• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
سه شنبه 2 دی 1399
کد مطلب : 119540
+
-

چرا باید غذای روحی مردم دچار محدودیت شود


نادر قدیانی ـ مدیرمسئول انتشارات قدیانی


کوویدـ۱۹ یا کرونا که آمد اساس زندگی میلیاردها انسان را در روی زمین دگرگون کرد؛ بسیاری از مشاغل رمق از تنشان گرفته شد و ‌برخی کسب‌و‌کارها رونق گرفت، اما یک چیز انکارناپذیر بود؛ سبک و‌ روش زندگی همه تغییر کرد. بسیاری به اجبار از عادات گذشته دست کشیدند و‌ مجبور شدند در تمام ارکان زندگی خود تغییراتی پدید آورند. اگرچه امید به یافتن راه درمان و‌ مقابله با این بیماری حالا روشن‌تر به چشم می‌آید، اما هنوز بازگشت به زندگی عادی در افق‌های دوردست است.
در این میان، آدم‌ها در نحوه سر کردن اوقات خود راه‌های گوناگونی را آزمودند. طبیعی بود که فردگرایی اولویت اصلی را بر جمع‌گرایی داشت و‌ خلوت کردن با خود بدل به یک اصل جدی زندگی شد. آنها که خلاق‌تر بوده و‌ در چنته چیزی داشتند به آن روی آورده و‌ آثار هنری و‌ ادبی و‌ صنعتی بسیاری از دل تنهایی‌ها حاصل شد.
1ـ در ایران نیز همانند بسیاری از نقاط جهان اوقات‌فراغت و‌ نحوه بهره‌وری از آن دچار تغییر شد؛ سینماها، کافه‌ها، رستوران‌ها، تئاترها، کنسرت‌های موسیقی، باشگاه‌ها و ‌کلوپ‌ها تعطیل یا نیمه‌تعطیل شدند، محدودیت‌های جمع شدن و‌ گردهم آمدن، افراد را بیشتر خانه‌نشین کرد و‌ همین باعث شد تا گرایش به کتاب خواندن، فیلم دیدن یا تماشای تلویزیون رشد شتابانی بگیرد.
گسترش فضاهای فروش اینترنتی و‌ آنلاین هم کمک می‌کرد تا افراد بدون نیاز به خروج از خانه نیازهای فرهنگی خود را تامین کنند.
اجرای پروتکل‌های سختگیرانه که برای جلوگیری از گسترش بی‌رویه ویروس باید اعمال می‌شد، متأسفانه در کشور ما همواره به شکل کجدار و ‌مریز اعمال شد و‌ همین باعث افزایش همه‌گیری شد. وقتی آمار ابتلا و‌ متأسفانه مرگ‌ومیر روندی صعودی به‌خود گرفت، با وجود مقاومت سرسختانه‌ای که برای جلوگیری از تعطیلی کسب‌و‌کارها وجود داشت، به اجبار مقررات سختگیرانه‌تری وضع شد که امیدوارم از آمار ابتلا بکاهد.
در این میان، دولت برخی مشاغل را به‌عنوان گروه اول مطرح و‌ مقررات سختگیرانه نسبت به آنها را نادیده گرفت. فروشگاه‌های مواد غذایی، میوه و‌ سبزیجات و سوپرمارکت‌ها قرار شد که بدون تعطیلی به‌کار خود ادامه دهند، بعد کم‌کم اغذیه‌فروشی‌ها، دل و جگرکی‌ها و‌ اخیرا شیرینی‌فروشی‌ها نیز مشمول این برنامه شدند. به هر حال دولت درنظر دارد آنچه به‌عنوان غذای جسم مطرح است در دسترس همه باشد.
نمی‌شود انکار کرد که بسیاری از مشاغل در ایران آسیب جدی دیده و‌ برخی حتی کارشان به ورشکستگی و‌ تعطیلی کشانده شده که بی‌شک باید تمهیداتی برای این دسته اندیشید. در این میان اما آنچه به‌نظر در معادلات دولت اصلا به‌حساب نمی‌آید، سرنوشت مؤسسات نشر و‌ مراکز توزیع و‌ کتابفروشی‌هاست. اگر آنچه خوردنی است و‌ به جسم مربوط است، شامل محدودیت نمی‌شود چرا باید غذای روحی مردم دچار محدودیت شود.
در مورد کتاب و‌ نشر باید بگویم از ابتدای ورود این ویروس منحوس به‌شدت آسیب‌دیده است. در ادامه فهرست‌وار به این آسیب‌ها اشاره می‌کنم تا روشن شود چرا اعتقاد دارم که دولت باید اجازه فعالیت راحت و‌ بی‌دغدغه را به‌دست‌اندرکاران نشر کتاب بدهد.
 در ایران یکی از ارکان اصلی اقتصاد نشر، نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران است. در این نمایشگاه ناشران به فراخور توان کاری خود کسب نقدینگی می‌کنند که در فصول بهار و‌ تابستان که دوران افت فروش و‌ کم‌رونقی بازار کتاب است، دستشان تهی نماند. علاوه بر این، نمایشگاه بین‌المللی موجب برنامه‌ریزی دقیق‌تر تولید شده و‌ ناشر برنامه سالانه خود را برای تولیدات کتاب‌های چاپ اول یا تجدید چاپی براساس این نمایشگاه می‌چیند. در همان ماه‌های اول پاندمی کرونا، دست ناشران ما از نمایشگاه بین‌المللی و‌ دیگر نمایشگاه‌های سالانه کوتاه شد و‌ این یعنی از دست رفتن بخش قابل‌توجهی از فروش سالانه و به هم ریختن برنامه‌ریزی نشر.
2ـ روش فروش کتاب در ایران به جرأت می‌گویم هنوز تا ۹۰درصد سنتی است و‌ روش‌های مدرن فروش اینترنتی هنوز در آن حد گسترش پیدا نکرده تا مشتریان کتاب بتوانند درخواست‌های خود را از این راه تهیه کنند؛ از طرفی هنوز فضای مجازی هم چندان اقبالی به بازار کتاب نشان نداده. طبیعی است به‌خاطر ماهیت کتاب (چون کالایی متنوع است و‌ هر ناشر می‌تواند صدها عنوان کتاب داشته باشد که همه با هم فرق دارند) گسترش این بازار نیاز به آموزش و‌ تجربه‌اندوزی دارد که به این سرعت حاصل نمی‌شود؛ بنابراین محدود کردن عرضه کتاب از راه‌های معمول آن یعنی کاستن از دسترسی علاقه‌مندان به کتاب.
3ـ آمار سرانه مطالعه در ایران پایین است. این امری پنهان نیست و‌ خود مسئولان فرهنگی کشور نیز بدان اذعان دارند. در شرایط زندگی در قرنطینه، این آمار روندی رو‌ به بهبود را نشان می‌داد. آدم‌ها در خلوت خود روی به کتاب آوردند که اتفاقی خوشایند در شرایط بد بود، اما با محدودیت‌ها کم‌کم این آمار رو‌ به رشد و‌ این تمایل به خواندن چون هنوز عادت و‌ نهادینه نشده به سمت و سوی دیگری رفته و‌ فرو‌می‌نشیند که قطعا خوب نیست.
4ـ در وضعیت بد اقتصادی، رشد سرسام‌آور هزینه‌های زندگی و‌ تورم افسارگسیخته، هنوز هم ارزان‌ترین کالای در دسترس و‌ قابل استفاده برای همگان کتاب است؛ چه برای خریدن و خواندن و چه برای هدیه دادن. پس چرا این امکان حداقل را با اعمال محدودیت‌های سختگیرانه از مردم بگیریم. تردیدی ندارم باز بودن کتابفروشی‌ها بیش از برخی مشاغل که با شکم آدم‌ها سروکار دارد، برای مردم مفید و ‌کارآمد است.
امیدوارم که مسئولان که در حسن‌نیت آنها تردیدی ندارم، به دیده مهر نگریسته و با بررسی تمام جوانب، نشر و‌ فروش کتاب را هم جزو مشاغل گروه اول قرار دهند که در شرایط سخت تنهایی و ‌محدودیت‌های قرنطینه کتاب می‌تواند مونس خوبی برای همه باشد.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید