پایان فرار قاتل معاون عمرانی حرم امامزاده صالح ع
تنها 2روز زمان کافی بود تا قاتل معاون عمرانی حرم امامزاده صالح(ع) که با لباسی مبدل اقدام به تیراندازی کرده و جان این مرد را گرفته بود دستگیر شود. متهم انگیزهاش از قتل مسلحانه را اختلاف با مقتول عنوان کرده است.
به گزارش همشهری، این حادثه ساعت 8صبح یکشنبه نهم خردادماه در خیابانی حوالی دزاشیب اتفاق افتاد. آن روز مهندس سعید طاهری، 40ساله برای رفتن به محل کارش از خانه خارج شده بود که در همان حوالی هدف شلیک گلوله قرار گرفت و پس از انتقال به بیمارستان جانش را از دست داد. در بررسیهای میدانی و بررسی تصاویر دوربینهای مداربسته مشخص شد که مردی با لباس مبدل درحالیکه ماسک بهصورت و عصای نابینایان بهدست داشته، لحظاتی قبل از تیراندازی مقابل خانه مقتول کمین کرده و پس از آنکه وی به قصد رفتن به محل کارش از خانه خارج شده بود وی را هدف گلوله قرار داده بود. قاتل پس از آن اقدام به فرار کرده و به پارک جمشیدیه رفته و در آنجا لباسهای خود را عوض کرده و پس از آن ناپدید شده بود.
بهدنبال این حادثه، گروهی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران تحقیقات برای شناسایی عامل این جنایت را آغاز کردند. آنها در نخستین گام به پرسوجو از آشنایان مقتول پرداختند. چرا که بهنظر میرسید قاتل، فردی آشنا بوده و برای اینکه شناسایی نشود، از لباس مبدل و ماسک استفاده کرده بود. تلاش تیم جنایی و اقدامات اطلاعاتی خیلی زود نتیجه داد و به شناسایی متهم به قتل منجر شد. حدس تیم جنایی درست بود و مرد تیرانداز، فردی آشنا بود که با اطلاعات بهدستآمده، 2روز پس از جنایت، یعنی روز یازدهم خردادماه در عملیاتی غافلگیرانه بازداشت شد.
متهم به قتل پس از انتقال به اداره دهم پلیس آگاهی تهران به تیراندازی به سمت مهندس طاهری اعتراف کرد و گفت: مدتی میشد که با مقتول دچار اختلاف شده بودم و برای همین نقشه قتل او را کشیدم.
وی ادامه داد: برای اجرای این نقشه یک اسلحه تهیه کردم و لباس مبدل پوشیدم تا کسی به من مشکوک نشود. حتی عصای نابینایی هم تهیه کردم تا نقش بازی کنم و کسی تصور نکند قصد آدمکشی دارم.
متهم در ادامه گفت: از قبل خبر داشتم که مهندس صبح زود به محل کارش که حرم امامزاده صالح(ع) بود میرود. یک ساعت قبل از حادثه به مقابل خانه مقتول رفتم و پشت درختی پنهان شدم. چشمم به در خانه بود تا اینکه سرانجام او از خانهاش خارج شد. من هم اسلحه کلت را به سمتش نشانه گرفتم. شلیک اول خطا رفت و گلوله به او برخورد نکرد اما دومین شلیکم به او خورد و وقتی خونآلود روی زمین افتاد، فورا به سمت ماشینم که یک کوچه آنطرفتر پارک کرده بودم رفتم و پشت فرمان نشستم. درحالیکه سراسیمه و مضطرب بودم حرکت کردم و وقتی بهخودم آمدم دیدم مقابل پارک جمشیدیه هستم. بیهدف رانندگی میکردم، چون واقعا ترسیده بودم. تصمیم گرفتم وارد پارک شوم و لباسهایم را عوض کنم تا شناسایی نشوم. ماشینم را مقابل پارک جمشیدیه پارک کردم و وارد آنجا شدم. سپس در یک جای خلوت لباسهایم را عوض کردم و لباسهای مبدل را همانجا انداختم. در طول این 2روز هم بهشدت ترسیده بودم و عذاب وجدان داشتم اما فکرش را نمیکردم به این زودی دستگیر شوم.
متهم به قتل پس از اقرار به جنایت، با قرار قانونی بازداشت شد و برای انجام تحقیقات بیشتر در اختیار مأموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.