• دو شنبه 28 اسفند 1402
  • الإثْنَيْن 8 رمضان 1445
  • 2024 Mar 18
چهار شنبه 5 آبان 1400
کد مطلب : 143880
+
-

جاده سبز

سینمای کره جنوبی چگونه مسیر توسعه را طی کرد؟

جاده سبز

شاهرخ شانجانی- روزنامه‌نگار
 بعد از درخشش همه جانبه «انگل» که جوایز اسکار را هم گرفت، نوبت به سریال «بازی مرکب» رسید تا رکورد تماشاگران در پخش آنلاین را بشکند و موفق‌ترین محصول پخش‌کننده‌اش نتفلیکس شود که خودش قدرتمند‌ترین غول رسانه‌های سرگرمی‌ساز است. اینها آخرین دستاوردهای مهم سینمای کره جنوبی هستند و البته داستان نه از یکی‌دو سال اخیر، که سال‌هاست شروع شده. داستان موفقیت در داخل و توفیق جهانی را می‌شود در آمارهایی دید که رسانه‌ها منتشر کرده‌اند؛ داده‌های مرکز آمار کره جنوبی نشان می‌دهد نرخ رشد اشتغال در بخش تفریح و سرگرمی این کشور در فاصله سال‌های ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۹ میلادی بیش از ۲۷درصد بوده؛ درحالی‌که این نرخ در بخش صنعت کره جنوبی به‌عنوان موتور محرک اقتصاد این کشور تنها ۲۰درصد بوده است. کره جنوبی در مجموع طی سال گذشته میلادی موفق شده ۱۰.۸‌میلیارد دلار از محل صادرات محتوای فرهنگی و محصولات صنعت سرگرمی خود درآمد کسب کند؛ رقمی که از صادرات محصولات لوازم خانگی و آرایشی و بهداشتی فراتر رفته است. ارزش صادرات صنعت سرگرمی کره جنوبی، شامل بازی، موسیقی، فیلم و برنامه‌های تلویزیونی طی سال گذشته ۶.۳ درصد رشد کرده است؛ آن هم درحالی‌که ارزش کل صادرات این کشور تحت‌تأثیر رکورد ناشی از همه‌گیری ویروس کرونا ۵.۴ درصد افت کرده بود. 

  صنعت سرگرمی، که بخش عمده آن را تولید فیلم و سریال تشکیل می‌دهد، در حال فراگیری جهانی است و در این میان شرکت‌های مختلف، تلاش می‌کنند عرصه تولیدات خود را از انحصار سوژه‌ها، تهیه‌کنندگان و بازیگران هالیوودی درآورند و به کشورها و فرهنگ‌های دیگر هم توجه کنند. در این میان، کره جنوبی فعلا در صدر همکاری با شرکت نتفلیکس قرار دارد. کره جنوبی با تولید سریال بازی مرکب توانسته در صدر دانلودهای جهانی قرار بگیرد.
این سریال چنان محبوبیتی پیدا کرده که برای مثال بازی‌های این سریال در مرکز فرهنگی کره در ابوظبی، توسط طرفداران، اجرا شد. همچنین بازی «چراغ سبز- قرمز» از مجموعه بازی‌های سریال بازی مرکب در شهر روتردام هلند اجرا شد؛ تنها نکته تفاوت این بازی با بازی سریال در این بود که برخلاف سریال در این بازی افراد بازنده با گلوله هدف قرار نگرفتند. اما نکته جالب‌تر اینکه یک اپ معروف آموزش زبان اعلام کرده بعد از پخش سریال بازی مرکب درخواست کاربران برای یادگیری زبان کره‌ای در این اپ افزایش چشمگیری داشته. به زبان ساده نه‌تنها یک ‌سریال موفق کلی درآمد کسب کرده و راه را برای پخش جهانی دیگر آثار سینمایی کره باز کرده، بلکه در حال صدور فرهنگ کره هم هست؛ این تأثیر را می‌توان روی افزایش خرید محصولات کره‌ای در نقاط دیگر هم دید.
   زمان چندان زیادی از اختراع سینما نمی‌گذشت که ژاپنی‌ها بر شبه‌جزیره کره تسلط یافتند و طولی نکشید که آن را رسماً به انضمام خاک درآوردند. در این دوران، کره هم سالن سینما داشت و هم فیلم‌هایی در این سرزمین ساخته شد. تاریخچه سینمای کره تا حدودی برای خود مردم این شبه‌جزیره هم قابل دسترسی نیست زیرا تنها سه فیلم از پیش از سال۱۹۴۶ باقی مانده که آنها هم آثاری است که در دوران جنگ جهانی دوم و اشغال ژاپن و به زبان ژاپنی ساخته شده‌اند. شبه‌جزیره کره در اواخر قرن نوزدهم تا اوایل قرن بیستم توسط امپراتوری کره اداره می‌شد. این شبه‌جزیره از سال۱۹۰۵ به تصرف ژاپن درآمد و 5سال بعد به‌طور رسمی بخشی از کشور ژاپن شد. با شکست ژاپن در جنگ جهانی دوم قسمت شمالی به تصرف شوروی و قسمت جنوبی به تصرف آمریکا در آمد. به این ترتیب کره ‌شمالی صاحب حکومتی متحد با بلوک شرق شد و کره ‌جنوبی صاحب حکومتی طرفدار غرب، درحالی‌که هر دو مدعی حکومت بر کل شبه‌جزیره بودند این اختلاف در سال ۱۹۵۰ به جنگ کره انجامید که در سال۱۹۵۲ با پیمان آتش‌بس خاتمه یافت.
  بیشتر فیلم‌های دوران صامت و اولیه‌ای که در کره ساخته شدند در طول زمان و حوادثی که پیش آمد و به‌ویژه در جنگ کره از بین رفتند، اما کتاب‌ها و گزارش‌ها اذعان دارند که شبه‌جزیره کره در این سال‌ها سینمای پویایی داشته و در اوایل سال‌های ۱۹۲۰ بیش از ۱۶۰ فیلم در این شبه‌جزیره تهیه شده است.
نخستین فیلم صامت کره در سال۱۹۲۳ به تولید رسید. ظرف چند سال بعد هفت کمپانی تهیه فیلم تاسیس شد. شاهکار این دوران فیلم «آریرانگ» محصول ۱۹۲۹ است. کارگردان فیلم نا اون-کیو در آن زمان ۲۵‌ساله بود. فیلم درباره مردی عقب‌مانده است که پسر مالک ثروتمندی را می‌کشد که این مقتول با پلیس ژاپن ارتباط داشته است. عنوان فیلم را از یک ترانه فولکلور برداشته بودند. آریرانگ به‌خاطر کیفیت زیبایی‌شناسانه آن و پیام پنهان سیاسی‌ای که داشت مورد توجه قرار گرفت. این فیلم به کارگردان‌های جوان انگیزه داد که به فیلمسازی روی بیاورند و فیلم‌هایی با مضامینی درباره مقاومت مردم کره در مقابل ژاپنی‌ها بسازند. با وجود افزایش شهرت و محبوبیت سینمای محلی، حضور سرکوب‌گرایانه ژاپنی‌ها و تیغ تیز سانسور مانع رشد سینمای کره می‌شد. تمام تولیدات داخلی و خارجی باید برای بازبینی به هیأت سانسور دولت تحویل داده می‌شدند و معمولا نیروی پلیس در زمان نمایش فیلم‌ها در سالن‌ها حضور داشتند. در سال‌های ۱۹۳۰ سانسور شدیدتری بر سینما اعمال شد و همین امر باعث شد فیلم‌های ملودرام، درام‌های تاریخی و فیلم‌های ژاپنی بازار سینمای کره را اشباع کردند. در سال ۱۹۳۵ نخستین فیلم ناطق کره «Chunhyang-jeon» به کارگردانی لی میونگ-وو ساخته شد. عنوان فیلم برگرفته از داستانی محبوب و قدیمی است که بارها دستمایه فیلم‌های کره‌ای شده است.
   همه‌‌چیز از دهه 50میلادی شروع شد. در نیمه جنوبی سرزمینی که ابرقدرت‌ها آن را میان خود تقسیم کرده بودند؛ سنت سینما رفتن و فیلمسازی با وجود از بین رفتن میراث گذشته، حفظ شد‌. سال‌هایی که سینماگران کره‌ای سنت سینمایی کشورشان را حفظ کردند. نیمه دوم سال‌های ۱۹۵۰ دوران احیای سینمای کره است. آمار فیلم‌های تولید شده از ۸عنوان در سال۱۹۵۴ به ۱۰۸عدد در سال ۱۹۵۹ رسید. مردم با سالن‌های سینما آشتی کردند و فیلم‌هایی مانند  Chunhyang-jeon  که بازسازی فیلمی قدیمی و محصول ۱۹۵۵ بود، ۲۰۰ هزار تماشاگر فقط در شهر سئول داشت که یک‌دهم جمعیت شهر سئول بود. متأسفانه نگاتیوهای این فیلم نابود شده است. در سال‌های ابتدای ۱۹۶۰ کارگردانان بااستعدادی روی کار آمدند. در آن دوران فیلمسازی رونق داشت. سال۱۹۶۲ با روی کار آمدن دیکتاتور ارتشی پارک چون هی، قانون محدودیت تصویر متحرک تصویب شد که فعالیت کمپانی‌های فیلمسازی را سخت کرد. این قانون نظارت دولت بر سینما را تقویت می‌کرد. با آنکه تا آخر سال‌های ۱۹۶۰ فیلمسازی با همان روند ادامه داشت اما کنترل دولت از جنبه خلاقیت بر کار فیلمسازان اثر خود را گذاشت.
  در سال‌های ۱۹۷۰ سینمای کره‌ جنوبی دچار افت شد و سطح سانسور دولت نیز افزایش پیدا کرد. در سال۱۹۷۳ کمپانی پیشرفت سینمای کره (که همان شورای فیلم کره‌ای امروزی است) با هدف رونق دادن به سینما تاسیس شد. یک سال بعد آرشیو فیلم کره بنیانگذاری شد اما صنعت سینمای کره جنوبی تا سال‌های میانی ۱۹۹۰ رونق تجاری نداشت.
اما در این دوران چند فیلم شخصی و بکر که تم‌های سیاسی و تاحدودی نمادین داشتند ساخته شد که فیلم‌های کیم کی- یانگ («حشره»، «زن»، «لودو»، «قاتل فراری» «پروانه» و...) ازجمله آنهاست. «شهر ستارگان» نخستین تجربه فیلمسازی لی جانگ-هو و «جاده به سامبو» که آخرین فیلم ستایش شده لی من –هی است دیگر تجربه سینمای کره‌ جنوبی در این عرصه محسوب می‌شود.
ها کیل-جونگ دیگر چهره سینمای کره‌ جنوبی در این سال‌ها مدت کوتاهی به فیلمسازی روی آورد. او تا پیش از مرگ خود در سال۱۹۷۹ هفت فیلم ساخت که مشهورترین فیلم او «رژه احمق‌ها» (۱۹۷۵) است.
   در دهه 80‌میلادی وقتی فضای اکران برای نمایش فیلم هالیوودی فراهم شد، به‌نظر می‌رسید که فیلم آمریکایی، سینمای کره را به حاشیه خواهد راند. در سال۱۹۸۴ قانون تصویر متحرک تغییر کرد و به همین دلیل کار برای فیلمسازان نیز آسان‌تر شد. تولیدات مستقل که تا آن روز ممنوع بودند تحت شرایطی اجازه تولید پیدا کردند. دولت نیز تغییراتی در قانون ایجاد کرد و این فرصتی شد تا تولید فیلم دیگر محدود به چند کمپانی بزرگ نباشد. در نتیجه در سال‌های پایانی ۱۹۸۰ تهیه‌کنندگان مستقلی وارد بازار کار شدند و رویکردی که در فیلمسازی داشتند اثر خود را بر سینمای کره جنوبی گذاشت.
البته تأثیر تغییرات قانونی همواره مثبت نبود. در سال۱۹۸۸ با تغییر قوانین، محدودیت واردات فیلم خارجی نیز برداشته شد. کمپانی‌های هالیوودی در خاک کره شعبه‌های خود را تاسیس کردند. تا آن زمان نمایش فیلم‌های هالیوودی و هنگ‌کنگی محدودیت داشت ولی از سال۱۹۸۸ فیلم‌های کره‌ای باید با فیلم‌های وارداتی رقابت می‌کردند. در سال‌های بعدی فیلم‌های کره‌ای قافیه را به فیلم‌های وارداتی باختند. در سال۱۹۹۳ پایین‌ترین سهم، یعنی ۱۶درصد را در بازار داشتند. سیستم نمایش در کره بدین صورت است که سالن‌های سینما موظفند در سال ۱۰۶تا ۱۴۶روز فیلم کره‌ای نمایش بدهند.
از سال۱۹۹۶ نسل جدیدی از کارگردان‌های کره‌ای به فیلمسازی روی آوردند. استاد فیلم‌های هنری کره جنوبی، هونگ سنگ-سو در فیلم «روزی که خوک در چاه افتاد» (۱۹۹۶) تجربه چهار شخصیت از یک داستان را روایت می‌کند و به خشونت و بی‌پایه و اساس بودن روابط انسانی می‌پردازد. سال ۱۹۹۶ کیم کی دوک که شهرتش را مدیون سبک بصری خیره‌کننده فیلم‌هایش و تمایل به ساختن فیلم‌های کم‌هزینه است نخستین فیلم خود را ساخت. برخلاف دیگر فیلمسازان کره جنوبی کیم کی دوک ابتدا در سطح بین‌المللی با فیلم‌هایی مانند «جزیره» (۲۰۰۰) شهرت پیدا کرد و بعد در داخل کشور کره مطرح شد. کیم کی دوک چهره آشنا و بسیار موفق سینمای کره جنوبی و نشانه‌ای از پویایی این سینماست.
  در سال ۱۹۹۷ لی چانگ –دونگ «بازی سبز» را ساخت. چانگ دونگ که قبل از فیلمسازی رمان‌نویس بود، توانست در سال ۲۰۰۰ برای «آبادی» از جشنواره ونیز جایزه بهترین کارگردان را بگیرد. چانگ دونگ در سال‌های ۲۰۰۳-۲۰۰۴ وزیر فرهنگ و گردشگری کره جنوبی بود. در این سال‌ها فیلمسازان جوانی که بیشتر فیلم‌های تجاری می‌ساختند وارد سینما شدند.
در سال۱۹۹۷ فیلم «تماس» ساخته چانگ یون-هیون با فروش چشمگیری روبه‌رو شد. در سال۱۹۹۹ «شیری» ساخته کانگ جی-گیو نمایش داده شد که بسیار موفق بود. از آن پس سینمای کره پیشرفت قابل ملاحظه‌ای داشته است. در سال ۲۰۰۱ به‌طور میانگین ۶۰-۷۰ فیلم در کره جنوبی تولید شد. در سال ۲۰۱۲،
 ۱۹۵ میلیون بلیت سینما در کره جنوبی فروخته شد که نشان از رونق سینما در کره جنوبی داشت. در سال‌های اخیر ۵۳‌درصد از بازار فیلم در کره به تولیدات داخلی اختصاص دارد.
در این سال‌ها کارگردان‌های مهمی در کره جنوبی فیلم ساختند؛ از لی چانگ-دونگ شروع می‌کنیم که از رمان‌نویسی به فیلمسازی روی آورد. لی چانگ دونگ در سال ۱۹۹۷ با «بازی سبز» نخستین تجربه فیلمسازی خود را پشت سر گذاشت. او سال ۲۰۱۰ برای «شاعری» جایزه بهترین فیلمنامه را از جشنواره بین‌المللی فیلم کن دریافت کرد. شاعری به مفاهیم و قابلیت‌های قابل انتقال شعر به‌عنوان یک فرم هنری می‌پرداخت و جایگاه شعر را در جامعه مدرن بررسی می‌کرد.
بانگ جون-هو احتمالا یکی از مشهورترین فیلمسازان کره جنوبی در میان فیلم‌دوستان واقعی در سراسر دنیاست. نخستین فیلم او «سگ‌های واق واقی» کمدی نامتعارفی بود. او که در رشته جامعه‌شناسی درس خوانده از سال‌های میانی ۱۹۹۰ عضو آکادمی هنرهای سینمایی کره شد. فیلم‌های او طعم و رنگ متفاوتی نسبت به فیلم‌های جریان روز دارند. «خاطرات قاتل» (۲۰۰۳) و «میزبان» (۲۰۰۶) از فیلم‌های مهم اوست.
پارک چان ووک نام آشنایی میان سینمادوستان جهان است. او یکی از چهره‌های مشهور سینمای کره جنوبی در دنیاست. ووک پیش از کارگردان شدن، در رشته فلسفه درس می‌خواند و با تماشای «سرگیجه» ساخته آلفرد هیچکاک شیفته سینما شد. سه گانه مشهور «انتقام» و فیلم دوم این سه گانه «پیرپسر» (رفیق قدیمی) مطرح‌ترین آثار ووک هستند. او را به‌دلیل نگاهش به خشونت به شوخی تارانتینوی کره جنوبی لقب داده‌اند. ووک برنده جایزه بزرگ جشنواره فیلم کن در سال ۲۰۰۴ برای پیرپسر است. یکی دیگر از کارگردان‌های مطرح کیم جی وون است فیلمسازی که فیلم‌هایی با قواعد رایج می‌سازد. او با فیلم ترسناک «داستان دو خواهر» (۲۰۰۳) مورد توجه بین‌المللی قرار گرفت و نخستین فیلمساز کره‌ای است که فیلمش را به زبان انگلیسی بازسازی کردند. داستان دوخواهر با عنوان «ناخوانده» بازسازی شد. زندگی «تلخ و شیرین» (۲۰۰۵) از دیگر فیلم‌های مهم اوست. کیم کی دوک یکی دیگر از چهره‌های مشهور کره جنوبی است که معمولا مضامین فیلم‌هایش تلخ و گزنده و خشن هستند. معمولا شخصیت‌های فیلم‌های او کم حرفند و همین باعث می‌شود جلوه‌های بصری آثارش بیشتر به چشم تماشاگران بیایید. کیم کی دوک جوایز بین‌المللی فراوانی از جشنواره‌های ونیز، برلین و کن دریافت کرده است.
   وقتی در انتهای دهه80 هالیوود سینماهای کره جنوبی را در اختیار گرفت، کره‌ای‌ها گرچه گیشه را در رقابتی نابرابر باختند ولی تسلیم وضعیت موجود نشدند. مقاومت‌هایی در همان سال‌های انتهایی دهه80 مقابل تهاجم هالیوود صورت گرفت که در میانشان ماجرای رها کردن مارهایی که البته غیرسمی بودند در سینماهای نمایش‌دهنده فیلم آمریکایی «جاذبه مرگبار» شهرتی جهانی دارد؛ زمانی که کمپانی یونیورسال امکان نمایش محصولاتش در کره جنوبی را یافته بود و می‌توانست هم بازار پخش‌کننده‌ها و سینمادارانی را کساد کند که فیلم‌های نازل و ارزان‌قیمت وارداتی را پخش می‌کردند و هم رقیب سینمای داخلی کره شود. بین کسانی که به جرم ایجاد اغتشاش و ترساندن تماشاگران محصولات یونیورسال دستگیر شدند دو کارگردان سینما هم به چشم می‌خورد. فعالان سینمای کره حاضر نبودند به‌سادگی تسلیم هالیوود شوند. در نهایت اما، بازار تولید داخلی تا سال‌ها جذابیت و اهمیتش را مقابل فیلم آمریکایی از دست داد. در دهه 90میلادی، سینمای جشنواره‌ای کره جنوبی و فیلمسازان این جریان و در راسشان کیم کی دوک و پارک چان ووک به شهرت رسیدند ولی وضعیت صنعت فیلمسازی این کشور چندان مناسب نبود. از اواخر این دهه داستان تغییر کرد. رشد تولید فیلم در کره جنوبی، معادله در گیشه سینماها را به‌مرور به نفع تولید داخلی تغییر داد. در هزاره سوم سینمای کره جنوبی به یکی از قدرت‌های آسیا تبدیل شد. فیلم‌ها و سریال‌های کره‌ای دایره شهرت‌شان را به بیرون از مرزها گسترش دادند. آن قدر که آمریکایی‌ها علاقه‌مند به سرمایه‌گذاری در تولیدات کره‌ای شدند.
کره‌ای‌ها که با فیلم‌هایی چون «پیر پسر»، «میزبان» و «خاطرات قاتل»، در فستیوال‌ها می‌درخشیدند و مورد‌توجه علاقه‌مندان سینما قرار می‌گرفتند، به مرور توانستند به مخاطب گسترده‌تر فکر کنند. موفقیت فیلم‌ها و سریال‌های کره‌ای در جذب مخاطب، راهی تازه برای سینماگران کشوری گشود که پیشینه‌اش در تاریخ سینما، پیشینه‌ای گمشده است؛ کشوری که در هنگامه جنگ‌ها و در مقطعی از دست دادن استقلال و بعد دو‌پاره شدن، بخش عمده آثار سینمایی‌اش را از کف داد، حالا با حرکت در مسیر جاده سبز برای خود تاریخ تازه‌ای می‌سازد.

این خبر را به اشتراک بگذارید