پای صحبتهای جلال مقامی، پیشکسوت عرصه دوبله که در آستانه تولد۸۰سالگیاش است
صدای من با دیدنیها، لو رفت
الناز عباسیان
از معدود دوبلورهایی است که هم صدایش آشناست و هم تصویرش خاطرهساز! اگر بخواهیم خیلی سریع او را معرفی کنیم، باید از برنامه «دیدنیها» در دهههای ۶۰ و ۷۰ با آن مجری آراسته و کت و شلوار پوشیده برایتان بگوییم که یکشنبه شبها بسیاری را پای تلویزیونها مینشاند. صدای توأم با متانت و وقار جلال مقامی از او و برنامهاش یک نوستالژی شیرین در روزهای جنگ برای مخاطبان تلویزیون ساخت. از آثار مقامی در سینما میتوان فهرستی بلندبالا تهیه کرد، اما اگر قرار باشد به چند شاهکار بسنده کنیم میتوان به گویندگیاش در آثاری چون «لورنس عربستان»، «شکوه علفزار»، «محمد رسولالله(ص)» و... اشاره کرد. حالا در آستانه ۸۰سالگی آقای دیدنیها سراغ او رفتیم تا از نزدیک از ۷ دهه فعالیت هنری و سرمایههای زندگیاش بپرسیم؛ از راز ماندگاری و محبوبیتش بعد از این همه سال و از احوالات این روزهایش جویا شویم. با ما همراه باشید تا بخشهایی از گفتوگو با مردی که بیش از نیمقرن با صدایش هنرنمایی کرده است را بخوانید.
تا چند روز دیگر برگ دیگری از سالنامه زندگیتان ورق خواهد خورد و شما ۸۰سالگی را به امید خدا تجربه خواهید کرد. چه حسی دارید؟
۱۶ ساله بودم که وارد کار دوبله شدم. بازیگر تئاتر نبودم ولی در دبیرستان کارهای نمایشی مدرسه را من و یک دوست دیگرم که الان در آمریکاست انجام میدادیم. یکبار با مرحوم حیدر صارمی که هم هنرپیشهبودند و هم کارهای دوبله و گویندگی رادیو انجام میدادند، بعد از پایان یکی از نمایشهایم صحبت کردم و از او خواستم مرا در زمینه تئاتر راهنمایی کند. او به من گفت سن شما برای تئاتر کم است و نوجوان هستی. بهتر است کار دوبله را ادامه دهی. از همین جا بود که مرا به دوبله معرفی کرد و من از همان دوران دبیرستان و بعد از مدرسه، کار دوبله را بدون معلم و مربی شروع کردم. من خیلی زود راهافتادم و به یک سال نکشید که به نقش اول گفتن رسیدم. حدود ۱۰فیلم بازی کردم و مجری دیدنیها شدم و چندین برنامه در رادیو داشتم اما اصل کارم، دوبله بود. حالا پس از گذشت ۶۴ سال، از عملکرد و کارنامهام در این سالها ناراضی نیستم. چون کارهایی که باید انجام میدادم انجام دادم. حمل بر خودستایی نباشد خوب هم انجام دادم. از آن جمله گویندههایی بودم که با کارهایم رضایت مردم و مدیران دوبلاژ را جلب کرده بودم. تمامی آثاری که در زمینه دوبله از من بهجا مانده، سرمایههای معنوی زندگی من هستند به جای بسیاری از هنرپیشههای مطرح در فیلمهای فاخر صحبت کردم. به قول یک بانوی برجسته که میگفت ما رمانهای بزرگ تاریخ را با صداهای شما شنیدیم؛ فیلمهایی چون «بینوایان»، «دکتر ژیواگو»، «برادران کارامازوف» و «جنایات و مکافات» و «خوشههای خشم» و ... طرفداران زیادی را بهخود اختصاص دادند؛ به دوبله این فیلمها که از آثار نویسندگان بزرگ جهان ازجمله جان اشتاین بک، ویلیام فاکنر، تنسی ویلیامز، ارنست همینگوی و ویکتور هوگو بودند، افتخار میکنم.
راز ماندگاری نام جلال مقامی را در چه میدانید؟
بخشی از موفقیتهای دوبلورهای نسل ما به کیفیت فیلمهای آن زمان برمیگشت. تمامی آثار نویسندگان بزرگ دنیا وقتی فیلم میشدند و ما آنها را دوبله میکردیم گویی کتابها را از اول میخواندیم. البته گاهی هم جذابیت فیلم چنان مرا مجذوب خود میکرد که شخصا میرفتم و آن کتاب را از اول مطالعه میکردم؛ مثل جنایات و مکافات. بهعبارتی دوبله خوب با فیلمهای خوب شکل میگیرد. همچنین یکی از لازمههای ماندگاری در عرصه دوبله، مطالعه است. افراد علاقهمند به دوبله، باید قبل از هر چیز رمانهای نویسندگان بزرگ و همچنین نمایشنامههای مطرح را بخوانند تا بتوانند دیالوگهای نمایشی بهکار ببرند.
چند سالی است که بهدلیل بیماری از دنیای دوبله دور شده بودید. خوشبختانه حال جسمی و روحیتان بهتر شده است. آیا تصمیم به ادامه فعالیت در این حوزه دارید؟
سال ۹۳ بر اثر عارضه سکته مغزی برای مدتی قدرت تکلم خودم را از دست دادم اما خدارا شکر این روزها حالم خوب است. البته سال گذشته هم از ناحیه پا دچار شکستگی شده و مدتی در بیمارستان بستری شدم. هماکنون خوبم ولی تمایلی به ادامه کار در این زمینه ندارم. پیشنهاد کار زیاد دارم ولی حس میکنم دیگر کافی است و کارهایم را کردهام. این روزها هم بهدلیل شرایط کرونا ترجیح میدهم اصلا از خانه خارج نشوم. از طرف دیگر فضای دوبله و کیفیت فیلمها هم دیگر باب میل من نیست. همچنین دوست ندارم که با ارائه کاری ضعیف، اعتبار و سابقه خودم را خدشهدار کنم. حالا دیگر نوبت جوانهاست.
اتفاقا سؤال بعدی من درباره جوانهایی است که علاقه بهکار دوبله و گویندگی دارند؛ چه صحبتی با آنها دارید؟
نسل جدید دوبلورها بااستعداد و باپشتکارند اما متاسفانه از شانس بد آنها فیلمهای خوبی برای بهچالشکشیدن هنر دوبلهشان ندارند. فیلمهای امروزی فیلمهایی نیستند که دوبلورهای جوان را تشویق به تلاش بیشتر کنند. اغلب اکشن هستند یا چینی، ژاپنی و کرهای. یک دوبلور جوان هم تا زمانی که فیلم خوب و شرایط مناسب برای دوبله را نداشته باشد قادر به بروز توانمندی خود نیست. باید فیلم خوب و باکیفیت باشد تا هنر دوبلورها را نشان دهد. دوبله ارتباط زیادی به بازیگر دارد. خیلی از دوبلورهای قدیم به این دلیل مورد توجه قرار میگرفتند که کار دوبله را روی صدای بازیگرانی انجام میدادند که تواناییهای زیادی در ایفای نقش داشتند. از من چندین بار سؤال شد که استاد من در کار دوبله چهکسی بوده است؟ من در پاسخ به این سؤال، نام چند تن از استادانم را میبرم اما معتقدم هنرپیشههای خوب، استاد واقعی من در دوبله بودند. هرچه هنرپیشه قویتر باشد، دوبلور هم طبیعتا بهتر دوبله خواهد کرد. تمام توجه دوبلور باید بهخود هنرپیشه باشد که چطور بازی میکند. بازیگر خوب به دوبلور، کار و هنر یاد میدهد. گفتن دیالوگ کافی نیست؛ این میشود صداگذاری ولی دوبلور باید خودش هم یکبار دیگر آن نقش را بازی کند. هماکنون، سلیقه مردم نسبت به فیلمهای دوبله، تغییر کرده است اما اگر همانند گذشته فیلمها با نویسندگان قوی ساخته شوند، نسل امروز بازهم به فیلمهای دوبلهشده روی میآورند.
خاطرهای از سالها کار هنریتان در ذهن دارید که بخواهید برایمان بازگو کنید؟ بهویژه از برنامه دیدنیها که ۱۲سال روی آنتن بودید؛ آن هم با برنامهای که فقط یک اجرا داشت و نه گفتوگو و نه تماشاگری اما از بهترین برنامههای سالهای جنگ محسوب میشود.
از این برنامه خاطرات زیادی دارم؛ یکی از آنها مربوط به پوشش من بهعنوان مجری بود. قبل از انقلاب مرتب به خارج از ایران میرفتم و کتهایی در رنگهای مختلف خریده بودم. سعی میکردم برنامه دیدنیها را با حال و هوای شادتری اجرا کنم. مدیر شبکه، چندبار به من گفتند: آقای مقامی شنیدهام لباسهای رنگارنگ میپوشید. زمان جنگ است، از این کتهای آمریکایی که سربازها میپوشند شما هم از همینها بپوشید. گفتم اصلا این حرف را نزنید. اسم برنامه دیدنیهاست و باید جذابیت داشته باشد. اتفاقا دیدنیها برنامه و جایی است که باید همین لباسها را بپوشم. مردم تمام وقت از تلویزیون خبرهای جنگ، خرابی و کشتار میبینند. با تهیهکننده قرار گذاشته بودیم که در این یک ساعت از هفته، برنامه ما متفاوت از دیگر برنامهها باشد. دل مردم شاد شود و سرگرم شوند. مدیر شبکه هم پذیرفت، البته اول نگران عکسالعملها بود بعد که نامههای تشکر از وزارتخانههای مختلف را دریافت کردیم خیالشان راحت شد. برخی اوقات یکشنبهها نزدیک به زمان پخش برنامه اگر در خیابان بودم از مردم میشنیدم که عجله کنیم برنامه دیدنیها شروع میشود. البته همیشه این حس با من بود که ای کاش با دیدنیها صدای من لو نمیرفت و بعد از آن همه مرا به نام آقای دیدنیها میشناختند.
این روزها که به جبر کرونا و بیماری زمینهایتان همیشه در خانه هستید اوقات فراغتتان را چگونه سپری میکنید؟
بیشتر فیلم تماشا میکنم. بازیهای فوتبال و کشتی را دنبال کرده و موسیقی گوش میدهم. البته تماشای فیلمهای جدید چندان هم برای من خوشایند نیست. ما عمری با فیلمهای خوب زندگی کردیم و سراسر لحظههایمان با دوبله سکانسهای فیلمهای خوب پر شده است. ما ۶۰سال است که کارمان دیدن فیلم بوده و به سختی کار خوب ما را راضی میکند. شاید به همینخاطر است که تماشای فیلمهای امروزی با کیفیت تولید پایین آزارم میدهد. البته سینمای ایران خیلی رشد کرده و جوانها کارشان را بلد هستند. علاوه بر فیلم، کتاب هم زیاد میخوانم؛ البته بیشتر فیلمنامه و نمایشنامه. دوباره سراغ «سووشون» سیمین دانشور و «کلیدر» دولتآبادی رفتهام. این کتابها ارزش چندبار خواندن را دارند. با چندبار مطالعه بیشتر در عمق داستان میروم. انگار پنجره تازهای برایم باز شده است. از میان برنامههای تلویزیون، برنامه «کتاب باز» سروش صحت را دوست دارم.
از همسر هنرمندتان خانم رفعت هاشمپور برایمان بگویید. ایشان هم چند سالی است که کمکار شدهاند؟
بله؛ او قبل از من و حتی پیش از سکته مغزیام از فعالیت هنری کنارهگیری کرد. گفت: خسته شدهام و دیگر نمیخواهم کار کنم. اتفاقا خیلی هم به او اصرار کردند و برای کارهای مختلف دعوتش کردند ولی نرفت.
نزدیک به ۷ دهه فعالیت
جلال مقامی، مدیر دوبلاژ، دوبلور و بازیگر ایرانی، متولد دوم مرداد سال۱۳۲۰ در شهر کاشان است. او فارغالتحصیل دیپلم از دبیرستان حافظ واقع در بازار تهران است. در دوران دبیرستان به دعوت حیدر صارمی از بازیگران تئاتر و سینما وارد دنیای دوبله شد و فعالیت خود را با دوبله شروع کرد و در تلویزیون با اجرای برنامه دیدنیها به شهرت رسید. هوشنگ لطیفپور از پیشکسوتان دوبله، سهم زیادی در شکلگیری مهارت و آموزههای او داشت که بعد از یک سال مقامی از دوبله نقشهای فرعی به نقشهای اصلی رسید. مقامی در سال۱۳۴۴ در ۲۴سالگی با فیلم «من مادرم» نخستین تجربه بازیگری خود را بهدست آورد و تا شروع انقلاب اسلامی در ۴کار سینمایی ایفای نقش کرد. بعد از انقلاب نیز در ۳فیلم بازی کرد. از سال۱۳۶۲ در ۴۲سالگی با اجرای برنامه تلویزیونی دیدنیها به تلویزیون آمد و بهمدت ۱۲سال در روزهای جنگ و پس از آن در قاب تلویزیونهای آن دوره چهره متفاوتی به نمایش گذاشت. جلال مقامی در سال۱۳۴۳ در ۲۳سالگی با همکارش رفعت هاشمپور که او نیز در کار دوبلاژ بود، ازدواج کرد که ثمره آن تنها یک دختر و۲ نوه است. دوبله منحصربهفرد او در سریال «لبه تاریکی» یکی از شاهکارهای این استاد دوبله ایران است. از مشهورترین آثار مقامی میتوان به گویندگیاش در آثاری چون «لورنس عربستان» به جای عمر شریف، «شکوه علفزار»، «ارتش سری»، «پوآرو»، «شرلوک هلمز» و «هشدار برای کبرا ۱۱» به جای سمیر اشاره کرد.