بهترینهای سینمای ایران در دهه80 به انتخاب 20 منتقد و روزنامهنگار
آبروی الی سالهای جدایی
1. دهه80 را با عقبگرد از آنچه در انتهای دهه70 شاهدش بودیم آغاز کردیم. التهابی که 2سال پایانی دهه70 را به سالهایی سراسر حادثه مبدل کرده بود فروکش کرد. تحولات اجتماعی، سیاسی اثرش را بر عرصه فرهنگ هم گذاشت و سینمای ایران متاثر از فضا و تغییر در مدیریت فرهنگی، ناچار شد خودش را با حال و هوای اوایل دهه80 منطبق کند. سیفالله داد کنار رفت و بعد از دوران کوتاه محمدحسن پزشک، سکان هدایت سینمای ایران به محمدمهدی حیدریان سپرده شد. مدیر نظارت و ارزشیابی دهه60، معاون امور سینمایی شد تا بر آشفتگیها و جنجالهای سینما که کار را به بازداشت یکروزه یک کارگردان هم کشانده بود، نقطه پایان بگذارد و عملا همین هم شد. تا پایان دولت اصلاحات، مهمترین جنجالها را یک فیلم (مارمولک) و یک رخداد (جشن سینمای ایران) آفریدند. فیلمها آرام گرفتند و گیشهها هم.
۲. از سال۸۴، سینمای ایران وارد فاز تغییرات شد. با روی کار آمدن دولت مهرورز به جای دولت اصلاحات، طبیعی بود که خیلی چیزها تغییر کند. ولی دامنه این تغییرات در حوزه سینما، به نسبت کمتر از حوزههای دیگر بود. با حضور اصولگرایان در وزارت ارشاد هم سینمای ایران ریلگذاریاش را عوض نکرد. محافظهکاری سینمای ایران را از تحولات گستردهای که انتظارش میرفت مصون داشت.
3. دو سال پایانی دهه80 با دولت دوم احمدینژاد و التهابات سیاسی، اجتماعی گستردهای همراه شد. جعفریجلوه جای خودش را به جواد شمقدری داد و اختلافات سینماییها با مدیران ارشاد به بالاترین سطح ممکن رسید. اوج گرفتن این اختلافات در نهایت به بسته شدن خانه سینما انجامید.
۴- فیلمهای دهه 80 را که مرور میکنیم، با نمونههای شاخصی مواجه میشویم. سینمای ایران در چهارراه حوادث سیاسی، همچنان به راه خود ادامه داده و این دهه هم فیلمسازان و پدیدههای خود را دارد. دهه80 دهه ظهور مسعود دهنمکی و اصغر فرهادی است. اولی گیشه را فتح کرد و دومی هر جایزهای که میشد برد و هر توجهی که میشد به خود معطوف کرد.
۵- نتیجه نظرسنجی دهه80 با قاطعیتی مثالزدنی نشان میدهد که این دهه متعلق به فرهادی است. «درباره الی» با فاصله در صدر نشسته و نزدیکترین رقیبش هم «جدایی نادر از سیمین» است؛ فیلمی که سینمای ایران دهه80 را با آن به پایان میبرد و به استقبال دهه 90 میرود. فیلمهایی که در انتهای یک دهه ساخته و در ابتدای دهه بعدی اکران میشوند در این سلسله نظرسنجیها آرایی پراکنده داشتهاند. پرده آخر محصول سال۶۹ و اکران شده در سال۷۰ هم در بهترینهای دهه60 آرایی را بهخود اختصاص داده بود و هم در دهه70 رأی داشت. آرایی تقسیمشده در دودهه که به نفع فیلم هم تمام نمیشود. در همین نظرسنجی هم مثلا «سگکشی» بیضایی و «بچههای بد» از محصولات سینمای ایران در سال۷۹ و اکران شده در سال ۸۰ که در فهرست دهه70 آرایی داشتند در دهه80 هم رأی آوردهاند.
۶- از فیلمهای فرهادی که بگذریم، بقیه فیلمها با آرایی نزدیک به هم، از تنوع و تکثر انتخابها در دهه80 خبر میدهند. چنین تنوع و گستردگی آرایی را در دهه 60 و حتی 70 هم نمیشود ملاحظه کرد. شاید به همین دلیل تعداد انتخابهای عدهای از دوستان، بیشتر از 10فیلم است؛ انتخابهایی که البته فقط 10 فیلم اولشان شمارش شده و بقیه صرفا جهت اطلاع قید شده.
۷- انتخابهای دهه80، یک فهرست دهه هفتادی هم دارد. نظر خسرو دهقان جا مانده از نظرسنجی قبلی است که اینجا آمده. انتخابهایی برای ثبت در تاریخ از منتقدی که خوشبختانه هنوز و همچنان حضوری فعال و مؤثر در ادبیات سینمایی این سرزمین دارد.
برگزیدگان دهه80
1ـ درباره الی (اصغر فرهادی ۱۳۸۷) ۱۷ رای
2ـ جدایی نادر از سیمین (اصغر فرهادی ۱۳۸۹) ۱۰ رای
3ـ بوتیک (حمید نعمتالله ۱۳۸۱) ۸ رأی
4ـ چهارشنبه سوری( اصغر فرهادی۱۳۸۳) ۸ رای
5ـ کاغذ بیخط (ناصر تقوایی ۱۳۸۰) ۸ رای
6ـ شبهای روشن (فرزاد مؤتمن ۱۳۸۱) ۷ رای
7ـ من ترانه پانزده سال دارم (رسول صدرعاملی ۱۳۸۰) ۷ رای
8ـ نفس عمیق (پرویز شهبازی ۱۳۸۱) ۶ رای
9ـ مهمان مامان (داریوش مهرجویی ۱۳۸۳)۶ رای
10ـ شهر زیبا (اصغر فرهادی ۱۳۸۲) ۵ رای
11ـ خانهای روی آب (بهمن فرمانآرا ۱۳۸۰) ۵ رای
شاهین امین
1- جدایی نادر از سیمین (اصغر فرهادی)
2- درباره الی (اصغر فرهادی)
3- مهمان مامان (داریوش مهرجویی)
4- فرش باد (کمال تبریزی)
5- گیلانه (رخشان بنیاعتماد)
6- من ترانه پانزده سال دارم (رسول صدرعاملی)
7- شبهای روشن (فرزاد مؤتمن)
8- خیلی دور، خیلی نزدیک (رضا میرکریمی)
9- اسب حیوان نجیبی است (عبدالرضا کاهانی)
10- خانهای روی آب (بهمن فرمانآرا)
جواد طوسی
روزگار پریشانی
۱- جرم (مسعود کیمیایی)
۲- جدایی نادر از سیمین (اصغر فرهادی)
۳- کاغذ بیخط (ناصر تقوایی)
۴- مزرعه پدری (رسول ملاقلیپور)
۵- ارتفاع پست (ابراهیم حاتمیکیا)
۶- طلای سرخ (جعفر پناهی)
۷- حکم (مسعود کیمیایی)
۸- چهارشنبه سوری (اصغر فرهادی)
۹- آواز گنجشکها (مجید مجیدی)
۱۰- خون بازی (رخشان بنیاعتماد)
و اتوبوس شب (کیومرث پوراحمد)، مرهم (علیرضا داوودنژاد)، نفس عمیق(پرویز شهبازی)، دوئل (احمدرضا درویش)، به رنگ ارغوان (ابراهیم حاتمیکیا)، مرگ کسب و کار من است (امیر ثقفی)، بیست (عبدالرضا کاهانی)، چند کیلو خرما برای مراسم تدفین(سامان سالور)، سعادتآباد (مازیار میری)، قارچ سمی (رسول ملاقلیپور)، عیار۱۴ (پرویز شهبازی)، یه حبه قند (رضا میرکریمی)، وقتی همه خوابیم(بهرام بیضایی)، من ترانه پانزده سال دارم (رسول صدرعاملی)، رقص در غبار (اصغر فرهادی)، محاکمه در خیابان (مسعود کیمیایی)، کیفر (حسن فتحی)، خانهای روی آب (بهمن فرمان آرا)، بید مجنون (مجید مجیدی)، دیوانهای از قفس پرید (احمد رضا معتمدی)، خیلی دور، خیلی نزدیک(رضا میرکریمی)، لاک پشتها هم پرواز میکنند(بهمن قبادی)، ده (عباس کیارستمی)، بیپولی (حمید نعمتالله)، رسم عاشقکشی (خسرو معصومی)، شهر زیبا (اصغر فرهادی)، سفره ایرانی (کیانوش عیاری)، گیلانه (رخشان بنیاعتماد)، بمانی (داریوش مهرجویی)، هیچ (عبدالرضا کاهانی)، درباره الی (اصغر فرهادی)، شبهای روشن (فرزاد مؤتمن)، ایستگاه متروک (علیرضا رئیسیان)، نیمه پنهان (تهمینه میلانی)، پستچی سه بار در نمیزند (حسن فتحی)، اینجا بدون من (بهرام توکلی)، چهکسی امیر را کشت؟ (مهدی کرمپور)، طلا و مس(همایون اسعدیان)
دهه80 را باید یک دوران عجیب و متناقض به شمار آورد. درتداوم التهابات اجتماعی، عدهای از فیلمسازان مانند اصغر فرهادی، بهمن فرمانآرا، جعفر پناهی، ناصر تقوایی، رخشان بنیاعتماد، بهرام بیضایی، احمدرضا معتمدی، پرویز شهبازی، ابراهیم حاتمیکیا، رسول صدرعاملی، مجید مجیدی، سامان سالور، رسول ملاقلی پور، رضامیر کریمی، علیرضا داوودنژاد، کیومرث پوراحمد، عبدالرضا کاهانی، بهمن قبادی، حمید نعمتالله، خسرو معصومی، حسن فتحی، مازیار میری، امیر ثقفی، بهروز افخمی و... در نمایش دنیای ذهنی خود و سمتگیریهای اجتماعی حضور موفقی دارند و بعضا بهترین فیلمهایشان از این جنبهها را در همین دوره پریشانی میسازند که اصغر فرهادی شاخصترینشان است. اما از میان فیلمسازان نسل اول بیش از همه مسعود کیمیایی را در خیره شدن به دنیای پیرامون خود و ارائه یک رئالیسم مناسب و سرراست اجتماعی، دچار تردید و پریشانی میبینیم که «سربازهای جمعه» نمونه بارز آن است. درصورتی که فیلمسازان هم نسل او همچون بهمن فرمانآرا با «خانه روی آب»، ناصر تقوایی با «کاغذ بیخط» و بهرام بیضایی با «وقتی همه خوابیم» از این حیث حضورکم و بیش مؤثرتری دارند. در واقع، کیمیایی این دوران را با متمایلشدن به دنیا و قصهها و شیوههای روایی متفاوت و دور از رئالیسم عینی معاصر، در حال نوعی محک زدن و تجربهاندوزی ناگزیر میبینیم. انگار فیلمسازی با مؤلفهها و پیشینه تاریخی او هم میخواهد در صحنه باشد و هم در یک تنگنای ذهنی، آن جولاندهی مطلوب را ندارد و از این شاخه به آن شاخه میپرد. البته این وضعیت سردرگم، برنامه آینده بسیاری از فیلمسازانی که همین جا از آنها نام بردم میشود. گویی جامعه سیاستزده همچنان در کانون بحران، بیش از همه حوزه فرهنگ و هنر را ناامن و متشتّت و هنرمند را دچار انزوا، انفعال و پریشانی ذهن میکند.
شهرام جعفری نژاد
بهترتیب سال (از هر کارگردان یک فیلم برگزیدهام)
۱- خانهای روی آب (بهمن فرمانآرا)
۲- نفس عمیق (پرویز شهبازی)
۳- شبهای روشن (فرزاد مؤتمن)
۴- بوتیک (حمید نعمتالله)
۵- دوئل (احمد رضا درویش)
۶- ماهیها عاشق میشوند (علی رفیعی)
۷- درباره الی (اصغر فرهادی)
۸- به رنگ ارغوان (ابراهیم حاتمی کیا)
۹- آواز گنجشکها (مجید مجیدی)
۱۰- یه حبه قند (رضا میرکریمی)
سعید مروتی
۱- حکم (مسعود کیمیایی)
۲- جرم (مسعود کیمیایی)
۳- طلای سرخ (جعفر پناهی)
۴- مزرعه پدری(رسول ملاقلی پور)
۵- بوتیک (حمید نعمتالله)
۶- رأی باز (مهدی نوربخش)
۷- نان و عشق و موتور ۱۰۰۰ (ابوالحسن داوودی)
۸- شهر زیبا (اصغر فرهادی)
۹- درباره الی(اصغر فرهادی)
۱۰- جدایی نادر از سیمین (اصغر فرهادی)
پوریا ذوالفقاری
بدون ترتیب
۱- ارتفاع پست (ابراهیم حاتمیکیا)
۲- نیمه پنهان(تهمینه میلانی)
3- چند کیلو خرما برای مراسم تدفین (سامان سالور)
4- شبهای روشن (فرزاد مؤتمن)
5- صندلی خالی (سامان استرکی)
6- کاغذ بیخط (ناصر تقوایی)
7- نفس عمیق(پرویز شهبازی)
8- تنها دو بار زندگی میکنیم (بهنام بهزادی)
9- درباره الی (اصغر فرهادی)
10- بوتیک (حمید نعمتالله)
خسرو دهقان
۱- کاغذ بیخط (ناصر تقوایی)
۲- اشک سرما (عزیزالله حمیدنژاد)
۳- گیلانه (رخشان بنیاعتماد)
۴- یک شب (نیکی کریمی)
۵- چهارشنبه سوری (اصغر فرهادی)
۶- کارگران مشغول کارند (مانی حقیقی)
۷- رئیس(مسعود کیمیایی)
۸- سنتوری (داریوش مهرجویی)
۹- طلا و مس (همایون اسعدیان)
۱۰- مرهم (علیرضا داوود نژاد)
انتخابهای دهه ۷۰:
بدون ترتیب خاص
۱- گروهبان (مسعود کیمیایی)
۲ - پرده آخر (واروژ کریممسیحی)
۳ -نیاز(علیرضا داوودنژاد)
۴ -نرگس (رخشان بنیاعتماد)
۵ - هور در آتش (عزیزالله حمیدنژاد)
۶ - مسافران (بهرام بیضایی)
۷ - از کرخه تا راین (ابراهیم حاتمیکیا)
۸ - یکبار برای همیشه (سیروس الوند)
۹- لیلا (داریوش مهرجویی)
۱۰- کیمیا (احمدرضا درویش)
۱۱- قرمز (فریدون جیرانی)
شهرام فرهنگی
۱- لاک پشتها هم پرواز میکنند(بهمن قبادی)
۲- مهمان مامان (داریوش مهرجویی)
۳- نفس عمیق (پرویز شهبازی)
۴- خواب سفید (حمید جبلی)
۵- چهارشنبه سوری (اصغر فرهادی)
۶- اسب حیوان نجیبی است(عبدالرضا کاهانی)
۷- درباره الی (اصغر فرهادی)
۸- بیپولی (حمید نعمتالله)
۹- جدایی نادر از سیمین (اصغر فرهادی)
۱۰- سنتوری (داریوش مهرجویی)
نیوشا صدر
بدون ترتیب
۱- کاغذ بیخط (ناصر تقوایی)
۲- شبهای روشن (فرزاد مؤتمن)
۳- من ترانه پانزده سال دارم (رسول صدرعاملی)
۴- مهمان مامان (داریوش مهرجویی)
۵- پرسه در مه (بهرام توکلی)
۶- گیلانه (رخشان بنی اعتماد)
۷- درباره الی (اصغر فرهادی)
۸- تنها دو بار زندگی میکنیم (بهنام بهزادی)
۹- خون بازی (رخشان بنی اعتماد)
۱۰- آفساید (جعفر پناهی)
شاهین شجری کهن
بدون ترتیب
۱- درباره الی (اصغر فرهادی)
۲- جدایی نادر از سیمین(اصغر فرهادی)
۳- مهمان مامان(داریوش مهرجویی)
۴- من ترانه پانزده سال دارم (رسول صدرعاملی)
۵- شهر زیبا (اصغر فرهادی)
۶- بوتیک (حمید نعمتالله)
۷- نفس عمیق (پرویز شهبازی)
۸- خواب تلخ (محسن امیر یوسفی)
۹- گیلانه (رخشان بنی اعتماد)
۱۰- ورود آقایان ممنوع (رامبد جوان)
و چهارشنبه سوری (اصغر فرهادی)، چیزهایی هست که نمیدانی (فردین صاحبالزمانی)، اینجا بدون من (بهرام توکلی) و اسب حیوان نجیبی است (عبدالرضا کاهانی)
پویان عسگری
۱- مزرعه پدری(رسول ملاقلی پور)
۲- کاغذ بیخط(ناصر تقوایی)
۳- بچههای بد (علیرضا داوود نژاد)
۴- سگ کشی (بهرام بیضایی)
۵- زیر نور ماه(رضا میرکریمی)
۶- عیار ۱۴ (پرویز شهبازی)
۷- سنتوری (داریوش مهرجویی)
۸- اشک سرما (عزیزالله حمید نژاد)-
۹- بیپولی (حمید نعمتالله)
۱۰- صورتی (فریدون جیرانی)
۱۱- مارمولک (کمال تبریزی)
۱۲- مکس (سامان مقدم)
سجاد صداقت
۱- من ترانه پانزده سال دارم (رسول صدرعاملی)
۲- کاغذ بیخط(ناصر تقوایی)
۳- خانهای روی آب(بهمن فرمان آرا)
۴- نفس عمیق(پرویز شهبازی)
۵- مهمان مامان(داریوش مهرجویی)
۶- دوئل(احمد رضا درویش)
۷- به رنگ ارغوان(ابراهیم حاتمی کیا)
۸- چهارشنبه سوری(اصغر فرهادی)
۹- خون بازی(رخشان بنی اعتماد)
۱۰ - درباره الی(اصغر فرهادی)
نگار حسینخانی
۱- نفس عمیق(پرویز شهبازی)
۲- کاغذ بیخط (ناصر تقوایی)
۳- شبهای روشن (فرزاد مؤتمن)
۴- درباره الی (اصغر فرهادی)
۵- من ترانه پانزده سال دارم (رسول صدرعاملی)
۶- اسب حیوان نجیبی است (عبدالرضا کاهانی)
۷- جدایی نادر از سیمین (اصغر فرهادی)
۸- چهارشنبه سوری (اصغر فرهادی)
۹- دایره زنگی (پریسا بختآور)
۱۰- بوتیک (حمید نعمتالله)
و سنتوری (داریوش مهرجویی)، مهمان مامان (داریوش مهرجویی)، ماهیها عاشق میشوند (علی رفیعی)
محمدناصر احدی
سینمای نقاب
بهترتیب سال ساخت:
1- اشکان، انگشتر متبرک و چند داستان دیگر (شهرام مکری، 1386)
2- درباره الی (اصغر فرهادی، 1387)
3- فصل بارانهای موسمی (مجید برزگر، 1388)
4- جدایی نادر از سیمین (اصغر فرهادی، 1389)
5- کپی برابر اصل (عباس کیارستمی، 1389)
در دهه80 فیلمهای زیادی نیست که دوستشان داشته باشم. نیمه اول این دهه، دولتی روی کار بود که نشان داد ایجاد تغییرات جدی به آسانی ممکن نیست و در هنگام رفتنش ناامیدی و سرخوردگی از خود به جا گذاشت. در نیمه دوم، دولتی سر کار آمد که تندروی رویه معمولش بود و ظنین به سینما. در این وضعیت، سینما بعد از بیست و اندی سال دوباره باید اهلیتش را ثابت میکرد تا مبادا گرفتار تعزیر و تعطیل شود. راه گریز از این مخمصه، فرمگراییهای خام و تقلیدی از نمونههای فرنگی بود، بیآنکه میان جان (محتوا) و صورت (فرم) ارتباطی ارگانیک برقرار باشد. در این دهه بسیاری از فیلمها نقاب بر چهره داشتند تا نه ممیزان و نه مردم آنها را نشناسند و از قِبَل این شناختهنشدن بتوانند بار خودشان و صاحبانشان را ببندند. به همین دلیل و دلایلی دیگر، در دهه 80فیلمهای زیادی نیست که دوستشان داشته باشم.
مسعود میر
دهه هیاهو برای سایلنتهای بالفطره
همهچیز شبیه یک «خواب سفید» بود. روی دیگر سکه زندگی، با دانشجویی و استقلال و عاشقی رخ نشان داد اما همهچیز در وهم پیش میرفت. برای نوشتن از عشق و شعر «کاغذ بیخط» با سپیدیاش رازآلود بود و حیرانی در خانه دانشجویی شده بود طعم گنگ داشتن «خانهای روی آب». ما جوان بودیم اما خیلی زود دلبسته شدیم به این قمار که اگر میدانستیم سرنوشت ما را چهکسی میبافد از او میخواستیم برای ما را بشکافد. «گاهی به آسمان نگاه کن» اسم رمز له نشدن مثل گوجهفرنگی زیر بار درس و عشق و فقر بود و همین هم شده بود همه «مارمولک» بازی ما روی دیوار روزگار. مثلا دلخوش بودیم به «شهرزیبا» اما همه سهم ما از این دلخوشی، شد پکهای عمیق تنهایی در انزوای «کافه ستاره». ما وسواس «بیست» داشتیم، آرمانی فکر کردیم اما نتوانستیم زندگی کنیم و اینگونه بود که فهمیدیم «عیار14» برای مس وجود ما لقمه بزرگ است. ما باید گم میشدیم در ساحل و دریا و فقط از خودمان چند خاطره باقیمیگذاشتیم از رابطه و لبخند و بغض «درباره الی».
حالا که یک دهه پر از هیاهو را مرور میکنم معترفم که ما آرام بودیم، بیصدا، سایلنت یا خفهخون گرفته، ولی این یادآوری خواستنی است. درست مثل هورت کشیدن چای داغ با «یه حبه قند» در صبح پاییزی کوهستان... .
دانیال معمار
دهه 80؛ دهه فرهادی
«رقص در غبار» نخستین فیلم اصغر فرهادی در مقام یک فیلمساز در سال۸۱ ساخته شد. در آخرین سال دهه80 هم «جدایی نادر از سیمین» پنجمین ساخته این کارگردان توانست برای نخستینبار اسکار را به کارنامه سینماییمان سنجاق کند. از این جهت دهه80 را میتوان، دهه تولد و ظهور یک پدیده در سینمای ایران دانست. درباره اصغر فرهادی حرفهای زیادی میتوان زد. میتوان گفت که او در طول دهه80 بیاعتنا به حواشی و هیاهوهای مزاحم سینمای ایران یاد گرفت روی پرده نقرهای به زبان جهانی قصه بگوید، میتوان گفت که بالاخره تلاش و تجربه یک دهه فیلمسازی او باعث شد برای نخستین بار معتبرترین جایزه بینالمللی سینمای جهان را بهدست بیاوریم. میتوان گفت که با ساخته شدن «جدایی...» بالاخره روزهای برگزاری مراسم اسکار و ناکام ماندن پیدرپی فیلمهایی که ما به آکادمی معرفی میکردیم به پایان رسید. به هر حال ما در سینمای دهه 80 «جدایی...» فرهادی را داریم و فیلم او آنقدر جایزه برد که نام سینمای ما را به اندازه همه تاریخ سینمای ایران بر سر زبان مردمان نقاط مختلف دنیا انداخت. گمان میکنم حتی آنهایی که با قصه، مضمون یا پیام فیلم «جدایی...» یا اصلا خود فرهادی مشکل داشتند نتوانستند انکار کنند که حاصل کار او بالاتر از سطح سینمای ایران و به چیزی نزدیکتر بود که در دنیا به آن «سینما» میگویند. فرهادی در همین چند شاهکاری که در دهه 80 وارد کارنامهاش کرد نشان داد فیلمسازی وسیع است، نگاه فراخی دارد، از انسان حرف میزند و همین میتواند هر مرزی را در هم بشکند و او را تبدیل به یک هنرمند جهانی کند. برای همین هم مسلما در انتخاب بهترینهای دهه 80، فرهادی میتواند سهمی بیشتر از دیگر فیلمسازان ایرانی داشته باشد.
۱- جدایی نادر از سیمین (اصغر فرهادی)
۲- درباره الی (اصغر فرهادی)
۳- چهارشنبه سوری (اصغر فرهادی)
۴- شهر زیبا (اصغر فرهادی)
۵- رقص در غبار(اصغر فرهادی)
۶- من ترانه پانزده سال دارم (رسول صدرعاملی)
۷- شبهای روشن (فرزاد مؤتمن)
۸- مهمان مامان(داریوش مهرجویی)
۹- طلا و مس (همایون اسعدیان)
۱۰- اینجا بدون من (بهرام توکلی).
خسرو نقیبی
۱- درباره الی (و رقص در غبار و شهر زیبا و چهارشنبهسوری) از اصغر فرهادی
۲- کنعان (و کارگران مشغول کارند) از مانی حقیقی
۳- به رنگ ارغوان از ابراهیم حاتمیکیا
۴- جرم (و سربازهای جمعه، حکم، محاکمه در خیابان) از مسعود کیمیایی
۵- کاغذ بیخط از ناصر تقوایی
۶- طلای سرخ (و آفساید) از جعفر پناهی
۷- هر شب تنهایی (و من ترانه پانزده سال دارم و دیشب باباتو دیدم آیدا) از رسول صدرعاملی
۸- مزرعه پدری از رسول ملاقلیپور
۹- سیمای زنی در دوردست از علی مصفا
۱۰- نفس عمیق از پرویز شهبازی
... و رأی باز از مهدی نوربخش، بوتیک (و بیپولی) از حمید نعمتالله، لاکپشتها هم پرواز میکنند از بهمن قبادی، ماهیها عاشق میشوند از علی رفیعی، باغهای کندلوس از ایرج کریمی، شام آخر (و سالاد فصل) از فریدون جیرانی، حوالی اتوبان از سیاوش اسعدی، کیفر از حسن فتحی و سعادتآباد از مازیار میری
پینوشت: فیلمهایی را که خودم نوشتهام، بیرون از دایره بازی گذاشتهام.
علی عمادی
یک انتخاب آسان
انتخاب بهترینهای سینمای ایران در دهه80آسانتر از دهه پیش است چه آنکه شاخصترین آثار این دهه تقریبا معلوماند و صرفا تفاوت سلیقهها اختلاف رایها را میسازند. شاخصترین فیلمساز این دهه نیز بیتردید اصغر فرهادی است پس زیاد عجیب نیست که نام فرهادی در این فهرست بیشتر دیده شود.
بهترینهای دهه 80سینمای ایران به ترتیب عبارتند از:
1- درباره الی (اصغر فرهادی)؛ این بهترین کار اصغر فرهادی است چون در هیچ صحنهای سر مخاطب کلاه نمیگذارد. قصهاش آنچنان جان دارد که بیننده میتواند روابط کاراکترها را در زمانی غیراز آنچه مقابل دوربین ضبط شده بهدرستی حدس بزند؛ حتی گذشتهشان را. این جهانیترین فیلمفارسی زبان فرهادی است.
2- مارمولک (کمال تبریزی)؛ انتخاب اشتباه یک اسم، مذهبیترین اثر سینمای ایران را به توقیف برد. این کمدی جذاب، بهترین، امیدبخشترین و شیعیترین پایانبندی همه تاریخ سینمای ایران را دارد.
3- چهارشنبه سوری (اصغر فرهادی)؛ این فرهادیترین اثر فرهادی است؛ اهمیت بیبدیل به جزئیات و شگفتزدگی مخاطب از داوریهایش در انتهای ماجرا و بازهم دایره بستهای که فرهادی متخصص نمایشش در سینماست.
4- جدایی نادر از سیمین (اصغر فرهادی)؛ هرچند فرهادی یکجایی در فیلم برای غافلگیری مخاطب، از نمایش صحنهای امتناع کرده و در پایان به آن اشاره میکند اما ترکیب بازیها و قصه در این فیلم، همچنان آن را یکی از بهترینهای سینمای ایران میسازد.
5- خیلی دور، خیلی نزدیک (رضا میرکریمی)؛ یک فیلم جادهای کمنقص که شعارهای دینیاش را جیغ نمیکشد و سعی دارد آن را به باور برساند. بازی مسعود رایگان فراموشنشدنی است هرچند تظاهرات زیادی ندارد.
6- یه تکه نان(کمال تبریزی)؛ یکی از سورئالترین و درعینحال عرفانیترین فیلمهای سینمای ایران است که معصومانهترین هومن سیدی و «حاج اسماعیل دولابی»ترین رضا کیانیان را به نمایش میگذارد.
7- بوتیک (حمید نعمتالله)؛ تلفیقی ایرانیزه از سینمای مارتین اسکورسیزی و مسعود کیمیایی که روایتش را قربانی صراحت اجتماعی فیلم نمیکند.
8- آتشکار (محسن امیریوسفی)؛ طنزی شوخ و سرخوشانه که در پس کمدیاش لحنی تند و تیز نسبت به موضوعات اجتماعی دارد آنچنان که به مذاق برخی اصلا خوش نیاید.
9- طلای سرخ (جعفر پناهی)؛ حسینآقای فیلم در طول 2دهه بعد، هزاران بار تکثیر شده است. حالا اطراف ما پر از آنهاست و شاید خودمان اگر بر چنین آثاری انگ سیاهنمایی نمیزدند شاید حالا حال و روز بهتری داشتیم.
10- عیار 14(پرویز شهبازی)؛ وسترنی ایرانی با نمایش بیپردهای از ریاکارانی که نقاب مذهبی میزنند. فیلم شاید آنطور که سزاوارش بود دیده نشد.
و در ادامه دوست دارم فیلمهایی دیگر را هم به این فهرست بیفزایم؛ بیپولی (حمید نعمتالله)، شهرزیبا(اصغر فرهادی)، دوئل (احمدرضا درویش)، کافه ترانزیت (کامبوزیا پرتوی)، کافه ستاره (سامان مقدم)، سنتوری (داریوش مهرجوئی)، مرهم (علیرضا داوودنژاد)، یه حبه قند (رضا میرکریمی)، طلا و مس (همایون اسعدیان) و مکس (سامان مقدم).
بهزاد عشقی
بدون ترتیب
۱- زندان زنان (منیژه حکمت)
۲- بوتیک (حمید نعمتالله)
۳- شهر زیبا (اصغر فرهادی)
۴- ماهیها عاشق میشوند (علی رفیعی)
۵- تقاطع (ابوالحسن داوودی)
۶- چهارشنبه سوری (اصغر فرهادی)
۷- به همین سادگی (رضا میرکریمی)
۸- درباره الی (اصغر فرهادی)
۹- اینجا بدون من (بهرام توکلی)
۱۰- جدایی نادر از سیمین (اصغر فرهادی)
مرتضی کاردر
۱- اصغر فرهادی
درباره الی - جدایی نادر از سیمین
۲- سیدرضا میرکریمی
یه حبه قند، به همین سادگی
۳- حمید نعمتالله
بوتیک، بیپولی
۴- بهرام توکلی
پابرهنه در بهشت، پرسه در مه
۵- کمال تبریزی
گاهی به آسمان نگاه کن
۶- رسول صدرعاملی
من ترانه پانزده سال دارم
۷- فرزاد موتمن
شبهای روشن
۸- عزیزالله حمیدنژاد
اشک سرما
۹- سامان مقدم
کافه ستاره
۱۰- احمد امینی
این زن حرف نمیزند
محمد عدلی
نسل تغییر
دهه80 برای سینمای ایران، بدعتهای تازهای به همراه داشته است. نسلی متفاوت از کارگردانان در این دهه به میدان آمدند که فیلمهایشان در جایگاهی بالاتر از آثار بزرگان شناخته شده سینمای ایران قرار گرفت. اگر در دهههای قبل، آثار داریوش مهرجویی، ناصر تقوایی، مسعود کیمیایی، بهرام بیضایی، مجید مجیدی، رسول ملاقلیپور و ابراهیم حاتمیکیا بر سر زبانها میافتاد و بیشترین توجهها را بهخود جلب میکرد، در دهه80 نسل جدید فیلمسازان از راه رسیدند و فصل جدیدی را برای آثار سینمایی رقم زدند. این نسل موفق شدند به غیراز تزریق تفکر و نگاه جدید به سینما، از نظر تکنیکی نیز رویههای جدیدی به سینمای ایران اضافه کنند. در این دهه اصغر فرهادی، رضا میرکریمی، حمید نعمتالله و عبدالرضا کاهانی هر کدام با نگاه منحصر به فرد خود توانستند، برگهای جدیدی در دفتر سینمای ایران از خود به یادگار بگذارند. از این نسل اصغر فرهادی تا دریافت ارزشمندترین جایزه سینمایی جهان پیش رفت. سایر هم نسلانش هم توانستند افتخارات داخلی و بینالمللی زیادی کسب کنند و فیلمهایشان جزو آثار ماندگار سینمای ایران قرار بگیرد.
ارتفاع پست (ابراهیم حاتمیکیا)
خواب سفید (حمید جبلی)
مارمولک و یک تکه نان (کمال تبریزی)
مهمان مامان (داریوش مهرجویی)
لاکپشتها هم پرواز میکنند (بهمن قبادی)
خیلی دور، خیلی نزدیک و یه حبه قند (رضا میرکریمی)
درباره الی، جدایی نادر از سیمین و چهارشنبه سوری (اصغر فرهادی)
بیپولی (حمید نعمتالله)
اسب حیوان نجیبی است، بیست و هیچ (عبدالرضا کاهانی)
آتشکار (محسن امیریوسفی)