سال من او
رضا امیرخانی با انتشار رمان من او در ادبیات داستانی درخشید
محمد مقدسی
سیاستهای فرهنگی دولت اصلاحات پس از دو سال خود را نشان میداد. تعداد کتابهای چاپی کمکم زیادتر میشد. ممیزی بر کتابها کاهش پیدا میکرد و فضای مطبوعاتی منتظر و مهیای استقبال از آثار جدید داستانی بود. نویسندگان جدید از راه میرسیدند. حضور نویسندگان جدید، تنوع نگاههای نویسندگان، حضور پررنگتر و جریانسازان نویسندگان زن از ویژگیهای این دوران بود. نویسنده جوانی که 4سال قبل با رمان «ارمیا» نخستین اثر داستانیاش را نوشته بود، اما آنچنان که باید و شاید دیده نشده بود. رضا امیرخانی در این سال رمان «من او» را منتشر کرد. کتاب از ابتدای انتشار تبدیل به پدیده آن سال ادبیات داستانی شد و همچنان بعد از گذشت 21سال از انتشارش خواننده دارد و تجدید چاپ میشود. من او با استفاده از رئالیسم جادویی سرنوشت علی فتاح را از دوران رضاخان و کشف حجاب در تهران آغاز و تا پیروزی انقلاب اسلامی و دفاعمقدس روایت میکند. نثر داستان روان و ریتم تندی دارد. امیرخانی رمز جذابیت و داستانگویی را آموخته و از آن بسیار بهره گرفته است. رمان دیگری که در این سال بسیار مورد ستایش شد. رمان«هیس: مائده؟ وصف؟ تجلی؟» نوشته «محمدرضا کاتب» بود. کاتب که پیش از این با داستانهای کوتاه جنگیاش در کتابی با نام «دوشنبه آبی ماه» تجربههای اولیه را از سر گذرانده بود، رمان هیس را، پیچیده نوشته و مهمترین ویژگی آن عدمقطعیت است. رمان روایت سه شخصیت است؛ یکی جهانشاه، قاتلی زنجیرهای که 17زن را به قتل رساندهاست، دومی پاسبانی که در تصمیمگیری مشکل دارد و گاه خشن است و گاه دلرحم و آخر نویسندهای که با مغزی له شده کنار اتوبان افتادهاست. فضای رمان کاتب تلخ و خشن است. شکل روایت او و استفاده از جریان سیال ذهن، داستان او را فرمالیستی و سختخوان کرده بود. فریبا وفی نویسنده پرکار و مشهور دهه1380 در این سال مجموعه داستان «حتی وقتی میخندیم» را منتشر کرد. کتاب، مجموعهای از 21داستان کوتاه است. داستانها پیرنگ چندان پیچیدهای ندارند و بیشتر بر اثر حادثهای شروع میشوند. شخصیت اصلی اکثر داستانها زن هستند و هر کدام درد و مشکلی جهانشمول و زنانه را روایت میکنند. رمان تحسین شده دیگر این سال «نیمه غایب» نخستین رمان حسین سناپور از شاگردان هوشنگ گلشیری بود. رمان نیمه غایب روایت نسل جوان بعد از جنگ است. سرگشته و تنها، نه در قهرمانیها آرمانهای نسل قبل شریک بودند، نه در آینده تصویر روشنی میدیدند. درگیر پدرسالاری و بهدنبال هوایی برای تنفس بودند. رمان سناپور خوشخوان و روان بود و تحتتأثیر فضای پس از دوم خرداد بسیار خوانده و ستایش شد، اما مدتی در دوره دولت محمود احمدینژاد انتشار آن ممنوع شد که دوباره پس از سال 1392مجوز چاپ گرفت و همچنان تجدید چاپ میشود.