بر فراز قلههای رویاپردازی
به بهانه پنجاهمین سالگرد اکران «2001: ادیسه فضایی» شاهکار استنلی کوبریک که چند دهه دانشمندان و هنرمندان را تحتتأثیر قرار داده است
هفته پیش اخترشناسان، اسامی رسمی کوهها و درههای اصلی «شارون» ـ یکی از دوردستترین اجرام منظومه شمسی ـ را اعلام کردند. دنیای کوچک شارون (بزرگترین قمر سیاره پلوتو) که بیش از 3/6میلیارد مایل از خورشید فاصله دارد نخستینبار در سال2015 از نزدیک رصد شد؛ زمانیکه کاوشگر آمریکایی «نیو هورایزنز» بر سطح بدون هوا و یخزدهاش فرود آمد.
حالا اتحادیه بینالمللی اخترشناسی بخشهای مختلف این قمر را که توسط روبات کشف شده، نامگذاری کرده است و در میان اسامی اکتشافگران و دانشمندان سرشناسی که برای تقدیر، نامشان بر این بخشها گذاشته شده، نام استنلی کوبریک (کارگردان) و آرتور سیکلارک (نویسنده) هم به چشم میخورد. به این ترتیب هماکنون 2رشتهکوه اصلی شارون «کوبریک» و «کلارک» نام دارند؛ تقدیری کاملا بجا و بموقع.
فیلم علمیـ تخیلی«2001: ادیسه فضایی» که حاصل کار مشترک این دو نفر است، درست نیمقرن پیش در ماه آوریل اکران شد و حالا پس از گذشت 50سال، اخترشناسان با نوشتن نام خالقان این اثر روی نقشه شارون در مرز منظومه شمسی، به آنها ادای دین کردهاند؛ به 2رویاپرداز روشنبینی که فکر ما را نسبت به جهان هستی تغییر دادند و اثری سینمایی خلق کردند که به زعم عدهای، بهترین فیلمیاست که تا به حال ساخته شده است.
از دیگر برنامههایی که به مناسبت پنجاهمین سالگرد این فیلم برگزار شده، بازسازی صحنه مربوط به اتاق خواب عجیبوغریبیاست که در پایان فیلم نمایان میشود. این بازسازی در نمایشگاهی که بهتازگی در موزه هواوفضای واشنگتندیسی افتتاح شده، صورت گرفته است. همچنین قرار است از این هفته کتاب «ادیسه فضایی: استنلی کوبریک، آرتور سیکلارک» نوشته مایکل بنسن ـ نویسنده و فیلمساز ـ روانه بازار نشر شود. بنسن مینویسد: «اثر کوبریک که بهعنوان فیلمی هنری با بودجه کلانفیلمهای هالیوود ساخته شده بیشتر با قطعهای موسیقایی قابل قیاس است تا فیلمهای سینمای تجاری دیالوگمحور رایج».
در آن زمان، کوبریک صرفا قصد داشت فیلمی علمیـتخیلی بسازد که باورپذیر و معتبر بهنظر برسد. فیلمنامههای سنگین، صحنههای مقوایی و فیلمبرداری خام و زمخت، اغلب سبب میشد که چنین فیلمهایی آسیب ببینند؛ از همین رو، کوبریک به سمت کلارک ـ نویسنده بریتانیایی ـ کشیده شد و هر دو کار روی فیلمنامهای را آغاز کردند که رفتهرفته به لحاظ وسعت و جاهطلبی، ابعادی بزرگ یافت و عاقبت، داستانی تولید کردند که پیدایش و سرنوشت گونه انسانی را در بر میگرفت؛ سفری از بوزینه تا فرشته؛ آنطور که کوبریک روایت میکند.
به همان میزان، دانشمندان جوان هم برای تماشای تکنولوژیای که خیالپردازانه و باورپذیر باشد لهله میزدند؛ چیزی که تا آنزمان در فیلمهای بلند سینمایی بهکلی غایب بود.
ایان کریستی ـ استاد دانشگاه بیرکبک لندن و نوجوان اخترشناس آنزمان ـ در این باره میگوید: «فیلم کوبریک استانداردهای جدیدی در ارائه تصویری «واقعگرایانه» از زندگی در فضا بنیان گذاشت و به چندین دهه فرمانروایی وسترنهای فضایی به سبک «فلش گوردن» بر پرده سینما پایان داد». او در ادامه صحبتهایش اضافه میکند: «این فیلم همچنین موسیقی جدیدی در چشمانداز کیهانی خلق کرد؛ با استفاده از بخش آغازین قطعه «چنین گفت زرتشت» اثر ریشارد اشتراوس و موسیقی گئورگ لیگتی».
به همین ترتیب، کارل موری ـ اخترشناس دانشگاه کوئین مری لندن ـ میگوید که «ادیسه فضایی» نخستین فیلم سینماییای بوده که او را واقعا به فکر واداشته است. او بعدها به عضویت تیم فیلمبرداری کاوشگر «کاسینی» درآمد که در سال2007 به زحل فرستاده شد؛ «ما هیچ مونولیتی ندیدیم اما همگی میدانستیم که قدرت تخیلمان را تا حد زیادی مدیون آرتور سیکلارک و استنلی کوبریک هستیم.»
در نهایت، 2001: ادیسه فضایی، رکورد پرفروشترین فیلم علمی -تخیلی گیشه 1968 را بهخودش اختصاص داد؛ تنها فیلم سینمایی کوبریک که به چنین جایگاهی دست یافته است! علاوه بر این، تنها جایزه اسکار کارنامهاش را هم برایش به ارمغان آورد: در رشته بهترین جلوههای ویژه (اگرچه این جلوهها در اصل کار داگلاس ترامبل بودند).
اثر مشترک کلارک و کوبریک نسلی از شیفتگان جوان سینما را نیز تحتتأثیر قرار داد؛ کسانی که امروز از سردمداران دنیای فیلمسازی به شمار میروند. جیمز کامرون، جورج لوکاس، ریدلی اسکات، استیون اسپیلبرگ و کریستوفر نولان همگی از «ادیسه فضایی» بهعنوان یکی از عوامل کلیدی مؤثر بر تولیداتشان نام بردهاند. لوکاس خالق سریفیلمهای «جنگ ستارگان» در این باره توضیح میدهد: «استنلی کوبریک حد اعلای فیلم علمیـ تخیلی را مقابل دوربین برد. به نظر من خیلی بعید است که کسی پیدا شود و بتواند فیلمی بهتر از آن بسازد».
نسل حاضر کارگردانان جوانتر ازجمله گرت ادواردز ـ کارگردان «یک نفر سرکش»؛ یکی از فیلمهای اخیر مجموعه «جنگ ستارگان» ـ نیز بر همین عقیدهاند. ادواردز در مصاحبه با آبزرور در توصیف اثر کوبریک گفته است: «یک کلانفیلم سینماییاست که در عین حال، هنری و انتزاعی بهنظر میرسد. ساختن دوباره فیلمی شبیه به آن محال است. این فیلم پدیده زمان خودش بود».
البته فیلم عاری از نقطهضعف نیست. برخی از نظریاتی که در روایت کوبریک و کلارک انعکاس یافتهاند، ازجمله این ایده که خشونت سنگ بنای هوشمندی انسان است، از اندیشههای ریموند دارت ـ انسانشناس ـ الهام گرفته شده است. این ایده در دهه1960 توسط ریچارد آردری ـ نویسنده ـ عمومیت یافت اما بعدها منسوخ اعلام شد.
کریس استرینگر ـ دیرینهشناس موزه تاریخ طبیعی لندن ـ در این باره میگوید: «آن نظریات، بازتابدهنده اندیشههای کنونی نیستند. شاید زمانی از استخوانها بهعنوان ابزار استفاده میشده اما برای پیداکردن ریشهها و حشرات، نه بهعنوان سلاح و چماق. با این همه «ادیسه فضایی» هنوز هم یکی از محبوبترین فیلمهای من است؛ به یک اندازه حیرتآور و سحرانگیز».
یک نکته جذاب دیگر هم در رابطه با زمان اکران فیلم است. در سال1968 بشر در آرزوی دستیافتن به ستارهها بود. درست چند ماه بعد از نمایش فیلم، فضانوردان آپولو به ماه رسیدند و برای نخستین بار بر آن گام نهادند. خیلی زود چنین به نظر رسید که بشر بهزودی بقیه منظومه شمسی را نیز فتح خواهد کرد و سفرهای فضایی رایج خواهد شد. اگرچه جنگ ویتنام و دیگر محدودیتهای بودجهای بر رویای آن زمان بشر خط بطلان کشید، کلارک که تا سال2008 زنده بود همچنان نسبت به چشماندازهای اکتشافهای آینده خوشبین باقی ماند.
در یکی از مصاحبههایش در پایان قرن بیستم، از او پرسیدند چه شد که پیشگوییاش اشتباه از آب درآمد؟ کلارک در جواب گفت: «اتفاق خاصی نیفتاد. آمریکا و روسیه به خودشان زحمت ندادند که تجهیزاتی قدرتمند با قابلیت استفاده مجدد بسازند. چیزهای دیگری در سرشان بود و همانها باعث شد سفر به فضا بیش از حد گران و هزینهبر به نظر برسد؛ اگرچه بهزودی کسی راهحلی برای این مشکل پیدا میکند و وقتی این اتفاق بیفتد تمام ماهوارهها و ایستگاههای فضایی که در ذهنمان مجسم کرده بودیم به واقعیت خواهد پیوست. از این بابت خیالم خیلی راحت است».
منبع: گاردین