• شنبه 8 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 18 شوال 1445
  • 2024 Apr 27
دو شنبه 20 فروردین 1397
کد مطلب : 11452
+
-

او یک فرزند خوانده است

او یک فرزند خوانده است

الهه خانی :
یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های خانواده‌هایی که نوزادی را به‌عنوان فرزند‌خوانده پذیرفته‌اند، ‌این است که چگونه به فرزندنمان بگوییم که او فرزند خوانده است؟ اصلا چه زمانی برای مطرح کردن این موضوع مناسب خواهد بود؟  اهمیت و گاهی ترس از مواجه‌شدن با این موضوع سبب می‌شود، برخی از خانواده‌ها دست به انکار بزنند و برای اینکه هیچ‌کس از این موضوع مطلع نشود، خانه‌شان را تغییر می‌دهند یا ارتباطشان را با همسایه‌ها، اقوام و هر کس دیگری که از فرزندخواندگی کودک‌شان اطلاع دارد، قطع می‌کنند. این در حالی است که بعدها وقتی کودک بزرگ می‌شود، بالاخره این موضوع را می‌فهمد و آن وقت است که همه باورها و اعتمادش را نسبت به همه‌چیز و همه‌کس از دست می‌دهد.

سن اعلام فرزند خواندگی چه زمانی است؟

اصغر کیهان‌نیا، مشاور خانواده با بیان اینکه از 3تا 11سالگی باید به بچه‌ها بگوییم که فرزندخوانده هستند، به همشهری می‌گوید: این کار حتما باید قبل از 11سالگی اتفاق بیفتد، زیرا کودک هنوز بالغ و دچار بحران هویت نشده است. در ابتدا در همان 3سالگی باید به او بگوییم که خانواده‌ات شرایط مراقبت از تو را نداشته است؛ در 7سالگی باید به او گوشزد کنیم که خانواده‌ات از نظر سلامتی(روانی) نمی‌توانست تو را نگه‌دارد و در 10سالگی با نوع گفتار متفاوت باید به کودکمان بگوییم که خانواده‌ات شرایط مالی مناسبی برای نگهداری از تو نداشتند.

این روانشناس با بیان اینکه این حرف‌ها البته نباید دروغ باشد، توضیح می‌دهد: زیرا اگر کودک بزرگ و متوجه شود اطلاعات غلط به او داده‌اید، به‌طور حتم دچار بحران روحی خواهد شد. آنچه به کودک گفته می‌شود، باید صحیح باشد.

او با بیان اینکه تا قبل از11سالگی و شروع دوران بلوغ باید این موضوع به کودک گفته شود، توضیح می‌دهد: بعد از این دوران کودکان از ایستایی روانی خارج می‌شوند و تعادل‌ روحی‌شان به‌هم می‌خورد، ‌زیرا در این دوره فیزیک بدن تغییر می‌کند و شرایط روحی متفاوت خواهد شد.

کیهان‌نیا با اشاره به اینکه بعد از این دوران است که هویت افراد شکل می‌گیرد، اضافه می‌کند: فرد از این دوران سؤالاتش درباره خودش آغاز می‌شود. من چه‌کسی هستم؟ آیا زیبا هستم؟ با چه‌کسی قرار است ازدواج کنم؟ چه مدرکی خواهم گرفت؟ پس گفتن این موضوع در دوران بحران به کودک‌مان صحیح نخواهد بود. زیرا ممکن است شخصیت کودک ما متفاوت باشد یا این موضوع را قبول می‌کند یا دچار بحران و فرافکنی می‌شود.
این روانشناس به پدر و مادرخوانده‌ها توصیه می‌کند زمانی که این موضوع را به کودکان‌شان اعلام کردند، دست از سلطه‌جویی بردارند و اگر کودک‌شان سر ناسازگاری گذاشت حتما او را نزد روانشناس یا مشاور ببرند.

چه حرفی فرزند خوانده‌ ما را ناراحت می‌کند؟

کیهان‌نیا یکی از موضوعات قابل‌تامل درخصوص افرادی را که نسبت به پذیرفتن فرزندخوانده اقدام می‌کنند، بد نگفتن از پدر و مادر واقعی کودک عنوان می‌کند و می‌گوید: نباید وقتی که از دست کودک‌مان عصبانی می‌شویم این موضوع را به او سرکوفت بزنیم که مشخص نیست پدر و مادر تو چه‌کسی هستند، به‌خاطر همین این رفتار را انجام می‌دهی.

او برخورد اطرافیان کودک را هم در وضعیت روحی او بعد از شنیدن اینکه یک فرزندخوانده است، مؤثر می‌داند و توضیح می‌دهد: باید به اطرافیان تأکید کنیم و قاطعانه از آنها بخواهیم تا در این مورد رفتار نامناسبی با کودک‌مان نداشته باشند. حتی وقتی این موضوع را به کودک می‌گوییم باید از او بخواهیم این مسئله را در جایی مطرح نکند و به نوعی رازداری را به او بیاموزیم، زیرا ممکن است عده‌ای (به فرض دوستان کودک) این موضوع را بفهمند و دست به سرزنش و شوخی با او بزنند و در نهایت این موضوع در کودک نهادینه می‌شود.

احساس قلبی‌تان را به کودک بگویید

کیهان‌نیا از والدین جدید کودکان می‌خواهد تا به‌طور مداوم احساسات قلبی خود را به او ابراز کنند.
او می‌گوید: ما باید به کودک‌مان بگوییم که قلبا به او علاقه‌مندیم تا هیچ‌وقت احساس سر بار یا زیاد بودن نکنند. به کودکان گوشزد کنیم عاطفه و علاقه از رابطه خونی مهم‌تر است.
این روانشناس با تأکید بر اینکه هیچ‌وقت نباید این حس به کودک القا شود که سر بار است یا مثلا چون والدین قبلی او را نخواسته‌اند، خانواده دیگری او را قبول کرده است، می‌گوید: خانواده جدید باید حس شوق و اشتیاق را به کودک منتقل کنند و همواره به او گوشزد کنند که پدر و مادر اولت شرایطشان برای مراقبت از تو فراهم نبوده است. پدر و مادر جدید باید تأکید کنند که از دوران کودکی ما به تو علاقه‌مند بودیم و این علاقه تا آخر عمر ادامه دارد و ما همواره پشتیبان تو هستیم.
کیهان‌نیا تأکید می‌کند: اگر تا 12سالگی به کودکان گفته نشود که فرزندخوانده هستند، آنها پس از مدتی از روی شباهت قیافه، اندام و رنگ پوست متوجه متفاوت‌ بودن‌شان می‌شوند و این سؤال برای آنها پیش می‌آید که چرا من با بقیه اعضای خانواده‌ام متفاوت هستم؟ و داستان از جایی بدتر می‌شود که کودک از دهان کس دیگری بشنود که یک فرزندخوانده است؛ پس بهتر است رک و راست به کودک‌مان بگوییم که تو یک فرزندخوانده هستی.

چه کودکی فرزند خوانده ماست؟

این روانشناس معتقد است: شرایط کودکی که انتخاب می‌شود هم اهمیت دارد. کیهان‌نیا می‌گوید: بستگی دارد کودک‌مان را بازمانده از چه شرایطی انتخاب کنیم؟ کودک ممکن است از بهزیستی، پدر و مادر بدسرپرست یا بلایای طبیعی باز بماند و انتخاب شود. این مسئله بسیار اهمیت دارد و در نوع بیان گفتار ما فاکتور مهمی محسوب می‌شود. خانواده‌هایی هستند که قبل از اقدام به آوردن کودک تظاهر به بارداری می‌کنند. کیهان‌نیا این موضوع را نفی نمی‌کند و می‌گوید: البته که انجام دادن رفتارهای غیرواقعی صحیح نیست، اما در برخی از موارد لازم است؛ این موضوع فکر بدی نیست، زیرا عده‌ای به‌دنبال تسویه‌حساب‌های شخصی هستند و از این موضوع برای ضرر رساندن به خانواده استفاده می‌کنند، شاید با این کار خانواده‌ها بتوانند به‌خود و کودک‌شان کمک کنند.
در برخی از موارد خانواده‌ها تا دوران بزرگسالی (18-17سالگی) این موضوع را به فرزندخوانده خود نمی‌گویند و در آن زمان تازه فرد متوجه می‌شود که فرزندخوانده است. او این اقدام را درست نمی‌داند و معتقد است در همان کودکی باید این موضوع را به فرزند‌مان بگوییم. زیرا در بزرگسالی شرایط سخت‌تر خواهد شد.

حالا اگر فرزندمان در بزرگسالی متوجه این موضوع شد، کیهان‌نیا برای خانواده‌ها توصیه‌هایی دارد. او می‌گوید: روانشناس همان گزینه‌ای است که در کودکی هم روی آن تأکید داشته‌ایم. در شرایط بزرگسالی به فرزند‌مان یک‌ماه فرصت می‌دهیم تا شاید با موضوع کنار بیاید، زیرا بعضی از افراد ذاتا آرام هستند و راحت‌تر با مسائل کنار می‌آیند، اما اگر چنین اتفاقی نیفتاد، خانواده‌ها باید شرایط را درک کنند و در عین حال با مراجعه به یک مشاور و روانشناس با فرزند خود تا قبول موضوع مدارا کنند.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید