسیاری از آن در شهرهای ایران به چشم آمد
در تقویمهای جهانی 10آبان از سوی مجمع عمومی سازمان ملل بهعنوان روز جهانی شهرها شناخته شده است.
به گزارش همشهری، آنطورکه آنتونیوگوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد پس از شیوع کرونا درباره وضعیت کووید-19 و جوامع گفته بود شهرها فشار پاندمی را متحمل شدهاند و در شرایطی که پاندمی سلامت عمومی و خدمات پشتیبانی را درگیر خود کرده است، جوامع برای محفوظ نگهداشتن اهالی محلی خود و تداوم عملکرد آنها، برنامهریزی کردهاند و با دولتهای محلی و ملی در راستای حمایت از واکنش رسمی مشارکت داشتهاند.
گوترش معتقد است «جوامع، مبتکر، پویا و بازدارنده شدهاند» در حقیقت امروز مردم آن شهرهایی که همدلی و ابتکار عمل در شرایط بحرانی را خوب میدانند، بهتر میتوانند جوامع خود را حفظ کنند.
با توجه به این صحبتها و به مناسبت روز جهانی شهرها، فرهنگ همدلی شهروندان را در ایران بررسی کردهایم. در ایران از دیرباز فرهنگ یاریرساندن به دوست و همسایه موجب پیوند عمیق در محلههای قدیمی بود. مردمیکه در روزگاران قدیم در خانههای خشتوگلی محلات قدیمی شهرهای بزرگ از حال و روز هم بیخبر نمیماندند، پایهگذار فرهنگی بودند که امروز در دوران سخت کرونا میتواند شهرها را به محلی تحملپذیرتر برای زندگی تبدیل کند.
پیام همدلی از گرگان
در شهرهای مختلف ایران همدلی در دوران کرونا به شکلهای مختلفی رخ داده است. هنوز 2هفته از شروع همهگیری کرونا در گلستان، یکی از نخستین استانهای درگیر با این بیماری در کشور نگذشته بود که بسیج عمومی برای مقابله با پاندمیای که معلوم نبود سایه شومش بر زندگی و همه ابعاد آن باقی میماند، شروع شد. طبق اعلام دفتر مدیرکل امور اجتماعی استانداری فقط در 2هفته نخست شیوع پاندمی روزانه ۴هزار ماسک و 100دست گان از سوی خیران و فعالان اجتماعی گرگان دوخته شد و برای توزیع در بیمارستانها و اقشار ضعیف در اختیار دولت قرار گرفت. همچنین در یک ماه نخست شیوع پاندمی حدود 2هزار پتو از سوی اصناف گرگان به مراکز درمانی دیگر شهرها و روستاهای استان هدیه شد. پس از آن دوخت گان و ماسک با هماهنگی دهیاران در روستاهای استان و بهوسیله دوزندگان زن روستایی ادامه پیدا کرد.
کمک البته فقط از شهرها به روستا فرستاده نشد، بلکه روستاییان نیز پیوند خود را با مردمان شهر حفظ کردند و در یک نمونه جالب چرخ تراکتورهای روستایی برای ضدعفونی معابر و خیابانهای گرگان، گنبدکاووس و علیآباد کتول به حرکت درآمد.
شهرها با دشواریهای خاص خود مواجهند، در بحرانی مانند کرونا وضعیت افراد بیخانمان مورد توجه مردم شهر قرار میگیرد.
در بندرگز، دیگر شهر گلستان هم پخش غذای ضدعفونیشده و تمیز میان نیازمندان یکی از کارهایی بود که در آن مردم دستبهدست هم داده بودند. در گرگان هم تا ۶ماه نخست شیوع کرونا هیئتهای مذهبی با توزیع اقلام بهداشتی و غذا تلاش میکردند از ابتلای افراد بیخانمان شهر به کرونا جلوگیری کنند؛ اقدامی که البته با ماندگاری کرونا و بغرنجشدن وضعیت اقتصادی کمرنگ شد.
یک نیت خیرخواهانه
شهرنشینان هیرمند در سیستانوبلوچستان هم روی دیگر همدلی در ایران را به مردم روستاهای مرزی نشان دادند. دوری مناطق، کار رساندن واکسن را دشوار کرده بود و این مردم شهر بودند که برای رساندن واکسن به نقاط دور از دسترس با نیروهای داوطلب هلالاحمر و بهورزان شبکههای بهداشت همراهی کردند. حمید رخشانی، بهورز بازنشسته یکی از افراد داوطلبی بود که بدون هیچ چشمداشتی به مردم و کادر درمان به جمع اکیپهای سیار واکسیناسیون در مرزهای سیستانوبلوچستان اضافه شد.
او که بهورزی را حتی در بازنشستگی یک سرباز وظیفه میداند، به همشهری میگوید: زمانی که واکسیناسیون عمومی شروع شد، بسیاری از مردم شایعاتی شنیده بودند که واکسن منجر به فوت میشود و به همین دلیل حاضر به تزریق نبودند. این شرایط موجب شد با توجه به 30سال سابقه خدمت، ارتباط نزدیک با مردم منطقه و اعتمادی که به من و همکارانی با سابقه من داشتند، تصمیم به کمک بگیریم. به همین دلیل به شبکه بهداشت اعلام آمادگی کردیم و بعد از شروع همکاری به روستاها میرفتیم و با بزرگان و معتمدان
صحبت میکردیم.
همدلی مردم قم در روزگار کرونا
قم بهعنوان یکی از مهمترین شهرهای مذهبی کشور، نهادهای مردمی زیادی دارد که در ایام مختلف بهویژه ایام مذهبی به یاری همشهریان خود میشتابند. این روحیه موجب شد در دوران کرونا هم شهروندان بسیاری به شکلهای مختلف به هم یاری برسانند.
پس از شروع قرنطینه مردم هزاران بسته معیشتی تهیه کردند تا به نیازمندان قم تقدیم شود.
صاحبان مغازهها و خانه، اجارهبهای املاکشان را بخشیدند، زیرا بسیاری بهدلیل ممنوعیت فعالیت اصناف درآمد کمی داشتند. ادامه این روند آن بود که کسبوکارهای آسیبدیده از سوی مردم حمایت شدند تا دوباره بتوانند به چرخه اقتصاد شهر برگردند.
در قم موضوع همدلی با مدافعان سلامت و کادر درمان هم جایگاه خاصی بین مردم دارد. بسیاری از طلبهها و نیروهای جهادی برای کمک به کادر درمان وارد بیمارستانها شدند تا به هر شکلی که میتوانند به بیماران کمک کنند.
نکته جالب این است که خود مدافعان سلامت هم نقش مهمی در آشنایی مردم با واکسن و تشویق آنان به دریافت واکسن داشتند، با مردم صحبت میکردند و برایشان در مورد فرایند واکسیناسیون توضیح میدادند.
وضعیت عمومی قم در موضوع همدلی میان شهروندان موجب شد خیران سلامت هم نقش خودشان را ایفا کنند. آنان بسیاری از تجهیزات پزشکی مورد نیاز را تهیه کردند و در اختیار نیازمندانی که به کرونا مبتلا شده بودند، قرار دادند. این روند هنوز هم ادامه دارد و هر بار به شکلی موجب میشود حیات شهری مردم معنادار باشد.
همدلی در نجات جزیره
وقتی اعلام شد جزیره کیش دیگر هیچ بیمار بستریای ندارد، با اینکه تلاش کادر درمان بیمارستانها از نظر دور نبود، اما آنچه نظرها را بهخود جلب کرد، علاقهمندی کیشوندان به رعایت پروتکلهای بهداشتی و حضور فعال آنان در واکسیناسیون بود. کیش در زمینه واکسیناسیون هم در هرمزگان پیشتاز است. بهگفته فاطمه نوروزیان، سخنگوی علوم پزشکی هرمزگان حضور فعال کیشوندان موجب شد کیش همینماه پیش نخستین نقطه در کشور باشد که بیش از 85درصد جمعیت خود را با دوز اول واکسینه کرد. کیش نمونهای است از توجه مردم به نقش خود در شرایط بحرانی، آنان میخواهند جزیرهشان فعال و پویا بماند و همین تعلق خاطر موجب میشود پیش از هرکسی در ایفای نقشهای اجتماعیشان بکوشند.
4شهری که از آنها یاد شد، مشتی نمونه خروار هستند، در هر محلهای از دیگر شهرهای ایران مردم کم یا زیاد میدانند آنچه آنان را زنده و شهر و محلهشان را قابل زیستن میکند، همدلی است و دیگر هیچ.
مکث
همدلی شهروندان، توسعه شهرها
یک جامعهشناس و استاد دانشگاه با بیان اینکه احساس تعلق خاطر یک مفهوم برجسته در حوزه مسائل و پدیدههای اجتماعی است که حتی با مولفههای امنیت ملی و وحدت ملی هم ارتباط دارد به همشهری میگوید: پدیده کرونا تمام شئونات زندگی انسان از جمله فرهنگی و اجتماعی و حتی زیست روزمره را تحتتاثیر قرار داد. در این وضعیت اضطراب و استرس و ترس از دست دادن هم به همه مشکلات بیماری اضافه شد و یک کشمکش بین فرد با خودش، فرد با اطرافیان و فرد با جامعهاش ایجاد کرد. عبدالله باقریتاکید میکند که در این شرایط بخش زیادی از جامعه احساس تعلق خاطر را در خودشان زنده و تقویت کردند و به وفور شاهد بودیم که مردم برای کنترل کرونا تلاش میکردند. این جامعهشناس میافزاید: مردم بسیاری از همان روزهای ابتدایی به این حس رسیدندکه اگر برای من مشکل پیش بیاید برای دیگری هم ممکن است پیش بیاید و ماهها خود را از دیدن والدین و اطرافیان محروم میکردند تا از آنها حفاظت کنند و به همین دلیل هم، دیگرخواهی تقویت شد. او تاکید میکند که حس همدلانه بین شهروندان هر وقت محکمتر شود، موجب توسعه و رشد شهرها و سلامت روانی جامعه خواهد شد و اگر سیاستگذاران و متولیان هم از ابتدای شیوع کرونا با طبقه متوسط و توده همدلانهتر برخورد میکردند، این همدلی بیشتر تقویت میشد.