چاپلوسی بدفرجام
تبریک به ملکه مادر، کار دست «فرمان» داد
محمدناصر احدی
از میان 71 نشریهای که در سال1342، بنا به قانون «تصویبنامه تیراژ» لغو امتیاز شدند، تنها روزنامه «فرمان» بود که توانست با پیگیریهای صاحبامتیاز و مدیرش، عباس شاهنده، موفق به احیای امتیازش شود. فرمان از سال1322 منتشر میشد و آنطور که مسعود برزین در کتاب «شناسنامه مطبوعات ایران» نوشته، روزنامهای سیاسی و خبری بود که ارگان حزب آزادی، ناشر افکار اتحادیه آزادیخواهان و روشنفکران بازار، عضو جبهه آزادی، طرفدار اتحادیه سندیکاهای کارگران ایران وابسته به حزب دمکرات ایران، هواهخواه حزب ملیون و طرفدار حزب ایران نوین به شمار میرفت. تعدد و تنوع دستهها و گروههایی که فرمان در جهت نشر و تبلیغ اهداف و منافعشان میکوشید، بیشتر از اینکه نشاندهنده آغوش گشوده آن روی نحلههای فکری مختلف باشد، به شخصیت عباس شاهنده بازمیگشت که در سند بیوگرافیاش در ساواک چنین توصیف شده است: «مشارالیه فردی زیرک، موقعشناس، پشتکاردار، فعال و پولپرست، رشوهگیر، کلاش، بندوبستچی است و نفوذ وی در اشخاص خوب است». شاهنده در تعدادی از سفرهای خارجی محمدرضا پهلوی همراه او بود و بهدلیل خدماتش در مراسم تاجگذاری و نیز جشنهای 2500ساله، نشان «جشن شاهنشاهی» نصیبش شد. با همه این تفاصیل، در سالهای پایانی دهه 40که دستگاه امنیتی حرکات و سکنات نویسندگان، شعرا و روزنامهنگاران را زیرنظر داشت، حتی ممکن بود فرمان به تعطیلی روزنامه بیخطری مثل فرمان داده شود. ماجرا از این قرار است که فرمان در تاریخ 6 اردیبهشت 1348، «بهمنظور عرض فدویت بیشتر» سالروز تولد ملکه پهلوی را تبریک میگوید، اما قضیه آنطور که شاهنده انتظار داشته پیش نمیرود و برخلاف انتظارش، روزنامه به حکم خود ملکه توقیف میشود. شاهنده که محاسباتش در تملق و مجیز اشتباه از آب درآمده، در نامهای به تاریخ 10 اردیبهشت، دست به دامن تیمسار نصیری (رئیس ساواک) میشود تا چه بسا خوشخدمتیهایش در «انعکاس پیشرفتهای کشور که تحت رهبریهای خردمندانه شاهنشاه آریامهر بهدست آمده» به دادش برسد و بتواند «افتخار جاننثاری و ادامه خدمت در راه اجرای منویات شاهنشاه معظم را حفظ کند». راهحل نجات از این مخمصه در پایین همین نامه ذکر شده است: «به عرض رسید؛ مقرر فرمودند متقاضی شخصا حضور علیاحضرت ملکه پهلوی باید شرفیاب و پوزش بطلبید. اصولا حتی در زمان اعلیحضرت فقید نیز رسم نبوده که به علیاحضرت ملکه مادر تبریک گفته شود». از این ماجرا، حداقل 2نکته قابل برداشت است؛ اول، وقتی روزنامهای خودی به این سادگی مورد غضب قرار میگرفته، معلوم است که آستانه تحمل دستگاه در برابر مخالفان و منتقدان بسیار کمتر بوده است. دوم، چاپلوسی و چربزبانی ظرافتهایی دارد که هر قدر هم در آن خبره باشی، باز هم احتمال دارد به نتیجه مطلوب نرسی.