ادامه یک ماموریت ناتمام
مسعود میرکاظمی، رئیس سازمان برنامه و بودجه، رحیم ممبینی را بهعنوان مرد شماره2 نهاد برنامهریزی و بودجهریزی منصوب کرد تا بهعنوان دستیار ویژه، به تغییر ریل در سازمان یاد شده کمک کند. در حکم میرکاظمی برای ممبینی اشارهای به جهتگیریهای احتمالی در سیاستهای برنامه و بودجه با این انتصاب نشده، ولی از معاون جدید سازمان برنامه و بودجه خواسته شده تا درجهت «عدالت محوری»، «انقلابی گری»، «مردم داری»، «پاکدستی و فسادستیزی»، «قانون مداری» و «مفاد عهدنامه مدیران» در دولت مردمی، با اتخاذ تدابیر مناسب در حل مشکلات کشور کوشا باشد.
رحیم ممبینی که پیش از این هم نام او در اقتصاد ایران، بهدلیل تصدی مسئولیت در دولت محمود احمدینژاد، مطرح شده بود، کیست و از او چه انتظاری میرود؟ رحیم ممبینی، زاده خوزستان است و احتمالا از حمایت 2 معاون خوزستانی رئیسجمهوری، یعنی محمد مخبر و محسن رضایی هم برخوردار است. او که پیش از ورود به سازمان برنامه و بودجه در دولت احمدینژاد، رئیس اداره بودجه ستاد کل نیروهای مسلح بوده، دارای مدرک فوقلیسانس مدیریت دولتی با گرایش سیستمها و دکتری مدیریت استراتژیک از دانشگاه عالی دفاع ملی است. ممبینی در فاصله سالهای 85تا 86مشاور رئیس وقت سازمان برنامه و بودجه، در سالهای 86تا 87معاون امور اجتماعی سازمان مدیریت و در بین سالهای 87تا 92هم بهعنوان معاون بودجه معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی رئیسجمهور مشغول بهکار بوده. او چهرهای است که در طول دوره انحلال سازمان برنامه و بودجه و تغییر نام آن به سازمان مدیریت و برنامهریزی و پس از آن ایجاد معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی مسئولیت داشته و از این نظر شاید ماموریت او در سمت جدید، بهعنوان مرد شماره 2سازمان برنامه و بودجه، ورای آن چیزی باشد که در حکم او عنوان شده است.
برای کشف ماموریت ممبینی باید سطرهای سفید حکم او را بازخوانی کرد، از این منظر باید دید وی چه ادبیات و شاخصه هایی از عدالت محوری، انقلابیگری و مردمداری را جایگزین ادبیات و شاخصههای فعلی نظام برنامه و بودجهریزی ایران میسازد.
بعید است ممبینی تنها برای گرفتن یک پست و مسئولیت به سازمان برنامه و بودجه بازگشته باشد و شاید او ماموریت ناتمامی دارد که در 4سال آینده میتوان نشانههایی از آن را در ردیفهای بودجه، جابهجایی افراد و همچنین برنامههای آینده جستوجو کرد. آیا او معمار جدید برنامه و بودجه ایران با شاخصهای انقلابیگری و عدالت محوری است؟