![نصابهای ماهواره گروگانگیری میکردند](/img/newspaper_pages/1397/01%20FARVARDIN/19/VARZESHI/25h1.jpg)
نصابهای ماهواره گروگانگیری میکردند
![نصابهای ماهواره گروگانگیری میکردند](/img/newspaper_pages/1397/01%20FARVARDIN/19/VARZESHI/25h1.jpg)
«نصب آنتن در کمترین زمان ممکن». این متن آگهیای بود که اعضای یک باند گروگانگیری و سرقت در تلگرام و سایتهای خرید و فروش کالا منتشر میکردند تا طعمههایشان را شناسایی کنند.
به گزارش همشهری، مدتی قبل و با شکایت چند نفر از شهروندان تهرانی، پلیس در جریان فعالیت باندی قرار گرفت که به بهانه نصب آنتن ماهواره دست به زورگیری و گروگانگیری میزدند. نخستین فردی که در دام این باند گرفتار شده بود مرد جوانی بود که در تحقیقات به مأموران گفت: مدتی قبل در یکی از سایتهای خرید و فروش کالا چشمم به یک آگهی افتاد. نوشته بود «نصب آنتن تلویزیون در کمترین زمان». فهمیدم که منظور آگهیدهنده نصب ماهواره است. برای همین با شمارهای که پای آگهی درج شده بود تماس گرفتم. آن طرف خط مردی پاسخ داد و خودش را اسماعیل معرفی کرد. میگفت در کمتر از 10دقیقه میتواند ماهواره را در پشت بام خانهام نصب کند. من هم قبول کردم و قرار شد همان روز با تجهیزات به خانهام بیاید.
نقشه عجیب
شاکی ادامه داد: حدود ساعت 9شب بود که اسماعیل با من تماس گرفت تا آدرس دقیق را بپرسد. خانه من در شمال شرق پایتخت است و قرار شد وقتی به مقابل در خانه رسید تماس بگیرد. دقایقی بعد دوباره زنگ زد و گفت هرچه میگردد آدرس را پیدا نمیکند. او از من خواست تا به نزدیکی میدانی که در محدوده خانهمان بود بروم تا او را به خانهام ببرم. وقتی به آنجا رسیدم و سوار پژو206 او شدم، ناگهان 2مرد دیگر که روی صندلی عقب نشسته بودند خودشان را مأمور پلیس جا زدند و گفتند همه اینها ترفندی بوده تا افرادی را که اقدام به نصب ماهواره میکنند شناسایی و دستگیر کنند. آنها با تهدید کارت عابربانکم را به همراه رمزش گرفتند و حسابم را خالی کردند و آنجا بود که متوجه شدم همگی سارق هستند. 3پسرجوان درحالیکه مرا گروگان گرفته بودند، ساعتی در خیابان چرخیدند و پس از خالی کردن همه موجودی کارتم، با چسب و طناب دست و پایم را بستند و مرا در اطراف تهران رها کردند. در تاریکی شب به سختی توانستم خودم را به کنار جاده برسانم و با کمک یک موتورسوار به خانه برگشتم.
دستگیری سارقان
ماموران در مدت زمانی کوتاه با چند شکایت مشابه دیگر هم روبهرو شدند. شکایتها نشان میداد 3پسر پژوسوار، هم در تلگرام و هم در سایت خرید و فروش کالا اقدام به انتشار آگهی کرده و با این شگرد طعمههایشان را به دام میاندازند. کارآگاهان به چهرهنگاری متهمان پرداختند و با بررسی آلبوم عکس مجرمان سابقهدار مشخص شد یکی از سارقان سابقهدار است. وی پیش از عید دستگیر شد و با راهنمایی او 2همدستش نیز چند روز قبل به دام افتادند. 3متهم که با هم دوست هستند پس از دستگیری برای تحقیق به دادسرای ویژه سرقت منتقل شدند و تاکنون به 10 گروگانگیری و سرقت سریالی اقرار کردهاند. با این حال و با دستور قاضی پرونده تحقیقات برای شناسایی دیگر جرایم آنها ادامه دارد.
ولخرجی با پولهای سرقتی
سرکرده باند یک مجرم سابقهدار است که آخرینبار پس از آزادی از زندان نقشه این سرقتها را کشید. او میگوید که همدستانش 2نفر از دوستانش هستند که تا حالا پایشان به کلانتری باز نشده است. وی در گفتوگو با همشهری از جزئیات نقشه مجرمانهشان میگوید.
ایده چنین سرقتهایی چطور به ذهنت رسید؟
راستش چندماه قبل یکی از دوستان قدیمیام را بهصورت اتفاقی در خیابان دیدم. میگفت در کار نصب ماهواره است و درآمد خوبی دارد. همان شب با خودم گفتم اگر به بهانه نصب ماهواره دست به زورگیری بزنم، مالباختهها جرأت نمیکنند که شکایت کنند و هرگز گیر نمیافتم اما احتمالاتم درست از آب در نیامد.
چند وقت بود که با این شگرد سرقت میکردید؟
از اوایل پاییز کارمان را شروع کردیم.
از چند نفر سرقت کردید؟
فکر میکنم 10نفر.
چقدر پول گیرتان آمد؟
دقیقا یادم نیست، چون وقتی کارت عابربانک طعمههایمان را میگرفتیم، به صرافیها میرفتیم و دلار یا سکه میخریدیم. پس از هر سرقت هم پول را بین خودمان تقسیم میکردیم که خرج خوشگذرانی میشد.
چرا پس از گروگانگیری و خالی کردن حساب طعمههایتان، آنها را در تاریکی شب و با بستن دست و پایشان رها میکردید؟
با دست و پای بسته رهایشان میکردیم که ما را تعقیب نکنند.
چطور در تاریکی شب با پای پیاده میتوانستند تعقیبتان کنند؟
ممکن بود سوار خودروهای عبوری شوند و ما را گیربیندازند. برای همین این کار را میکردیم.
همدستانت را چطور وارد باندت کردی؟
آنها بچهمحلهایم هستند. هر دوی آنها مشکل مالی داشتند و وقتی نقشهام را با آنها درمیان گذاشتم قبول کردند که همکاری کنند.