بیحاشیه و البته بیتأثیر
تأملی در رویکرد محافظهکارانه جایزه جلالآلاحمد و جشنواره شعر فجر
مرتضی کاردر- روزنامه نگار
سیزدهمین دوره جایزه جلالآلاحمد هفته گذشته به پایان رسید و پانزدهمین جشنواره شعر فجر آغاز شد. روال بنیاد شعر و ادبیات داستانی که برگزاری جشنواره شعر فجر و جایزه جلالآلاحمد را بهعهده دارد، یا جایی که اکنون به نام دفتر گسترش شعر و ادبیات داستانی خانه کتاب و ادبیات ایران شناخته میشود، همواره اینگونه بوده که پس از برگزاری اختتامیه جایزه جلال به سرعت جشنواره فجر آغاز میشده است. اما پیش از آغاز بخشهای اصلی جایزه شعر فجر توجه به چند نکته ضروری بهنظر میرسد.
نگاهی به فهرست برگزیدگان جایزه جلالآلاحمد نشان میدهد جایزه رویهای محافظهکارانه را در دستور کار خود قرار داده است؛ رویهای که تجربه سالهای گذشته نشان میدهد ممکن است در جشنواره شعر فجر نیز تکرار شود.
در جایزه جلالآلاحمد و جشنواره شعر فجر، شعر و داستان بخشهایی اصلی محسوب میشوند و بخشهای پژوهشی مثل «درباره شعر و نقد ادبی» یا مستندنگاری فرعی به شمار میروند. اما امسال جایزه جلال در بخش مجموعه داستان و بخش رمان برگزیدهای اعلام نکرد و تنها یک اثر بهعنوان شایسته تقدیر معرفی شد. در سالهای گذشته نیز اغلب بخشهای جنبی برگزیده داشتهاند و بخشهای اصلی کمتر؛ چنانکه امسال نیز در بخش مستندنگاری 2اثر بهعنوان برگزیدگان جایزه انتخاب شدند.
در جشنواره فجر نیز اگر اثری بهعنوان برگزیده انتخاب شده است، از میان آثاری بوده که برگزارکنندگان مطمئن بودهاند حاشیهای ایجاد نمیکند و سبب اعتراض منتقدان جشنواره نمیشود.
جشنواره شعر فجر و جایزه جلالآلاحمد همواره از دو سو تحت فشار و اعتراض و انتقاد بودهاند؛ از یکسو منتقدانی معتقدند جشنواره باید بنا بر اساسنامه خود آثاری را انتخاب کند که در زمره ادبیات انقلاب اسلامی قرار میگیرند و از سوی دیگر منتقدانی میگویند 2جایزهای که جایگزین بخش شعر و داستان جایزه کتاب سال شدهاند، باید قدری متوسعانهتر عمل کند و برگزیدگان خود را از میان همه آثار منتشرشده در طول سال گذشته انتخاب کند و شأن ملی جایزه محفوظ بماند.
کوشش برای پرهیز از قرارگرفتن در معرض اعتراضها، بهویژه اعتراضهای گروه اول که همواره صدای بلندتری داشتهاند، انتخاب آثاری بوده که حاشیهای ایجاد نکند یا خیلی وقتها به پاککردن صورتمسئله و عدم انتخاب اثر منتهی شده است.
رویه محافظهکارانه و عدمانتخاب برگزیده از تأثیرگذاری این 2جایزه در سالهای اخیر کاسته است. وقتی جایزه کتاب سال برگزار میشد گاهی امید میرفت آثاری بهعنوان برگزیده بخش شعر و داستان انتخاب شوند؛ آثاری که مورد رضایت عموم مخاطبان جامعه ادبی نیز باشند، اما در شرایط فعلی کمتر میتوان به انتخاب اثری امیدوار بود که رضایت عمومی را جلب کند.
زمانی انتخاب شاعران و نویسندگان جوان در دستور کار قرار گرفت که جشنوارهها اگر نمیتوانند سراغ شخصیتهای شناختهشده ادبیات بروند، دستکم هر سال جوانانی را به جامعه ادبی معرفی کنند، اما حساسیت بیش از اندازه منتقدان بر فعالیتهای نویسندگان و شاعران جوان در شبکههای اجتماعی و... سبب شد که این 2جشنواره در انتخاب جوانان نیز دستبهعصاتر حرکت کنند.
محافظهکاری در ذات شعر فجر و جایزه جلالآلاحمد نهادینه شده است. حالا برگزارکنندگان جایزه ماندهاند و جامعه بالقوه منتخبانی که بسیار محدود بهنظر میرسند؛ آنقدر که در بعضی بخشها نهتنها برگزیدهای انتخاب نمیشود، بلکه به معرفی حداقل نامزدها اکتفا میشود. این رویکرد شاید مورد علاقه بیشتر مدیران و برگزارکنندگان نیز باشد، چراکه جشنواره را بیحاشیه به سرانجام میرسانند و البته بیتأثیر.