طهران دیروز، پایتخت فردا
اعضای شورای اسلامی شهر به مناسبت روز تهران از گذشته، حال و آینده پایتخت میگویند
شورا، نهاد مردمی است که اعضای آن توسط مردم انتخاب میشوند و نظارت بر عملکرد مدیران شهری برای اداره بهتر امور شهری مهمترین وظیفه آنهاست؛ نهادی که تاریخچه شکلگیریاش در ایران بهگونه مدرن امروزی به سال 1284برمیگردد؛ یعنی زمانی که بلدیه تاسیس شد وگرنه سالها پیشتر، برخی از جوامع ایرانی هم برای اینکه کارهای ده، روستا و آبادی با همفکری انجام شود، شوراهای محلی را تشکیل داده بودند و در آن تصمیمگیری میکردند که برای رفع نیازهایشان چه کارهایی باید انجام دهند. به هرترتیب، این نهاد مردمی در سیر تحولی میان سالهای 1284تا 1378با شکلی متفاوت تشکیل و در مقاطع گوناگونی تاکنون، دچار دگرگونی و ناملایمات شده است همین موضوع مورد گلایه اعضای شورای شهر تهران در ادوار مختلف بوده است؛ حتی این هفته که به بهانه روز تهران، سراغ تعدادی از اعضای این دوره شورا (دوره پنجم پس از انقلاب) رفتیم و درباره آینده پایتخت از آنها سؤال کردیم، لابهلای صحبتهایشان گلایهای از محدود کردن شوراها را هم مطرح کردند. به اعتقاد آنها زمانی شهرها و بهخصوص تهران آینده درخشانی خواهند داشت که نقش شوراها جدی گرفته شود.
تهران، شهر خاطرههاست
سیدابراهیم امینی، نایبرئیس شورای شهر تهران
حقیقت این است که نگاههای سلیقهای، تغییرات پیدرپی مدیریتی و نبود مدیریت یکپارچه شهری در تهران از زمان تأسیس بلدیه تاکنون، منجر به توسعه نامتوازن تهران بهعنوان بزرگترین کلانشهر و پایتخت کشور شده است؛ بههمین دلیل مشاهده میشود که صرف توسعه فیزیکی منجر به بهبود شرایط زیست در شهر نشده است و ازجمله معضل ترافیک بهعنوان مهمترین معضل پایتخت، معضلات روانی و ذهنی، زیستمحیطی و اقتصادی فراوانی را باخود همراه آورده است. از سوی دیگر، توسعه خودرومحور طی دهههای اخیر منجر به گران شدن حضور و تردد در شهر برای افراد فاقد خودرو شده است. عدمتوازن در پراکندگی فضای سبز و فضاهای تفریحی، مراکز خرید و مواردی از این دست از دیگر معضلات شهری تهران هستند که در جریان توسعه تهران که همهجانبه نبوده است تاحدودی به آنها بیتوجهی شده است. از سویی با وجود محدودیت تهران در پذیرش مهاجر، مشاغل مختلف، خودرو و...، اما بهدلیل گسترش فقر و بیکاری در دیگر نقاط کشور شاهدیم که متأسفانه در سالهای اخیر ورود نیروی جویای کار به پایتخت بیش از هر زمانی شده است که در کنار گسترش حاشیهنشینی، افزایش قیمت خانه، افزایش بزهکاری و نظایر آن را در برداشته است. باتوجه به این نکات میتوان گفت گسترش ساخت و سازها و توسعه فیزیکی شهر در کنار عدمتوسعه کافی اقتصادی در کشور، بیش از آنکه منجر به اثرگذاری تهران بر دیگر شهرها شود، باعث تأثیرپذیری تهران از شرایط دیگر شهرها شده است. در این میان، در طول 3سال اخیر همکاران ما در شورا و مدیریت شهری تهران تلاش کردهاند پیش از هرچیز زیرساختها و نگرشها اصلاح شود. در همین راستا با شهرفروشی و بلندمرتبهسازیهای بیرویه مقابله کردیم. از سوی دیگر در کنار اینکه مانع بلندمرتبهسازی بیضابطه و تراکمفروشیهای بدون حساب و کتاب شدیم، سعی شده تا در زمینه محیطزیست شهر نیز فعالیت کنیم؛ از اینرو در این مدت با وسواس و حساسیت فراوان، حتی نسبت به قطع یک تک درخت نیز حساس بودیم و تلاش کردیم مانع لطماتی از این دست به شهر شویم. با همه اینها باید بگویم این واقعیتی انکارناپذیر است که با وجود تمامی نواقصی که توسعه تهران با آن روبهرو بوده است، اما این شهر از نظر دارا بودن اماکن تفریحی، مراکز خرید، برگزاری رویدادهای ورزشی، فرهنگی و هنری به قطبی در کشور تبدیل شده است. در کنار همه اینها تهران نوعی شهر دانشگاهی نیز هست و اغلب دانشگاههای برتر کشور را در دل خود جای داده است؛ از اینرو تهران شهر خاطرهها هم هست و برخی از نمادهای تهران نظیر دماوند، برج آزادی و برج میلاد در کنار برخی از آثار تاریخی و طبیعی در دیگر مناطق کشور تداعیکننده یاد ایران و احساسات میهندوستی هستند.
آرزوهای بزرگی برای تهران داشتم
زهرا نژادبهرام، عضو هیأترئیسه شورای شهر تهران
اولین چیزی که از تهران به ذهنم میرسد، بزرگی، تنوع و زیبایی آن است. کوههای البرز یکی از جلوههای زیبای این شهر است و تهران با کوههای البرز جذابیت خاصی دارد. تهران و روددرههایش، دربند، درکه و فرحزاد برای من هنوز هم جذاب است. همچنین برج آزادی بهعنوان نخستین نماد مدرن تهران بعد از کوههایش، هویت شهر تهران بهحساب میآید. تهران با مشروطیت وارد عصر جدید شد. بعد از دوره مشروطه، صدای مردم برای نخستینبار به وضوح و در قالب یک نهاد مشخص شنیده شد؛ ضمن اینکه زیربنای همه شاخصههای ایجادشده در همه بخشها، برگرفته از انقلاب مشروطه بود که تصویری تازه را از تهران به نمایش گذاشت. با اینکه پیش از انقلاب مشروطه تهران پایتخت بود، اما این شهر هویت جدید خودش را با این انقلاب پیدا کرد و از پایتختی به مرکز کشور مبدل شد. اما در ارتباط با سازههای شهری و ورود شیوههای زندگی، تهرانِ 100سال پیش با الان شکل متفاوتی پیدا کرده است. شاید کسی تصورش را هم نمیکرد که تهران روزی از یک روستا ـ شهر خوش آبوهوا به ابرشهری با این همه جمعیت تبدیل شود. همچنان هم تهران هویت و مرکزیت خود را دارد و آخرین تحولات کشور از تهران نشأت میگیرد. این شهر رفتهرفته شکل گرفته، اما هویت خاصی را برای خودش تعریف کرده است. هویت تهران صرفا ملی نیست و بهخاطر ویژگیهایش هویت بینالمللی دارد. بهدلیل اینکه قبلا یکی از مدیران شهر تهران بودم، قبل از اینکه وارد شورای شهر شوم، تصورم از این شهر در گذشته و حالا فرقی نکرده است. از طرفی بهخاطر اینکه بچه تهران هستم و متولد و بزرگ شده این شهر، همه کوچه پسکوچههایش برای من آشناست. از کودکی و در دورههای مختلف مدرسه تا دانشگاه در محلههای مختلف تهران بودهام و شهر برایم ناآشنا نیست، اما وقتی وارد شورای شهر شدم، آرزوهای بزرگی برای تهران داشتم. موقعی که مدیر بودم فکر میکردم بهرغم اینکه عزم جدی در مدیران وجود دارد، چرا اتقافات خوب در تهران سخت محقق میشود. احساس میکنم ساختارهایی که در تهران شکل گرفته، چه در عرصه مدیریت و چه در عرصه کارشناسی، روابط سنگین و سختی برقرار است. وقتی وارد شورا شدم ایدههایم در حوزه تخصصی کارم که بافت فرسوده بود را پیگیری کردم و خوشبختانه مدیران شهری هم که در عرصههای بافت فرسوده بودند به این جمعبندی رسیدند. موضوع بهسازی محیطی و ارتقای ارزشهای سکونت مفهومی بود که با کمک مدیریت شهری نهادینه کردیم و امروز شاهد پروژههای خرد و متوسط، نهتنها در زمینه بافت فرسوده، بلکه در همه حوزهها در سطح محلات شهر هستیم.
راه تهران آینده، پرپیچ و خم است
شهربانو امانی، رئیس کمیته حملونقل شورای شهر تهران
شدت و نوع معضلات امروز تهران با یک تأخیر حدوداً 40ساله، شباهتهای زیادی با معضلات کلانشهرهای بزرگ جهان در اواخر قرن بیستم دارد. شهرهای بزرگ قرن بیستم، همانند تهران، گرفتار آلودگی هوا، ترافیک، کمبود فضاهای سبز و باز، ناامنی و معضلات متعدد دیگری بودند که ریشه در انقلاب صنعتی، تفکیک عملکردی و خودرومحوری داشت. در ابتدا چاره را در توسعه حملونقل عمومی دیدند، اما راهگشا نبود. از آغاز قرن بیستم، قریب به یک قرن طول کشید تا بشر دریابد که راهحل مشکلات شهرهای آینده را باید در گذشته جستوجو کند. اساس طراحی و مکانیابی عناصر در شهر گذشته بر محوریت انسان بود. منازل مسکونی و عناصر شهر برای دسترسی ساکنان بهصورت فشرده و متراکم در کنار یکدیگر جانمایی میشدند. خبری از خودرو و معضلات ناشی از آن نبود. در ابعاد اقتصادی و اجتماعی نیز شهرها عمدتاً خودکفا و دارای پیوندهای اجتماعی بسیار مستحکم بودند. بر همین اساس، کلانشهرهای قرن بیستم، برای رهایی شهر از خودروها، با نگاه به گذشته، تلاش کردند جوامع پایداری را خلق کنند که در آنها، محور تمامی تحولات، انسان است. شهرها به مناطقی در مقیاس پیاده تقسیم شدند تا بدون نیاز بهخودرو، پاسخگوی نیازهای ساکنین خود باشند. حملونقل عمومی نیز، بهعنوان مکمل مناطق پیاده، نیاز به تردد با خودرو درون شهر را به حداقل میرساند. امروز خودرومحوری در کشورهای توسعهیافته تاحد زیادی موضوعی حل شده است، اما ما همچنان درگیر مععضلات آن هستیم. فقط در تهران، براساس آمار رسمی وزارت بهداشت، سالانه بیش از 4500 نفر در اثر آلودگی هوا جان خود را از دست میدهند. تهران مطلوب، شهری برای انسان است. رسیدن به این چشمانداز نیازمند برنامهریزی بلندمدت است و ما اکنون در ابتدای راه قرار داریم. در این بین، باید بگویم شورای پنجم شروع یک عصر جدید در مدیریت شهری، نهتنها در تهران، بلکه در تمام کشور است. بیتردید دوران مدیریت شهری پنجم، آغاز تغییر پارادایم در برنامهریزی و مدیریت شهری ایران است. نشانههای آن را میتوانید در سخنان اعضا و مصوبات شورای پنجم بیابید. بهراحتی میتوان آثار بسیاری از مفاهیم نوینی را که تا پیش از این، فقط در محافل علمی بزرگ جهان مطرح میشدند، در سخن و عمل شورای پنجم مشاهده کرد. بله، ما پل و تونل و بزرگراه نساختیم و البته به آن هم افتخار میکنیم، اما برنامهای تدوین کردیم که پایداری شالوده اصلی آن است. ما امروز در ابتدای مسیری هستیم که اگرچه پر پیچ و خم است، اما پایانی روشن دارد.
میراث پیشینیان در دل تهران
حجت نظری، عضو شورای شهرتهران
تصوری که از تهران بهعنوان یک شهر داشتم تغییری نکرده است، چون ساکن تهران هستم و همواره با این شهر در تعامل و ارتباط بودم بنابراین از مشکلات کالبدی آن هم خبر داشتم و چه در جایگاه همیشگی یک شهروند و چه حالا که عضوی از شورای اسلامی شهر تهران هستم دغدغههایی نسبت به شهر داشته و دارم. اما اگر منظور تصور از تهران مربوط به مشکلات پشت پرده در شهر است، باید بگویم که گرچه میدانستم مسائل و مشکلات زیادی بر سر راه اداره شهر وجود دارد، اما تصور نمیکردم مشکلاتی که میراث پیشینیان است تا این حد زیاد باشد که حتی با گذشت بیش از 3 سال همچنان شاهد اثرات و پیامدهای آن باشیم. همینطور مشکلات ناشی از مدیریت متکثر و غیریکپارچه شهری که در هر کار ریز و درشت خودش را نشان میدهد. سیمای شهر تهران طی سالها ساختوساز و بیتوجهی به برخی قوانین و اسناد بالادستی و همچنین عدمحمایت مالی دولتها، به شهری آشفته تبدیل شده که در دل خود هویت و میراثی گرانبها دارد. تهران مانند هر شهر دیگری مجموعهای از ویژگیهای مثبت و منفی است که متأسفانه در سالهای اخیر کمتر به ویژگیهای مثبت آن توجه شده و حتی این ویژگیها سرکوب هم شده است. به همین دلیل یکی از نخستین چیزهایی که ممکن است خیلیها با تهران در ذهنشان نقش ببندد، همین آشفتگی است. امیدوارم بتوانیم مسیری را که در شورای شهر پنجم برای توجه به ظرفیتهای فرهنگی و اجتماعی تهران آغاز کردهایم در یک سال پیش رو هم ادامه دهیم و مدیریت شهری بعدی نیز به آن توجه کند تا شاید خیلیهای دیگر هم مثل من، نخستین چیزی که از شنیدن اسم تهران به ذهنشان میرسد، کوچههای قدیمی با دیوارهای آجرنما و درختهای انگور خوابیده روی دیوارهایش باشد. این تصویر نوستالژی کودکی من است و امیدوارم برای دیگر شهروندان هم اسم تهران، همین تصویر را نمایان کند، نه آن آشفتگی شناخته شده را. تهران 100 سال پیش قابل مقایسه با امروز نیست. اما از زمانی که طرحهای جامع و تفصیلی در تهران اعمال شد و حریم شهر نیز مشخص شده است، یکسری اهداف و چشمانداز برای تهران تعریف شده بود که باید بگویم به آن بیتوجهی شده است. بارزترین نمونه بیتوجهی به شهر را در دوران مدیریت شهری قبل و در ساخت و سازهای منطقه22 شاهدیم. درحالیکه بنا بود این منطقه در کنار قطب گردشگری، بهعنوان ریه شهر و منطقهای برای حفاظت از محیطزیست تهران باشد، آن را با ساختوساز بیرویه و برجسازی نابود کردند. باغات شهر و بهخصوص باغات واقع در مناطق یک، دو، سه، چهار و پنج شهرداری را نابود کرده یا به آستانه نابودی کشاندند.
از سال1284 تا 1304 شمسی که مصادف با آخرین سالهای سلطنت خاندان قاجار بود، نخستین قانون بلدیه یا همان قانون شهرداری به تصویب مجلس رسید و برای اداره بلدیه، کلانتر که همان شهردار کنونی بوده، انتخاب شد. پس از آن، سال1304 تا 1320 دوره دوم شوراهای کشور بهحساب میآید که شهرداریها تأسیس شدند. سالهای 1320 تا 1332 نشانگر دوره سوم است که انجمنها در شهرداریها تشکیل و اعضای انجمن بهمدت 4سال توسط مردم انتخاب شدند. دوره چهارم از سال1332 تا 1357 است که نظارت بر اداره بلدیه و شهردار در دستور کار انجمن مردمی قرار گرفت و درنهایت یعنی دوره پنجم سال1357 تا 1377، تشکیل شورا به یکی از برنامههای اصلی انقلاب اسلامی تبدیل شد و با تلاش و پیگیری آیتالله طالقانی موضوع شوراهای اسلامی بهعنوان یکی از ارکان نظام جمهوری اسلامی ایران تثبیت شد. از سال1378 تاکنون 5دوره انتخابات شورای اسلامی شهر تهران برگزار شده و امروز این انجمن و نهاد و پارلمان مردمی که اعضای آن با رأی شهروندان انتخاب شدهاند، وظایف بیشتر و مهمی در قبال شهر و مطالبات شهروندان دارد.
تهران را همراه کوه دماوند دوست دارم
محمد علیخانی، رئیس کمیسیون عمران و حملونقل شورای شهر تهران
بیش از 20 سال است که در مدیریت شهری تهران مسئولیت داشتهام و با مشکلات این ابرشهر آشنا هستم و برایم ملموس است اما امروز دریافت جدیدم از مسائل شهری و شهرداری این است؛ رفع مشکلات شهری همراهی جدی مردم و عزم جدی حاکمیت و دولت را طلب میکند. باور دارم با همه آسیبهای گذشته هنوز هم میشود تهران را در موضوعات شهری، ترافیک و آلودگی هوا از بحرانهای کنونی گذر داد.
آلودگی هوا، ترافیک ، مسائل و ابتلائات شهری هر چند با نام تهران گره خوردهاند و دغدغه ما بهعنوان نمایندگان مردم در شورای اسلامی شهر تهران نیز جز این نیست، اما نام کوه دماوند هم همواره در کنار تهران بوده و به محض شنیدن نام این شهر، نام این کوه در ذهن متبلور میشود. دماوند سرا پا نشسته در برف؛ این ستبر ایستاده به درازای تاریخ و من تهران را با دماوند بسیار دوست میدارم. به قول مرحوم اخوان ثالث:
خوشا تهران و چشمانداز زیبای دماوندش...
نمیشود مسیر تاریخ را تغییر داد. در سال ۱۳۰۰ یعنی درست ۹۹سال پیش با قانون جدید، شهرداری تهران ایجاد شد و مرحوم بوذرجمهری در 10سال شهردار بودنش توانست تهران را به شهری جدید تبدیل کند اما دروازههای تاریخی تهران نیز ویران شدند. شاید اگر با نگاه مهربانانهتری با آثار دوره قاجار برخورد میشد و حفظ بناهای تاریخی در چشم دولتمردان آن روز اهمیت بیشتری داشت تهران امروز با دروازههایش از دروازه شمرون تا دروازه غار شناخته میشد.
کاش در دورههای بعدی نیز ساخت و سازها به کوهپایههای البرز کشیده نمیشدند تا علاوه بر حفظ زیبایی منظری شهر، تهران در افق گسترش مییافت و آلودگیهای منظری، آلودگی هوا و ترافیک کمتر بود.
امیدوارم تهران به شهر انسانمحور تبدیل شود
حسن خلیلآبادی، عضو کمیسیون فرهنگی- اجتماعی شورای شهر تهران
یکی از رویکردهای فعلی شورا، نگاه انسانمحورانه به تهران با توجه به نیازهای اساسی شهروندان است. از اولویتهای شورا میتوان به حملونقل عمومی، هوای پاک، پیاده محوری، ایجاد پاتوقهای محلی و... اشاره کرد. ولی میزان موفقیت در این حوزهها بستگی به شرایط اقتصادی و اجتماعی جامعه دارد. تهران امروز با تهران 100 سال قبل قابل مقایسه نیست. برخی پیشرفتها در تهران امروز مانند ساخت کتابخانهها، ایجاد سالنهای بزرگ نمایش، خیابانهای کامل، سازههای تاریخی واجد میراث تاریخی و... مثبت هستند، ولی برخی اتفاقات مانند آسیبهایی که به محلات تاریخی تهران وارد شده است، مانند محله عودلاجان، بازار و... مثبت نیستند. این محلات مرکز زیست مردم با روشهای سنتی هستند، ولی به مرور با ورود به دنیای مدرنیته دچار تحولات بزرگی شدند که این تحولات به زیست انسانی در تهران کمک نکرده است، فقط کالبد تهران را تغییر داده است. بهعنوان مثال ساخت بزرگراهها ، ساختمانها و... در شهر امکانات خوبی هستند که شهرداری بهوجود آورده است، ولی هیچکدام به آسایش مردم منتهی نشدند. گاهی بزرگراهها و ساختمانها براساس نیازهای فطری مردم یک شهر و محله ساخته نشدند. ما خیلی از محلات را بهخاطر توسعه تهران از بین بردیم. مردم تهران دیگر نسبت به محلهشان حس تعلق ندارند. با این حال تهران یک شهر نسبتا بزرگ با تنوع مشاغل، ساختمانها، بوستانها، امکانات فرهنگی و... است. من دوستش دارم و امیدوارم تهران بهزودی به شهری انسانمحور تبدیل شود تا شهروندان بتوانند در آن زیست طبیعی، آرامش و آسایش را تجربه کنند.
نگاه معمارانه مدیریت شهری به تهران
زهرا صدر اعظم نوری، رئیس کمیسیون سلامت و محیطزیست شورا ی شهر تهران
در شهر تهران، با اقدامات زیربنای مدیریت شهری جدید، از بارگذاری خشک و سخت مانند بتون، آهن، فولاد و مصالح ساختمانی کاسته شده و توجه به سرزندگی، شادابی، فضای سبز و حفظ باغهای خصوصی و عمومی افزایش پیدا کرده است. از طرفی نماهای شهری از پختگی بیشتری برخوردار و تصاویر معنادارتر شدهاند. تقریبا گروههای مختلف شهر میتوانند از تابلوها و نماهای شهری پیامهای مختلف را دریافت کنند که باعث حس وحدت بین شهروندان میشود. با اینحال، تهران همچنان از مشکلات خاص خود مانند ترافیک، آلودگی هوا و... رنج میبرد. به علاوه، در تهران، نسبت به یک قرن پیش، شاهد تغییراتی هستیم. اول اینکه محدوده جغرافیای تهران گستردهتر شده است تا جایی که امروز بیش از 700کیلومتر محدوده شهری و 1400تا 1600کیلومتر حریم شهر تهران شده است. بسیاری از بافتهای قدیمی شهر تغییر پیدا کرده و معماری به سبک مدرن و نوین در آمده است که گاهی با معماری سنتی و قدیمی تعارض دارد. شهر خودرومحور شده است. شما در شهر ساختمانهای میبینید که انسانها چندان نمیتوانند با آنها ارتباط برقرار کنند. آنقدر که به فکر معابر، ساختمانها و خیابانها بودهایم به انسانها کمتر توجه کردهایم. تهران دیگر شهری انسانمحور نیست. در نقاطی از شهر آثاری از میراث فرهنگی و طبیعی وجود دارد که در سنوات مختلف براساس نوع نگاه مدیران حفظ شدند، برخی هم از بین رفتند و ساختمانهای غیرمتجانس جای آنها را گرفتند، ولی در این دوره از مدیریت شهری بیشتر نگاه معمارانه به شهر وجود دارد. پیادهمحوری، ایجاد محلهای توقف و مکث، محلهمحوری، از موضوعاتی هستند که به جد به آنها پرداخته شده است. کارهای در مقیاس خرد و متعدد صورت گرفته است که رضایت شهروندان را در پی داشته است. من این روزها به تهران احساس خوشایندی دارم. من و خانوادهام متولد تهران هستیم. بنابراین به شهرم یک عرق و علاقه خاص دارم. تهران من را به یاد دوران کودکی میاندازد. محلههای تهران فضاهای بازی من بوده است. بهخصوص باغهای شمیران تهران من را به یاد سرسبزی و رودخانههای تهران میاندازد.