• شنبه 28 مهر 1403
  • السَّبْت 15 ربیع الثانی 1446
  • 2024 Oct 19
شنبه 20 دی 1399
کد مطلب : 121321
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/KrBxz
+
-

پروانه‌ای از استانبول پَر کشید


حامد فوقانی ـ دبیر گروه شهر


پروانه‌ای هست و نیست؛ پروانه‌ای که درست روبه‌روی ققنوس پلاسکو، جان گرفته بود اما بیمار شد. به همین‌ خاطر قلبش را به ذخیره‌گاه سبز تهران بردند تا شاید دوباره زنده شود.
دیروز پس از مدت‌ها کش و قوس، بالاخره جمعه‌بازار پروانه که کرونا و اعتراضات کسبه به جانش افتاده بود، از چهارراه استانبول پر کشید و بر تپه‌های عباس‌آباد نشست. با این حساب جمعه‌بازار پروانه که نه، در واقع جمعه‌بازار اراضی عباس‌آباد افتتاح شد. اما جمعه‌بازار پروانه، یک جمعه‌بازار تنها نبود؛ بازاری بود که با فضاهای باهویت پیرامونی‌اش همچون مخبرالدوله، نادری و کوچه‌های برلن و مهران و بلژیک معنا می‌گرفت. بازاری که برخلاف تصور خیلی‌ها، تنها محل حضور دستفروشان، خنزر پنزر‌فروشی‌ها و فیک‌عتیقه‌فروشی‌ها (عتیقه‌های تقلبی و کپی‌شده) نبود؛ بلکه فرصتی بود برای تعاملات اجتماعی، حضور شهروندی و خروج چهارراه مخبرالدوله و چهارراه استانبول از بی‌رمقی در روزهای جمعه.
اما حالا سؤال اینجاست که آیا با استقرار جمعه‌بازار عباس‌آباد، همان بازار پررونق پروانه شکل می‌گیرد؟ آیا شهروندانی که به یک‌فضای سبز، مدرن و با کارکردهای گردشگری، فرهنگی و تفریحی پا می‌گذارند، انتظارات‌شان همان‌هایی است که جویندگان جمعه‌بازار پروانه بود و هست؟ واقعیت اما این است عده‌ای جمعه‌ها به پروانه پا می‌گذاشتند که خیلی‌ از آنها نمی‌دانستند دنبال چه می‌گردند و چه می‌خواهند. آنقدر در بین بساطی‌ها می‌گشتند تا چیزی از آن بساط‌های متفاوت با خلازیر و شیطان‌بازار، نظرشان را جلب کند. یعنی اول حضور پیدا می‌کردند و بعد تصمیم می‌گرفتند. به همین‌خاطر بود که پارکینگ پروانه را نه مدیریت شهری و نه هیچ نهاد دیگری به جمعه‌بازار تبدیل نکرد بلکه خود مردم به آن جان دادند. اما در عباس‌آباد، نخست باید کارکردها، المان‌ها و عناصر تعریف شده و همچنان به‌درستی معنا شود تا حضور مردم رقم بخورد. درست مثل بوستان آب و آتش و حضرت ابراهیم، پل طبیعت، باغ‌موزه دفاع‌مقدس، گذر ابریشم، بوستان نوروز، راه چوبی و... با این اوصاف، چه خوب است که مدیریت جمعه‌بازار عباس‌آباد نیز در اختیار مردم قرار گیرد تا انتظارات لازم برآورده شود.
با همه اینها نباید ناامید بود؛ باید امید داشت که در مسیر سبز ایجادشده، گذری از بساطی‌های پررونق شکل بگیرد. از سوی دیگر باید درنظر داشت که چاره‌ای برای حل مسائل پروانه نبود. بسیاری از صاحبان مغازه‌های پاساژ پروانه (مغازه‌های این پاساژ ملکیت دارند) به این موضوع که جمعه‌بازار کسب‌وکارشان را کم‌رونق کرده، گلایه‌های فراوان داشتند. اگرچه نباید فراموش کرد که موقعیت مکانی و معماری این مرکز خرید نیز در بی‌رونقی آن بی‌تأثیر نبوده است. با این حال، انتقال جمعه‌بازار پروانه را باید فرصتی نگریست برای احیای محدوده چهارراه استانبول تا مخبرالدوله. (تقاطع‌های خیابان جمهوری و سعدی) این محدوده نیاز به یک بازآفرینی اساسی دارد تا مانند سپهسالار، پانزده خرداد و سی‌تیر، البته در شرایط عادی و نه کرونایی، محل حضور شهروندان در تمامی ساعات شود؛ موضوعی که می‌تواند محل را از شب‌مردگی نیز نجات دهد.
در این میان باید 2نکته را در نظر داشت؛ نخست آنکه همیشه بساط‌گستران نزد مردم محبوب هستند و دوم اینکه در دنیای امروز، باید تلاش شود تا دستفروشان و مشاغل بی‌کانون، چهره متناسب‌تری با وضعیت شهر داشته باشند. مانند اقداماتی که درباره ون‌کافه‌ها و فوداستریت‌ها انجام می‌شود. بنابراین، گره احیای محدوده پاساژ پروانه و کوچه‌های باهویت اطرافش همچنان در توجه به مشاغل خرد و توانمندسازی‌ محله‌ای است؛ مثل اتفاقی که در گذشته و در دوره قاجار برای صحن امامزاده زید افتاد و بساط‌گسترانی که ارتباطی با فضای اصلی نداشتند، روزی از هفته را دور هم جمع می‌شدند و به همه‌‌چیز رونق می‌بخشیدند. در دنیا نیز نمونه‌های فراوانی از این دست وجود دارد. مانند اقدامی که مدتی پیش در پنسیلوانیا آمریکا افتاد تا مغازه‌های مرکز خرید پیتسبورگ به‌واسطه حضور درست مشاغل خرد همچنان فعال بمانند و ورشکست نشوند. با این تفاسیر، اگرچه جمعه‌بازار پروانه به‌جایی دیگر منتقل شده، اما نباید از احیای محدوده چهارراه استانبول هم غافل شد.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید