پوران درخشنده، کارگردان سینما:
متروی تهران سینمایی است اما ...
سیده پگاه رضازاده| پوران درخشنده، جزو چند چهره زن معدود درخشان هنر ـ صنعت سینمای ایران است. او را با کارگردانی فیلمهایی درباره مسائل اجتماعی زنان روز جامعهمان میشناسیم. با او درباره اینکه متروی تهران چقدر قابلیت سینمایی شدن دارد و یک کارگردان تراز اول، برای تحقق این امر با چه مشکلاتی روبهرو خواهد بود، صحبت کردهایم. ژانر وحشت در مترو، شادی و تلفیق موسیقی و مترو، موضوعات دیگری بود که این هنرمند به آنها سرک کشید. با ما همراه باشید.
«مترو» و نوآوری یک قصه جدید
طبعاً مترو پرتردد و پرمسافر است. در طول روز مسافران زیادی را به مقصد میرساند، خیلیهایمان را به خانه میبرد و خیلیهایمان را از خانه دور میکند و دوباره شاید بازگرداند... به گمانم جا دارد در فیلمهای سینمایی توجه بیشتری به این المان شهری تهران شود. استفاده از مترو هم البته در هر کشوری آدابی دارد. در ایران اما مردم بیشتر در مترو خسته و خوابآلودند و شاید اگر قرار باشد، متروی تهران سینمایی شود، باید لمحهای به این موضوع داشت. در متروهای کشورهای دیگر اما برخی خوابند اما کسانی هم در حال مطالعهاند. گویا زمانی را که در مترو سپری میکنند، آرامش را واقعاً حس میکنند. متروی تهران اما فضا ویژه و منحصربهفردی دارد. همه نوع قشری در آن دیده میشود. حتی میتوان گفت شغلهای مختلف در مترو حضور دارند. مترو از این حیث یک جامعه آماری عظیم و فراگیر است. اگر امکانش باشد دوست دارم از متروی تهران فیلمی بسازم، قصهای بنویسم و به آن بپردازم.
دست کارگردان را در مترو باز بگذارید...
به دلیل حجم مسافر بالا در مترو کار کردن و لوکیشن قرار دادن مترو به مراتب کار دشواری است. باور کنید که دستم به قول بچههای تهران همه رقمه در کار است و باید بگویم شاید راهحل این باشد که یک خط را به طور ویژه به ما اختصاص دهند یا دستمان باز باشد تا مسافران خودمان را به عنوان بازیگر در آنجا بگنجانیم. در غیر این صورت، پیشرفت کار، دشوار و فرسایشی خواهد بود و باید هماهنگی و برنامهریزی خاص برای سینمایی شدن متروی تهران در نظر گرفت. کار کردن یک گروه سینمایی در مترو مصائب خودش را دارد.
شکار صحنه سینمایی در مترو چقدر سخت است؟
برای گرفتن صحنههای شکاری ناب و ماندگار از سوی یک کارگردان همه فن حریف، باید طوری صحنه را ساخت و زمینه را فراهم کرد تا مسافران اصلا متوجه نشوند. باور کنید که طی سالیان، تجربه به من ثابت کرده که تا مردم دوربین را میبینند رفتار طبیعی خودشان را از یاد میبرند. از من بپذیرید که در متروی تهران، مثلاً حتی در یک واگن، به محض اینکه دوربین وارد شود، همه رویشان را برمیگردانند تا به نوبه خودشان جلب توجه کنند. این موضوع شکار کردن یا همان صحنههای شکاری را از ما میگیرد.
در هم گرهخوردهایم!
متأسفانه فضای متروی تهران برخلاف متروی کشورهای دیگری که دیدهام چندان شاد نیست. یک جورهایی با زبان طنز شاید بتوان گفت که گویی همه در هم گره خوردهاند... حتی فرصت نفس کشیدن هم نیست! در دیگر کشورهای جهان، معمولاً جا برای نشستن بیشتر و بهتر پیدا میشود. در متروی تهران این موضوع به ظاهر کوچک و کم اهمیت بر عکس است. از سوی دیگر داشتن یک فضای شاد به محیط ما بستگی دارد. مردم در متروی تهران همانطور که گفتم، خستهاند و صرفاً میخواهند هر چه زودتر به مقصدشان برسند. خب اینها جملگی باید در یک کار سینمایی که ویژه مترو باشد، منعکس شود. شرایط اقتصادی لایههای مختلف جامعه خوب نیست اما در عین حال مثلاً میتوان با پخش یک موسیقی در مترو برای لحظاتی آرامش را به آنها هدیه داد.
ژانر وحشت در مترو
ساخت فیلم سینمایی در ژانر وحشت به نظرم در مترو میتواند اتفاق جالبی باشد. تجربه کارگردانی فیلمهای مختلف گذشته به من ثابت کرده که مسائل و اتفاقات کوچک و بزرگ زیادی در مترو رخ میدهد که میتواند به خودی خود دستمایه کار هنری در ژانر وحشت سینمایی ایران قرار گیرد و اتفاقا با استقبال مخاطب هم روبهرو شود. مترو مکانی است که میتوان از زوایای مختلف به آن نگریست. میتوان امکاناتی در اختیار داشت و فضا را برای کسانی که به این نوع فیلمسازی علاقهمندند فراهم کرد. میتوان تعقیب و گریزها را اتفاقاً در متروی تهران دنبال کرد و از آنها به شکل هنری فیلم گرفت. همه چیز امکانپذیر است اما در عین حال باید به عنصر «باورپذیری هنری» و القای موقعیت دقت کرد تا کار هنری درخشانی از آب درآید.