قدمزدن در بیابان خاورشهر
استوکفروشها کجا و چگونه فعالیت میکنند؟
زهرا رستگارمقدم ـ روزنامهنگار
شهریورماه 1395بود که در طرحی ضربتی، اوراقچیهای میدان شوش جمعآوری شدند. ساکنان منطقه که مدتها بود صدایشان از شلوغی این بازار و هرج و مرج ایجادشده در محله، بلند بود، 4 سال پیش شاهد کوچ استوکفروشها برای بقا به منطقهای دیگر بودند؛ جایی در ورودی خاورشهر جاده امامرضا(ع). اگر کامیونهایی که ماشینهای تصادفی و اوراقی را حمل میکنند، دنبال کنید، به این منطقه خواهید رسید. بعد از کوچههای صنعت، گاراژ ۶۰ متریهاست؛ جایی که انگار بچه خرابکاری نشسته و جزء به جزء ماشینی را جدا کرده و لاشهاش را به گوشهای انداخته است. خودشان میگویند از شهر طرد شدهاند. بعضی از آنها از سال1349 در شوش کار میکردند. همینها هم بودند که شوش را بدل به مرکزی برای اوراقچیها کرده بودند. حالا از آنها هم فقط کسانی در شوش ماندهاند که توان مالی جابهجایی را ندارند. آنها که رفتهاند حالا دست و بالشان بازتر شده است. این را اشکان مصلح میگوید که 10سالی است روی قطعات ماشینهای تصادفی کار میکند.
استوک، 30درصد ارزانتر از قطعه نو
حبیب که خودش در یکی از گاراژهای خاورشهر کار میکند، میگوید: «هر کس تخصصی دارد؛ یکی توی کار ماشینهای خارجی است، یکی تاکسی فرسوده میخرد و قطعاتش را میفروشد، یکی هم ماشینهای قدیمی را اوراق میکند. عدهای هم دورهگردند و قطعه میخرند و میبرند برای فروش». مصلح میگوید که معمولا قطعات استوک، 30درصد ارزانتر از قطعه نو قیمتگذاری میشوند. البته پیش آمده کسانی که از قیمتها خبر ندارند و به این بازار میآیند معمولا بالاتر از قیمت نو، جیبشان خالی شده است. بهتر است کسانی قطعه در این بازار خریداری کنند که از ماشین چیزهایی میدانند. او درباره خرید قطعات استوک میگوید: «قیمت استوک گاهی کمی پایینتر از فابریک آن است. اما هیچ تضمینی برای خرابشدن زودتر از موعد آن نیست. هرچند معمولا قطعهفروشان استوک به شرط، قطعه را به مشتری میفروشند و اگر مکانیک تایید نکرد و سالم نبود میتواند برگرداند».
او میگوید کرونا هم دلیلی شده تا علاوه بر تحریمها، حسابی کار و کاسبیشان ضرر کند و با کمبود قطعه مواجه شوند. البته به استثنای این رکود بازار، مشکلات بهداشتی و نبود امکانات نیز اهالی تازهرسیده خاورشهر را در این شرایط کرونا به سختی انداخته است. گویا بیش از ۸۰۰ نفر در این منطقه با حداقل امکانات بهداشتی و رفاهی کار میکنند. این به استثنای تعداد مشتریهایی است که هر روز به این محل رفتوآمد دارند.
خرید داغیها از بیمه
در بازار استوک فروش ها، انواع لوازم یدکی کارکرده خودرو را می توان پیدا کرد. مصلح میگوید که در ماشینهای تولید داخل، معمولا قطعهفروشان تخصصی کار میکنند؛ « به عنوان مثال یکی کلا کاپوت میفروشد و یکی فقط آینه، اما در ماشینهای خارجی اینطور نیست. کسانی که استوک ماشین خارجی دارند، معمولا جنسشان جور است و همه قطعات آن را دارند. مثلا یکی کلا روی ماشین چینی کار میکند و همه لوازم این ماشینها را میشود آنجا پیدا کرد.» بیشتر استوکفروشان معتقدند این خاموشی بازار فقط مخصوص آنها نیست. متروی ملت، خیابان ملت یا همان بازار چراغبرق که به راسته لوازم یدکی خودرو معروف است هم کم رونق شده. کسبه، این محل هم با تعطیلی کار 50قطعهساز و آغاز تحریمهای صنعت خودرو از مردادماه، دیگر امیدی به بهبود شرایط ندارند. جز خودروهای داخلی، اکثر خودروهای چینی، اروپایی و وارداتی نیاز به قطعات خارجی دارند که این روزها تامین آنها در بازار مشکل شده است. گرانی خودرو و قطعات، باعث شده مردم سراغ کالاهای استوک بروند. کسانیکه خودروهای قدیمی، مستهلک یا تصادفی را خریداری و خرد میکنند، از بعضی قطعات آن دوباره استفاده میکنند. تنها ۲۰درصد بازار لوازم یدکی بهوسیله کالاهای داخلی تامین میشود و باقیمانده نیاز بازار با واردات قطعات خارجی تامین میشود. در این بازار این خودروهای کرهای هستند که پرچمدار استفاده از لوازم یدکی دستدوم هستند.
معمولا 30درصد تصادفیهای سال به گفته مصلح، ارزش تعمیر ندارند و راهنمایی و رانندگی روی سند این خودروها مهر اوراق میزند. مالکان این خودروها، باید قطعات را به اوراقی و بخش بیهوده را به ضایعاتی بفروشند. در این بازار گاهی جنس دزدی هم به فروش میرسد. البته یک نوع دیگر در تامین قطعه نیز داغی خودرو است که به بیمه تحویل داده میشود. معمولا تعمیرکاران این داغیها را از بیمه خریده، روی آن کار کرده و به بازار برمیگردانند.
هر کاری مافیا دارد، حتی استوک
اسد که خود در کار اوراق خودروهای تصادفی است میگوید: «درشرایط فعلی، استفاده از قطعات استوک هم بهنفع مالک خودرو و هم بهنفع تعمیرکار است چون این قطعات از طرف فروشنده ضمانت و گارانتی داده میشود. متأسفانه بیشتر قطعات نو برای خودروهای وارداتی گارانتی ندارند. اغلب مالکان خودروهای وارداتی از مکانیک ضمانت میخواهند چون مکانیکها مالکان را بهسمت خرید قطعات استوک هدایت میکنند و 50درصد مالکان این خودروها تمایل بهخرید و استفاده از قطعات استوک دارند. قطعات تقلبی هم برای خودروهای کرهای در بازار بیشتر است».
استوک اغلب از کشورهای عراق، ترکیه، افغانستان و کشورهای حاشیه خلیجفارس بهکشور وارد میشوند و آن دسته که از مبدا کشورهای حاشیه خلیجفارس بهکشور وارد میشوند، استاندارد و عمرمفید بهتر و بیشتری نسبت بهسایر لوازم یدکی استوک واردشده بهکشور از سایر کشورها دارند چون درشرایط بهتری نگهداری میشوند و قانون100هزارکیلومتر (قانون اسقاط) در آنها لحاظ شده است و معمولا قیمت بالاتری هم دارند. مصلح که خودش با بسیاری از استوکفروشان دوست است میگوید که خرید قطعات به شکل تفکیکی نیست بلکه معمولا فروشندگان ماشین را خریده و خودشان قطعات را از آن جدا میکنند؛ «خب هر کاری مافیایی دارد، مثلا در این بازار هم کسانی هستند که با پارکینگهای ماشینهای تصادفی ارتباط دارند. این افراد با صاحب ماشین تصادفی ارتباط میگیرند و به بالادستی خود اعلام میکنند که چنین ماشینی وجود دارد. کمیسیونشان را گرفته و ماشین را منتقل میکنند. خب در همین بازار کسانی هستند که در گاراژ نشسته و کارشان را میکنند و روزانه برایشان کانتینرهای ماشینهای تصادفی میآید و جلوی مغازهشان تخلیه میشود. خب اینها وضعیت مالی خیلی خوبی هم دارند.»
خوشنامی یعنی دست پُر
آنهایی که جنس نو میخواهند میروند چراغ برق اما اگر کسی استوک بخواهد میآید خاورشهر.
در چراغ برق، قیمتها با دلار جابهجا میشود، اما در خاورشهر با ریال. شریف میگوید: «هرچه قیمت قطعات لوازم یدکی بالاتر میرود مشتری ما هم بیشتر میشود». او تخصصاش خودروی 206است. شریف میگوید که دیگر سالهاست در بازار خودرو نباید دنبال آدم خوشنام بود؛ «بعضی سودجویان بعد از جمعآوری قطعات یدکی دستدوم از تعمیرگاهها، مجددا این لوازم را بهعنوان قطعات نو در بازار میفروشند و به چرخه مصرف برمیگردانند.» این حرفی است که اشکان نیز به شکل دیگری آن را تأیید میکند؛ «خوشنامی در این طیف فقط بهمعنای دستپر بودن است. اینکه قطعهفروش کار مشتری را لنگ نمیگذارد و قطعات لازم و ضروری یا کمیاب را هم دارد. دیگر 5سالی است که این بازار، خوشنامی را در تعهد کاسب به مشتری نمیداند.» به گفته این استوک فروشان، خیلیها در این بازار عاشق یا بیمار کارشان هستند. آنها به روایت همکارانشان بلدترینِ همصنفهایشان بوده و کاملا میدانند چطور قطعهای را بهقیمت خریده و بهدرستی بفروشند. از طرفی دور و اطرافشان کسانی را دارند که برایشان خوب کار میکنند و به آنها ماشین تصادفی و اوراقی خوب میفروشند.