گلهای گل آقا
طنزِ سیاسی پس از انقلاب با گلآقا متحول شد
گلآقا مهمترین رکن تحول در کاریکاتورهایی با مضامین طنز سیاسی پس از انقلاب بود. احمد عربانی، ناصر پاکشیر، محمدرفیع ضیایی و احمد عبدالهینیا نسل اول کاریکاتوریستهای نشریههای گلآقا را تشکیل میدادند. مسعود برزین (محقق مطبوعات) نامهای برای گلآقا فرستاده و در آن نوشته بود: «من 50سال است که مشغول تحقیق در مطبوعات هستم و کاریکاتورهایی در این سطح را در هیچ نشریهای ندیدهام.»
عربانی میگوید: «سبک کار من اینطور بود که کاریکاتور هر کسی را میخواستم بکشم عکسهایش را روی میز پهن میکردم و شروع به کشیدن میکردم؛ برای مقاماتی که روحانی بودند خط قرمز شدیدی وجود داشت و هربار که روحانیون به ریاستجمهوری میرسیدند ما ناراحت بودیم که نمیتوانیم کاریکاتورشان را بکشیم و باید معاون اول را سوژه کار خود کنیم. ما همیشه در گلآقا کاریکاتور آقای حبیبی را میکشیدیم اما همیشه شرافت و نجابت ایشان را حفظ میکردیم؛ خود آقای حبیبی هم مطالب و اشعار طنز را با امضای «بنده خدا» برای ما میفرستاد و ما آنها را چاپ میکردیم. ما هر هفته کاریکاتور آقای حبیبی را میکشیدیم؛ یکبار در جلسه تصمیم گرفتیم که تا مدتی تصویر ایشان را نکشیم تا کاریکاتورهایمان تکراری نشود؛ همانوقت آقای حبیبی در سخنرانیاش گفت: «75درصد مردم ایران صاحبخانهاند!» من کاریکاتوری کشیدم که در آن شاغلام قلمو و تختهشاسی نقاشی را بهدست گرفته؛ تصویر آقای حبیبی را بهشکل کلاسیک کشیده و به مخاطبان مجله میگوید: «ما میخواستیم مدتی تصویر ایشان را نکشیم ولی با این حرف نشان داد که خودش دلش میخواهد»، آقای حبیبی از ما خواست که اصل این کاریکاتور را به او بدهیم و آقای صابری آن را قاب کرد و به ایشان هدیه داد و آقای حبیبی هم یک نامه برای من نوشت و بههمراه یک سکه به آقای صابری داد تا به من بدهد».
صابریفومنی سابقه فعالیت سیاسی داشت و با تحولهای دهه 1370و جنجالهای دوره اصلاحات، در یک دوراهی سیاسی قرارگرفت. او خود هفتهنامه را بهطور موقت تعطیل کرد. سرانجام تعطیلی دائمی هفتهنامه گلآقا، بدون اعلام دلیل، فرارسید؛ شوک بزرگی که نزدیکان نشریه و حتی جامعه نیز انتظار آن را نداشت. روزهایی که وقتی پدر یا مادری آخر هفته از سرکار به خانه برمیگشت، بچهها دور او را میگرفتند تا گلآقا را از دستش بقاپند و بخوانند و یا کارتونهای عربانی و پاکشیر و ضیایی و عبداللهینیا را ببینند، در دوم آبانماه 1381با چاپ شماره 548بهپایان رسید. در پایان از هادی حیدری بهدلیل مشاورههایش سپاسگزارم. کارهای محمدرفیع ضیایی و احمد عبداللهینیا از آرشیو شخصی امیر سقراطی و کارهای احمد عربانی و ناصر پاکشیر از آرشیو نگارنده استفاده شده است.