«فرهنگ خلاقیت» در کسبوکار
رضا یعقوبیقلعهنو
پروفسوری به نام «توماس کینی» مطالعهای در مورد تاریخ صنعت حملونقل بین سالهای 1890 تا 1910 انجام داد. یکی از جالبترین نتایج این تحقیق این بود که در سال1890 بیش از 13هزار بنگاه اقتصادی در صنعت واگن و کالسکه در ایالاتمتحده فعالیت میکردند. جذابیت این نکته در اینجاست که در این زمان 5سال از معرفی نخستین اتومبیل توسط «کارل بنز» گذشته بود. واقعا هیچکدام از این صنایع نمیتوانستند درک کنند که اتومبیل دارد صنعت آنها را از بین میبرد؟ جواب منفی است؛ چون تقریبا تمام این شرکتها ظرف 18سال بعد از این تاریخ و با معرفی مدل T در سال1908 توسط «هنری فورد» از بین رفتند. آنها اتومبیل را یک کالای لوکس میدانستند که به سوختی احتیاج دارد که زیاد در دسترس نیست، به جادههای همواری نیاز دارد که هنوز ساخته نشدهاند و تازه در بسیاری از ایالتها هنوز قانونی نشده و البته بسیار هم گران است. اما هنری فورد به بخش دیگر ماجرا توجه کرد. او فکر نمیکرد که مردم فقط نیاز دارند که از نقطه «الف» به نقطه «ب» بروند. او میدانست که مردم میخواهند آسایش داشته باشند، میخواهند به گردش و تفریح بروند و نمیخواهند روی اسب، بدنشان خیس عرق بشود. او ذهنش را آزاد گذاشت تا خلاقانه فکر کند و تفکر خلاق، موفقیتی عجیب برایش به ارمغان آورد.
همه ما با مثالهای زیادی از مبارزه با کسبوکارهای آنلاین در همه جای دنیا و حتی کشور خودمان آشناییم، اما سرنوشت تمام آنها کم و بیش یکسان است؛ از تاکسیهای اینترنتی در برابر «اوبر» گرفته تا خردهفروشیهای بزرگی همچون «سیرز» که در رقابت با «آمازون» اعلام ورشکستگی کرد. یا حتی شرکت عظیم «کداک» که در مقابل اختراع شگفتانگیز خودش (دوربین دیجیتال) مقاومت کرد و قافیه را به رقبایش باخت و برای همیشه از گردونه رقابت حذف شد. نه اینکه این موضوع فقط در صنایع غیرهنری اتفاق میافتد، حتی در صنعت هنر که از آن انتظار بیشتری در مورد خلاق بودن داریم هم مسئله همین است و البته این موضوع مربوط به 100سال پیش نیست، بلکه همین اواخر و در مراسم اسکار! فیلم «رُما» ساخته تحسینبرانگیز کمپانی «نتفلیکس»، نامزد بهترین فیلم در اسکار سال2018 بود.
بسیاری از کمپانیهای فیلمسازی علیه آن متحد شدند و حتی چند کمپانی بزرگ پخش فیلم، از نمایش این فیلم در سینماهای خود - که طبق سنت همیشگی باید نامزد «بهترین فیلم» را نمایش میدادند - خودداری کردند. حتی «استیون اسپیلبرگ» که او را کارگردانی خلاق میدانیم با نامزدی این فیلم مخالفت کرد و گفت: «فیلمهای نتفلیکس نمیتوانند در مراسم اسکار حضور داشته باشند و تنها میتوانند در مراسم امی شرکت کنند. وقتی در یک قالب تلویزیونی کار میکنید نمیتوانید در رقابت با فیلمهای سینمایی شرکت کنید». این اتفاق دقیقا شبیه همان اتفاق درشکه و اتومبیل است. صنعت فیلمسازی نمیخواهد بپذیرد دنیا دارد تغییر میکند. نتفلیکس توانست در عرض کمتر یک سال بیش از 25میلیون مشترک بهخود اضافه کند و تعداد مشترکانش را به 140میلیون نفر برساند. برای اینکه درک بهتری از این عدد داشته باشید باید بگویم که کمپانی HBO بیش از 40سال طول کشید تا 25میلیون مشترک برای خودش جمع کند.
استیو جابز جایی درباره کامپیوترهای اپل گفته بود: «اپل برای کسانی ساخته شده که خارج از چارچوب فکر میکنند و میخواهند با آن کارهایی انجام دهند که دنیا را تغییر بدهد؛ نه صرفا برای انجام کار». اپل هدفش را ساختن وسیلهای برای تغییر جهان تعیین کرده بود، نه صرفا تولید کامپیوتر رومیزی! سیمون سینک در کتاب «از چرا آغاز کنید» میگوید: «مردم چیزی که شما میسازید را نمیخرند، مردم چرا آن را میسازید را میخرند.»
تا دیر نشده به کارکنانتان یاد بدهید خلاقانه فکر کنند و هدفی ارزشمند برای کسبوکارتان پیدا کنید. مشاغلی که خلاقانه میاندیشند دیر یا زود قلههای موفقیت را فتح خواهند کرد. آنها فرهنگی میسازند که امکان هدایت هدفمند کسبوکارشان را فراهم میکند و رابطهای با مشتریانشان ایجاد میکنند که حتی از رابطهشان با اعضای خانواده و صمیمیترین دوستانشان محکمتر است. خلاقیت دیگر یک کالای لوکس نیست، خلاقیت یک ضرورت حیاتی است. امروز ابزار لازم برای ساختن فرهنگ خلاق را پیدا کنید تا فردا با موفقیت کسبوکارتان شگفتزده شوید.