موج نو بحران کهنه
فاطمه عباسی
سینما نخستین باراسفند سال 98 و همزمان با موج اول کرونا دچار طلسم تعطیلیها شد و اکران نوروزی را از دست داد. همان زمانی که پای کرونا تازه به ایران باز شده بود و نشستن کیپ تا کیپ آدمها کنار هم در یک سالن چند ده نفره میتوانست افراد بیشتری را درگیر این بیماری کند. اوایل تابستان همان سال سینماها باز شد. همه منتظر بودند با فروکش کردن آمار کرونا بار دیگر رونق به سالنها بازگردد و فیلمها در تعطیلات تابستانی روی پرده بروند که پیک دوم کرونا ناغافل از راه رسید و یکبار دیگر سینماها را بست. پاییز و زمستان سال گذشته هم همراه با پیک دوم، سوم و چهارم سینماها به محض بازگشایی، تعطیل شدند. عید1400 هم به همین منوال بود تا امسال در فصل بهار که خیلیها فکر میکردند با تزریق واکسن کرونا، دیگر کار این ویروس تمام است و طلسم شکسته میشود. اما خب این فکر و خیالها کاری از پیش نبرد. در آغاز تابستان و تنها یک روز پس از آغاز اکران فیلمهای جدید در سینماها مانند دینامیت که مدتی هم توقیف بود و قرار بود تکانی به گیشه سینماهای خاک گرفته و خسته بدهد، پیک پنجم کرونا از راه رسید. سالنهای سینما برای چندمین بار در آستانه تعطیلی قرار گرفتند. یعنی دقیقا زمانی که با آغاز اکران تابستان، رقم فروش فیلمهای دنیا به نحو حیرتانگیزی بالا میرود و سینماهای دنیا یک به یک جان دوباره مییابند و مردم بدون ماسک و فاصله اجتماعی در سالنهای سینما، فیلم میبینند سینماهای ایران در موج تازهای از هراس ورشکستگی مطلق دست و پا میزنند. درست است که واکسیناسیون در کشور آغاز شده اما تا زمانی که این واکسیناسیون گسترده نشود، به اذعان مسئولان، پیکهای طغیان ابتلا به کرونا را تا آخر سال در پیش خواهیم داشت و سینما حالا حالاها در این طلسم باقی خواهد ماند. طلسمی که نتیجهاش فقط فیلم ندیدن روی پرده نقرهای نیست، بلکه عقوبتی به تلخی مرگ حرفه برای سینماگران و سینماداران خواهد داشت.