محاکمه نوکیسهها بدون حضورمتهم
مستند «نوکیسهها» تلاش می کند طبقه تازه ای را در جامعه ایران نشان دهد اما پرداخت یک طرفه به موضوع مستند را از حالت منصفانه خارج کرده است
مهرداد طبرسی- روزنامه نگار
نمایش آنلاین مستندها سبب شده است که بسیاری از مستندها به هاشور، وبسایت ویژه اکران مستندها، بیایند. در این میان میتوان انبوه مستندهایی را تماشا کرد که در ازدحام مستندها در جشنواره حقیقت سالهای گذشته و تولیدهای انبوه حوزه مستند زیرسایه مستندهای نامدار قرار گرفته بودند و مستند «نوکیسهها» ساخته علیرضا خوشنویس یکی از آنهاست که به «تحلیل اقتصاد در حال و گذشته توسط پژوهشگران و اقتصاددانان و جامعهشناسان، شرایط رفتاری نوکیسهها و قشر ضعیف و متوسط در حال و گذشته» پرداخته است.
پیش از ورود به بحث درباره مستند نوکیسهها تذکر یکی دو نکته کلی ضروری به نظر میرسد.
مستند باید چیزی بیشتر از اطلاعات موجود و باورهای رایج در اختیار تماشاگر بگذارد یا دستکم تحلیلی تازه از وضعیتی که قرار است روایت کند، به دست دهد یا اطلاعات تاریخی به شکلی تازه صورتبندی کند. در حقیقت مستند باید چیزی به دانستههای عمومی اضافه کند، اگرنه نیازی به صرف هزینه و ساختن فیلم نیست.
دیگر اینکه حضور آدمها جلوی دوربین و بیان دیدگاههای شخصی مستند را نمیسازد. باید حرفها و ادعاها به تعبیر امروز مستندسازی شوند و شواهد آنها از دل فیلمها و مطبوعات و اظهار نظرهای گوناگون بیرون بیاید. اگرنه هر کسی میتواند مجموعهای از اظهارنظرهای گوناگون را حول محوری بهعنوان مستند ارائه کند.
و اما بعد، مستند نوکیسهها قرار است به شکلگیری طبقه نوکیسه در ایران امروز بپردازد اما مسئله محوری مستند معلوم نیست. قرار است تاریخ نوکیسههای امروز را روایت کند یا به تبارشناسی آنها بپردازد یا به زمینههای اقتصادی اجتماعی شکلگیری ایشان بپردازد یا به بروز و ظهور آنها در حوزههای گوناگون را پیش چشم بگذارد... نوکیسهها همه اینها هست و هیچکدام نیست؛ یعنی هیچکدام را به طور کامل بررسی نمیکند و حق مطلب را درباره هیچ کدام از این جنبهها ادا نمیکند.
مستند نوکیسهها نگاهی چپگرایانه دارد و در حقیقت بر اساس دیدگاههای باورمندان به اقتصاد چپشکل گرفته است. دو تن از شاخصترین چهرههای چپگرا فرشاد مومنی و محمد مالمیر که هر کدام طیفی از باورمندان به دیدگاههای چپ را در حوزه اقتصاد نمایندگی میکنند جلوی دوربین مینشینند و از تبعات ناخوشایند اقتصاد آزاد میگویند، اما کسی از طرفداران اقتصاد آزاد در مستند حاضر نیست که در مقابل ایشان و دیگر کارشناسان مستند مثل عماد افروغ و کمیل قیدرلو دفاع کند. فقدان دیدگاههای رقیب نوکیسهها را به مستندی یکطرفه تبدیل کرده است.
روایت نوکیسهها از تاریخ گزینشی به نظر میرسد و انگار که نمیتواند یا نمیخواهد به دنبال ریشههای تعارض دو دیدگاه اقتصادی و زمینههای اجتماعیشان باشد.
این مستند به سراغ زندهیاد آیتالله هاشمی رفسنجانی میرود و او را مقصر اصلی میداند اما چیزی از شکست اقتصاد سالهای جنگ یا دلایل انتخاب اقتصاد آزاد و موافقت عمومی مسئولان و مدیران و کارشناسان با آن نمیگوید.
مصائب اقتصاد آزاد را در افراطیترین شکل ممکن نشان میدهد و در مقابل، بهدرستی، از کاهش اختلافهای طبقاتی در دهه60 و افزایش اختلافها در دهههای بعد میگوید اما به هیچ وجه از مصائب اقتصاد کوپنی و تصدیگری دولت/ حاکمیت در اقتصاد نمیگوید. اعتراض کارگران را در سالهای اخیر نشان میدهد اما شکست کارخانههایی را که همه در دهه60 تحت تصدی دولت درآمده بودند نشان نمیدهد. صف دراز مردم را مقابل یکی از شعبههای مکدونالد نشان میدهد اما از صفهای طویل مردم را در انتظار رسیدن روغن و شکر و پنیر کوپنی نشان نمیدهد.
یکی از کلیدواژههای نوکیسهها رانت است اما کارشناسان فراموش کردهاند که یکی از عوارض اجتنابناپذیر اقتصاد دولتی در همه دنیا رانت بوده است؛ رانتی که از طریق دولت به افراد خاصی تعلق می گیرد.
مستند نوکیسهها آنجا که به تناسب نامی از شخصیتهای تاریخ اقتصاد ایران به میان میآید به سراغشان میرود و ذکری از ایشان میکند از جمله حاج امینالضرب یا میرمصطفی عالینسب اما آیا ذکر یک نکته از خصائل و نیکیهایی شخصیتهایی مثل امینالضرب یا عالینسب برای اثبات کفایت میکند؟ چرا ذکر نمیکند که حاج امینالضرب متهم به پرداخت رشوه به وزیر مالیه شد و به همین اتهام بازداشت و اموال او توقیف شدند؟ یا وقتی نام فرامرز رفیعپور به میان میآید برای حذف او مرثیه میخواند اما هیچگاه به دلایل حذف او از برنامههای تلویزیونی و رسانههای رسمی اشاره نمیکند و نمیتواند تمام و کمال از شخصیتهای مطلوب خود دفاع کند.
نوکیسهها در پایان نقبی به فضای مجازی و شبکههای اجتماعی میزند که باز هم ظاهراً قرار است در راستای تأیید دیدگاههای ادعایی مستند باشد اما به نظر میرسد سازندگان شبکههای اجتماعی را هم یکی از آفتهای توسعه میبینند نه رسانه یا بستری که مثل هر بستر دیگری میتواند عوارض خوب و بد داشته باشد.
مستند پرسشهایی را مبنای خود قرار داده که یکییکی به آنها پاسخ میدهد. پرسشها فصلهای مستند را تقسیمبندی میکنند و خلاقیت سازندگان در فصلبندی مستند جالب توجه است اما خط زدن هر یک از پرسشها لزوماً به معنی پاسخ به آنها در ذهن تماشاگر نیست. گاهی وقتها پرسشها پاسخهایی ژرفتر و گستردهتر میطلبند.
تلاش مستند نوکیسه ها برای پاسخ دادن به آنها ناموفق بوده است.